صدای سبزِ گیاه

0

*مریم رازانی

*نویسنده

از زمانی که بشر منبع بی‌بدیل تنفس پاک، یعنی فضای سبز را که به رایگان ازآن برخوردار بود، با اهمال‌کاری از دست داد، قرن‌ها می‌گذرد. در آغاز عصر تمدن هنوز فاصله زیادی بین محل زندگی انسان با طبیعت وجود نداشت. آن‌ها نخستین شهرها را در کنار طبیعتی که پیش پایشان گسترده بود، بنا می‌کردند تا بهترین بهره را از منابع طبیعی ببرند و چهار عنصر آب و خاک و باد و آتش بی‌مزاحمت انسان به هستی‌بخشی خویش ادامه دهند. اما آن هم‌پایی زمان زیادی طول نکشید. شهرهای مدرن یا کلان‌شهرها معادله به آن مهمی را برهم زدند و اضمحلال تدریجی آب و خاک آغاز شد. آتش و باد بر علیه دو یار پیشین برخاستند. طبیعت – اگرچه ناگزیر- بهای تمدن انسان را با جانِ خویش پرداخت. آن گاه بود که نیاز به فضای سبز شهری در انسان قوت گرفت. باغ‌های معلق بابل[۱] از اولین نمونه‌های فضای سبز شهری است. تاریخ ساخت آن به ششصد سال پیش از ظهور مسیح برمی‌گردد. در زمان فلاسفه قدیمِ یونان – سقراط، افلاطون و ارسطو- باغ‌های زیادی در شهرآتن وجود داشته و محله‌ها و شهرک‌ها با گل و گیاه تزئین می‌شده‌اند. اما آن نهضت سبز نیز دیری نپائیده.

قابل استنادترین سند نابودی طبیعت به دست بشر را اوریانا فالاچی[۲] دو و نیم قرن بعد از ساخته شدن باغ‌های معلق بابل، در کتاب موسوم به اگر خورشید بمیرد؛ به دست داده است. او که به شوق دیدن صعود بشر به دیگر کرات، خود را به مرکز فضایی رسانده، در نخستین گام‌ها، سقوط طبیعت را به نظاره می‌نشیند:

«… بار دیگر دماغم را توی علف‌ها فرو بردم. نفس کشیدم، بار دیگر علفی را بین دو انگشت گرفتم و کشیدم. بار دیگر با ناخنم دنبال خاک گشتم. وآن وقت انگار چاقویی به مغزم فرو رفته باشد، حدسم تبدیل به یقین شد. آن سبزه‌زار، یک سبزه‌زار پلاستیکی بود. بله. پلاستیک!. پس در این صورت آیا تمام آن سبزه‌زارهای دیگری هم که در آن روزها دیده بودم پلاستیکی بودند؟ تمام آن بوستان‌های کنار خیابان‌ها، تمام آن سبزه‌هایی که در طول جاده‌ها به چشم می‌خورد، تمام آن باغچه‌های جلو خانه‌ها، کلیساها، و مدرسه‌ها؛ باغچه‌هایی که مثل باغچه‌های زنده و حقیقی ازشان مواظبت می‌کردند و آب‌پاشی می‌کردند؟.  یک کفن بزرگ پلاستیکی از سبزه‌ای که هرگز به دنیا نیامده و هرگز نمرده بود. یک شوخی».[۳]

این هجران تلخ چنان بر انسان عصر جدید گران می‌آید که بی‌تردید ایجاد فضای سبز شهری را بر صدر آرمان‌های خود می‌نشاند و شهرهای بسیاری از جهان را به بوستان و جنگل مصنوعی و زمین‌های چمن و گل و گلخانه مزین می‌کند، سپس بر آب‌های هرزمهار می‌زند، به اختیار می‌گیرد، و اگرچه دیر، بخشی از ثروت از دست رفته را فراچنگ می‌آورد.

در ایران؛ نخستین توجه‌ها به فضای سبز از حوالی سال ۱۳۴۰ اتفاق افتاد و از آن به بعد بودجه‌هایی برای رسیدگی و حفاظت از آن اختصاص یافت. ظاهرا تا آن زمان شهرها در ابتدای رشد خود بوده‌اند. فضای سبز هنوز از میانه برنخاسته و نیاز شدیدی به احداث آن احساس نمی‌شده. امروزه اما به دلایل فراوانی از جمله توسعه بی‌رویه شهرها، فضای سبز از حیاتی‌ترین نیازها به شمار می‌رود. آرامش روانی انسان همواره در گرو همزیستی با طبیعت بوده و هست. و این میسر نخواهد شد جز با استفاده درست از آب – که دیگر همه می‌دانیم چقدر اندک است و سیاست‌های نادرست چه بر سرِ آن آورده – کمبود آب در اقتصاد؛ اسباب قدرت حکومت‌ها را به عنوان متولی توزیع آب فراهم می‌آورد.[۴]  در ایران شرایط اقلیمی هم به کوتاه دستی مردمان دامن زده و زیان‌های غیرقابل جبرانی به بارآورده است. فضای سبز محدود شهری از خیلی پیش از این تاب مقاومت در برابر آلاینده‌ها را از دست داده. کانال‌های خبری همه روزه درباره قطع درختان جنگلی به بهانه جاده‌کشی، تخریب فضای سبز به منظور گسترش شهر، سدسازی‌های بدون مطالعه و در مقابل، آتش‌سوزی‌های پی در پی جنگل‌ها و خشکیدن منابع آبی اطلاع‌رسانی می‌کنند. اما گویی گوش شنوایی برای شنیدن وجود ندارد. هنوز ده‌ها هزار لیترآب شرب در اثر شکستن لوله‌های پوسیده از بین می‌رود، برای بسیاری از گلخانه‌ها، بوستان‌ها و زمین‌های کشاورزی روش‌های نوین استفاده از منابع آبی اتخاذ نشده، آبیاری گل و گیاه و چمن در فصل گرما در زمان درست انجام نمی‌شود،  آبدهی به فضای سبز در ساعات گرم روز؛ در شهرهایی که آب شرب و آبیاری‌شان جداسازی نشده، باعث فشار در شبکه آبرسانی خانگی و صنعتی و استفاده مردم از پمپ آب می‌شود. هنوز به جای استفاده از سیستم آب‌پاش در هنگام آبیاری با تانکر، شیلنگ‌های قطور آب در بلوارها رها می‌شوند و علاوه بر هدررفت آب، جابجایی و کنده شدن خاک و کود، از بین رفتن گونه‌های مختلف گیاهی، فرسایش خاک و خشک شدن ریشه گیاهان را به دنبال می‌آورند. بی‌شک وقوف دست اندرکاران توسعه شهری به نقش اجتماعی فضای سبز –به ویژه بوستان‌ها- در درمان بیماری‌های روحی، پرورش کودکان شاد و تندرست و ایجاد یکپارچگی اجتماعی؛ آن‌ها را به بهترین روش‌های استفاده از آب و خاک رهنمون خواهد بود. زندگی در فضای سبز تأثیرات منفی ناشی از استرس را که امروزه به میزان زیادی افزایش یافته، کاهش می‌دهد. بر اساس نظریه بهبود استرس الریچ[۵] محیط‌های ساختمانی بهبود استرس را به تأخیر می‌اندازند. بر این پایه، مشارکت مردم در ایجاد و حفظ فضای سبز شهری به سلامت روانی خانواده‌ها یاری خواهد رساند. امروزه که خشکسالی و فروچاله‌هایی که به دنبال برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی در نقاط مختلف کشور دهان باز کرده‌اند؛ سلامت محیط زیست را به خطر انداخته، استفاده عموم از تجارب و راهکارهای ارائه شده از سوی کنشگران محیط زیست که خوشبختانه و به لطف فضای مجازی به تساوی در اختیار همگان قرار دارد، می‌تواند از فجایع سهمگین بعدی پیشگیری کند. سرنوشت باغ را به دست باد سپردن طریق معرفت نیست. صدای فریاد گیاهان باشیم.

[۱] یکی ازعجایب هفتگانه ی جهان

[۲] نویسنده و مصاحبه گرسیاسی ایتالیایی

[۳] اگرخورشید بمیرد. درباره برنامه فضایی آمریکا

[۴] “ما چگونه ما شدیم” . دکترصادق زیبا کلام

[۵] استاد وپژوهشگرآمریکایی درحوزه مدیریت منابع انسانی درجهان

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.