*نازنین ناصری
*کارشناسی ارشد محیط زیست
بالاخره بحران بیآبی به همدان رسید؛ بحرانی که بسیاری از شهروندان آن را با جان و دل لمس کردند و شاید خیلیها تصور آن را هم نداشتند که روزی در همدان به این شدت از دستیابی به آب بیبهره باشند. همدانی که در دههها و سالهای قبل به دلیل داشتن آبوهوای مطبوع و دلنشین، هر فردی از گوشه کنار ایران را به خود جذب میکرد و در طول تابستان شاهد گردشگران زیادی در مکانها و جاذبههای گردشگری این شهر بودیم. شاید برای شما شهروند همدانی هم اتفاق افتاده باشد که وقتی به جنوب و یا شمال ایران مسافرت داشتید و وقتی فردی از شهر مقصد از شما میپرسید از کدام شهر آمدهاید و شما در پاسخ میگفتید که از همدان آمدهام، با شنیدن نام همدان بهبهی را به زبان میآورد و به وصف همدان و آبوهوای آن میپرداخت. اما چه شدکه همدان اینگونه دچار بحران بیآبی شد؟ آیا این بیآبی دلیل مدیریت غلط مسئولین است و آیا همدان دچار خشکسالی و بیآبی شده و ربطی به مدیریت ندارد؟ از جنبههای گوناگونی باید به موضوع پرداخته شود، اما قطعا مدیریت نیز در ایجاد این وضعیت تأثیری بیش داشته است.
به گفته «کاوه مدنی» رئیس موسسه آب، محیط زیست و سلامت دانشگاه سازمان ملل متحد جهان دچار خشکسالی شده و حتی قاره سبز نیز این خشکسالی را در حال حاضر تجربه میکند و وقتی کشور ما در منطقه بیابانی و نیمهبیابانی واقع شده، با خشکسالی شدیدی روبرو خواهد شد. اما همدان در یک منطقه کوهستانی واقع شده و برفی که در سالهای قبل در زمستان بر بلندای همدان میبارید، بیش از یک متر نیز بوده است، در سالهای اخیر شاهد برف آن چنانی نبودیم که دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایل آن عوامل طبیعی و تغییرات اقلیمی است و دلایل دیگر آن مربوط به عوامل انسانی میشود. حدود ۹۴ درصد از منابع آبی همدان در بخش کشاورزی و صنعت مصرف میشود و تنها ۵ درصد آن به بخش آشامیدن اختصاص دارد. بسیاری از فعالیتها و محصولات کشاورزی استان از محصولات آببری از جمله هندوانه و سیبزمینی است که در حال حاضر برای هر کیلو هندوانه بهطور میانگین ۲۸۳ لیتر آب مصرف میشود که با حفر چاههای عمیق و غیرمجاز در نقاط مختلف زمینهای کشاورزی برای تولید این محصول و سایر محصولات آب بر، ذخایر منابع آب زیرزمینی استان در حال کاهش است. یکی دیگر از دلایل آنکه بارها کارشناسان به آن اعتراض کردند؛ نیروگاه شهید مفتح است که با حفر چاههای عمیق آب زیرزمینی که هزاران سال طول کشیده است تا ذخیره کند را استفاده کرده، علاوه بر این نیروگاه شهید مفتح از سوخت مازوت استفاده میکند، همین امر مزیت بر علت است که در طول زمستان هوای همدان آلوده است و شاهد بارش برف و باران چندانی در این شهر نیستیم، چراکه علاوه بر هوای آلوده، مانع تشکیل ابرهای بارشی میشود. اگر این نیروگاه تأمین سوخت جایگزین داشته باشد، طوری که شاهد آلودگی در آسمان همدان نباشیم و در طی چند سال موارد محیط زیستی این نیروگاه به طور کامل رعایت شود، شاید امید به بارش برف و باران و تأمین و ذخیره آب برای فصلهای خشکسالی داشته باشیم. اما مسئله مهمتر به مدیریت منابع آبی در طی دهه اخیر برمیگردد که اینگونه همدان را دچار بحران بیآبی کرده است. وقتی میبینیم که از ۱۷ سال پیش برای تأمین آب این شهر اقدام به آبرسانی از طریق سد تالوار انجام شده پس همه مسئولین نسبت به این بحران آگاه بودند و باید مسئولانه در برابر آن اندیشه میکردند که نکردند و کار را برای دقیقه نود گذاشتند، بهطوری که از اواخر خرداد نسبت به این مسئله هوشیار شدند و به اطلاع شهروندان رساندند که آب نیست و باید در تابستان شاهد قطعیهای پی در پی باشیم.
جدا از آسیبهای جدی که آبرسانی از طریق سد تالوار بر پیکره محیط زیست میگذارد و تخریب زمینهای مرغوب را موجب میشود، در سالهای آینده جنگ آب میان همدان و استانهای کردستان و زنجان را برپا خواهد کرد، چراکه با آبرسانی به همدان، آب این سد نیز به مرور کاهش یافته و با توجه به گفتههای کاوه مدنی خشکسالی بر این سد نیز زودتر حادث خواهد شد. بهتر است امید به این آبرسانی را برای بلندمدت نداشته باشیم و مسئولین نسبت به تأمین آب چاره دیگری را بیندیشند.
انتظار آن نمیرفت که با وجود داشتن کوه الوند مردم همدان دبه به دست منتظر تانکرهای آب باشند و باید استان همدان جزو آخرین استانهایی در کشور بود که دچار خشکسالی میشد، اما مدیریت غلط منابع آبی همدان، گویای این واقعیت است که با امید صرف داشتن منابع فراوان نباید از مدیریت اصولی و استفاده درست آنها غافل شد.