شاهنامه و موسیقی
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
شاهنامه یکی از منظومههای بزرگ ادبی زبان فارسی در قالب مثنوی است. مثنوی شعری است که همه ابیات آن به یک وزن و مصرع هر بیت آن در قافیه مشترک باشد. دکتر شفیعی کدکنی مینویسد: «مثنوی از قالبهای مخصوص ایرانی به نظر میرسد، مثنوی در شعر فارسی یکی از عالیترین قالبهاست و بزرگترین شاهکارهای ادب حماسی و غنایی و عرفانی و تعلیمی ما در این قالب است».
شاهنامه فردوسی نیز به عنوان یک مجموعه ارزشمند ادبی – تاریخی فرهنگ ایرانی که در قالب مثنوی سروده شده، میتواند در عرصههای هنری مختلف و به خصوص هنر موسیقی مورد توجه و مطالعه هنرمندان و اندیشمندان قرار گیرد.
هنر و بهخصوص موسیقی در دوره ساسانیان، نقش برجستهای دارد و بهویژه شعر و موسیقی بر یکدیگر تأثیر متقابلی داشته است که فردوسی با سرودن شاهنامه به خوبی توانسته از مفاهیم و ابزار و آلات موسیقی در اشعار شاهنامه، استفاده کند فردوسی هر ساز و مفهوم موسیقایی را استادانه به فراخور زمان و مکان و همچنین شرایط و فضای موضوعات شاهنامه، مورد استفاده قرار داده است که نشان از آگاهی و شناخت موسیقی زمان خود دارد.
با یک مقایسه اجمالی از وجوه مشتر ک موسیقی ایران و شاهنامه، دیده میشود که شاهنامه فردوسی از هفت گفتار اصلی مانند هفت دستگاه موسیقی ایران و همچنین از پنج ستایشنامه مانند پنج آواز موسیقی ایران و دوازده داستان بزرگ چون مجموع هفت دستگاه و پنج آواز ایران و بیش از ۳۰۰ داستان کوچک به مانند ۳۰۰ گوشه موسیقی دستگاهی ایران و در نهایت صدها و هزارها تصویر زیبا و گویا، به زبان شعر چون انگارههای موسیقی ایرانی شکل گرفته است.
موسیقی و سازها در تاریخ بشری، حامل عمیقترین ارزشهای فرهنگی و اندیشههای یک فرهنگ به شمار میروند. سازها علاوه بر ایجاد نوای دلنشین و وسیله رقص و آواز و بزم و شادی و گاه سوگ و غم، ابزاری برای بیان سنتهای شفاهی، اسطورهها و حماسهها هستند که فردوسی نیز با درک صحیح این موضوع، بهخوبی توانسته با مهارت و استادی، هر یک از سازهای دوران خود را که در موسیقی آن زمان وجود داشته، در جای مناسب خود، در اشعار شاهنامه بهکار ببرد.
تعدادی از سازهای ایرانی در شاهنامه مربوط به صحنه رزم و مناسبتهای نظامی است که به این سازها، سازهای رزمی گفته میشود. سازهایی چون تبیره (طبل و دهل)، شیپور، نای، کرنای، نای روئین (نی فلزی)، نای سرعین (چون سرنای امروزی)، سنج، زنگ، هند درای، بوق، گاودم (کرنای کوچک)، روئین خم، جرس، چلب (نوعی سنج بشقابی شکل) از سازهای رزمی شاهنامه است.
تبیره ببردن و پیل از درش
ببستند آذین همه کشورش
همچنین سازهایی چون بربت، رود، نای، تنبور، چنگ (به مانند سنتور)، رباب (کمانچه امروزی) و ساز، از سازهایی بوده که در مجالس و مناسبتهای بزمی، در اشعار شاهنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
بگفتا که رامشگری بر در است
ابا بربت و نغز رامشگر است
همه شهر ایران بیاراستند
می و رود و رامشگر خواستند
نشستند یک هفته با نای و رود
می و جام و رامشگران سرود
از سویی نامهای موسیقایی بسیاری در شاهنامه وجود دارد که میتوان به نمونههای ذیل اشاره کرد:
نمونه اول: بیاراست دستان چنین دستگاه که دستان محل قراردادن دست بر روی پرده ساز است و دستگاه نیز میتواند اشاره به مقامی در موسیقی ایران باشد.
نمونه دوم: می لعل گون را به جام بلور/ به خوردند تا در سر افتاد شور که شور یکی از هفت دستگاه موسیقی ایران است.
نمونه سوم: سپاه و جهاندار بیرون شدند/ ز کاخ همایون به هامون شدند، همایون نیز یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است.
نمونه چهارم: که نام گوشههای موسیقی ایرانی در اشعار فردوسی را نمایان میسازد:
– در و دشت پر بانگ نغمه سرا .…(نغمه از گوشههای دستگاه های سهگاه و چهارگاه است).
– به زاری همه مویه آغاز کرد …..(گوشه مویه از گوشههای مهم دستگاه سهگاه است).
– به فرمان یزدان خجسته سروش …(گوشه خجسته در دستگاه ماهور و راستپنچگاه و گوشه سروش در دستگاه ماهور).
شاهنامهخوانی نیز یکی از زیباترین عرصههای مهم تأثیر اشعار شاهنامه و موسیقی است. خواندن اشعار شاهنامه به شکل آواز موسیقایی را «شاهنامهخوانی» گویند که در مجالس مختلف و همچنین در قهوهخانهها و امروزه در بعضی محافل ادبی و هنری اجرا میشود. اجرای این آئین کهن و بسیار زیبا، به خصوص با سازهای موسیقی ایران که معمولا به صورت تکنوازی یک ساز به همراه شاهنامه خوان انجام میشود، به زیباییهای این آئین، میافزاید. توجه به مفاهیمی چون وحدتبخشیدن به اقوام، جوانمردی و راستگویی که در شاهنامه به آن توجه خاص شده است، مورد توجه شاهنامهخوانان قرار دارد که اغلب این سرودها در دستگاههایی چون سهگاه، چهارگاه و همایون، تنظیم و اجرا میشود.
در یک تجزیه و تحلیل کلی میتوان گفت که فردوسی در اثر ماندگار خود توانسته است، بسیاری از مفاهیم موسیقی را ماهرانه و آگاهانه به کار ببرد. بررسی و واکاوی این تأثیرات نیاز به مطالعه و پژوهش دارد، که اولین گام در این روند، خوانش شاهنامه است. خوشبختانه در شهر ما انجمنهای شاهنامهخوانی فعالیت مستمر و جدی دارند که شرکت و حضور در این انجمنها میتواند گام مهمی برای شناخت ابعاد مختلف شاهنامه فردوسی و به ویژه تأثیر متقابل شعر و موسیقی شاهنامه را، در بر داشته باشد.