اکبر ایرانی در نشست انجمن شاهنامهخوانی چکاد:
شاهنامه فردوسی، سند و افتخار ملی ما ایرانیان است
ایرانی: بعضی از کشورها و ملتها پس از پنجاه سال زبانشان دگرگون میشود، اما ما پس از هزار سال متنهای کهن را راحت میخوانیم و میفهمیم. تقریبا هیچ متن کهنی در تاریخ بشریت نیست که پس از هزار سال همچنان بتوانند آن را بخوانند و بفهمند. این استواری زبان فارسی و شاهنامه را میرساند.
*محمدمهدی اسدی
دکتر «اکبر ایرانی» مدیرعامل موسسه میراث مکتوب و پژوهشگر حوزه فرهنگ، ۲۲ تیرماه ۱۴۰۱ به دعوت انجمن شاهنامهخوانی چکاد، در نشست هفتگی که به یاد داور همدانی برگزار شد، حضور یافت و در این انجمن سخنرانی کرد.
در آغاز این نشست «محمد افشار» دبیر انجمن شاهنامه خوانی چکاد به خوانش داستان بیژن و منیژه پرداخت.
سند و افتخار ملی ما
در ادامه اکبر ایرانی با تأکید بر اهمیت شاهنامهخوانی گفت: شاهنامه فردوسی سند و افتخار ملی ما ایرانیان است. بهرغم اینکه خلافت عباسی تا سده پنجم و ششم کوشش کرد تا زبان ایرانیان را به زبان عربی تغییر دهد و از طرف دیگر ترکان غزنوی کوشش کردند که ترکتازی کنند، اما نتوانستند، چون فردوسی در همین زمان شاهنامه؛ این اثر برجسته حماسی را سرود.
او در ادامه گفت: «حسنین هیکل» نویسنده بزرگ مصری میگوید ای کاش ما هم کسی مانند فردوسی داشتیم که زبانمان را حفظ میکرد. «طه حسین» هم میگوید ما در جهان عرب یک اثر حماسی و یک متن کهنی مانند شاهنامه نداریم.
ایرانی در ادامه توضیح داد: شاهنامه، خالق مردی است که هم زبان فارسی را حفظ کرد و هم پس از هزار سال که از دیرینگی این متن میگذرد همچنان زنده است و همه آن را میفهمند، در صورتی که بعضی از کشورها و ملتها پس از پنجاه سال زبانشان دگرگون میشود، اما ما پس از هزار سال متنهای کهن را راحت میخوانیم و میفهمیم. تقریبا هیچ متن کهنی در تاریخ بشریت نیست که پس از هزار سال همچنان بتوانند آن را بخوانند و بفهمند. این استواری زبان فارسی و شاهنامه را میرساند.
اهمیت استفاده از متن صحیح
این پژوهشگر حوزه فرهنگ تأکید کرد: اثری که در دل، ذهن و روح ما ایرانیان جا گرفته و خوش نشسته است. باید برای حفظ و نگهداری آن تلاش کرد، اما باید مراقب بود که از متن صحیح استفاده کرد. یکی از مشکلاتی که ادبیات ما را در طول تاریخ تهدید کرده، اشعار الحاقی است. در گذشته چون صنعت چاپ نبوده، برخیها که شاعر و خوش ذوق هم بودند به این آثار و دیوان شاعران، شعر اضافه میکردند که به این سرودهها، اشعار الحاقی میگویند. شاهنامه بیش از ده هزار بیت اشعار الحاقی دارد. در سالهای گذشته، استاد «جلال خالقی مطلق» با این اثر پژوهشی ارزشمند خود، اشعار الحاقی را از شاهنامه پاک کرده است.
وی تصریح کرد: این نوع اشعار به فرهنگ ما ضرر و زیان بسیاری زدهاند. شعر معروف زنستیزانهای که متأسفانه باعث شده برخیها در مناطق آذربایجان غربی و شرقی علیه فردوسی و اثر او بنویسند. یا اشعار عربستیزانه که باعث شده به فردوسی ضدعرب بگویند، از فردوسی نیست و از اشعار افزوده است. در صورتی که فردوسی منشا صلح بین همه اقوام ایرانی است.
ایرانی بیان کرد: در ارومیه همایش رونمایی از چاپ دوم کتاب «آذربایجان و شاهنامه»، که مهمترین و تحقیقیترین نوشته «سجاد ایدنلو» استاد دانشگاه پیام نور ارومیه است و این کتاب برنده جایزه کتاب سال شده، به تازگی رونمایی شد. او در این کتاب همه این الحاقات و مباحث به شاهنامه را توضیح داده است.
او اظهار کرد: مخالفان فرهنگ و ادب مدعیاند که شاهنامه به نفع پانایرانیسمها سروده شده، در صورتی که اینگونه نیست. فردوسی به عنوان یک شاعر ملی و حماسهسرا در زمان خودش هم، بین متعصبین، متدینین و مذهبیها متهم بوده است. حماسه «علینامه» متن کهنی است که ما در موسسه میراث مکتوب توفیق انتشارش را داشتیم، قدمت این اثر مربوط به سده پنجم هجری است. سراینده علینامه در منطقه شیعهنشین سبزوار میزیسته. آنزمان به فردوسی اعتراض و انتقاد میکند که چرا نبردها و دلاوریهای امام علی را به نظم نکشیده است. به همین دلیل خودش این کار را میکند.
وفاق بین ملیت و دیانت
مدیرعامل موسسه میراث مکتوب در پایان گفت: در گذشته بین دو نگره ملیت و دیانت اختلافی بوده است و در دوره صفویه هم این اختلاف تشدید شد چون مذهبیگرایی گسترده شد. آنزمان برای برطرفکردن این نفاق بین حماسه ملی و حماسههای دینی مثل «خاوراننامه» و «علینامه» پدید آمد و وفاقی بین این دو ایجاد کردند به همین دلیل رسالهای به نام «رستمنامه» نوشته شد. «رستم نامه» که نبرد کشتی بین «امام علی» و «رستم» است. در این نبرد امام علی، رستم را به خاک میزند و رستم مسلمان میشود و صلح و دوستی بین ملیت و دیانت برقرار میشود. در مسئله نوروزنامهها هم، همین قضیه را داشتیم. در دوره صفویه آمدند نوروزنامه را نوشتند، اما این تلاشها بین روشن اندیشان و متفکران دوره صفویه باعث شد، بین نگرشهای مختلف در جامعه صلح ایجاد کنند.
به یاد داور
در پایان نشست «حسین زندی» فعال فرهنگی و سردبیر هفتهنامه همداننامه به یاد داور همدانی سخنرانی کرد و درباره میهن دوستی این سراینده همدانی گفت: داور یکی از تأثیرگذارترین افراد دوران معاصر است و نه تنها شاعر مهمی است بلکه روزنامهنگار و مبارزی آزادیخواه است.
وی در ادامه گفت: داور در دهه ۳۰ خورشیدی به تنهایی نشریهای به نام «تاریخ» را منتشر میکند و در قیام ۳۰ تیر از رهبران این جریان به شمار میرود.
زندی در پایان گفت: این دومین سالی است که پس از سه دهه ما به یاد داور گرد هم میآییم، امیدوارم در سالهای پیش رو این رویداد با حضور هماستانیها ادامه پیدا کند. به دلیل اینکه او یک شخصیت ملی است و داور تنها متعلق به یک جریان یا خانواده نیست و همه باید به مقام او توجه کنیم.
در پایان این نشست «میروحید رادفر» نوازنده چیرهدست تنبور قطعانی را برای حاضران اجرا کرد.