*حسین زندی
*خبرنگار
۲۰ آذر ۱۲۷۲ میرزاده عشقی در همدان زاده شد؛ شاعری که بیشتر از ۳۱ سال نزیست و در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ کشته شد.
میرزاده عشقی روزنامهنگار، مقالهنویس، نمایشنامهنویس و خالق نخستین اپراهای ایرانیست. افزون بر این او یک مبارز و یک روشنفکر واقعی است. هرچند مردم او را به عنوان شاعر میشناسند، اما شاعری برای او اولویت نخست نیست و او شعر را در خدمت اندیشه و هدف گرفته است. در اندیشه سیاسی او تنها حاکمان مسئول نبودند او به تغییرات اجتماعی از پایین باور داشت و نقدها و راهکارهایی که در کنار حاکمان برای مردم دارد، نشان از این باور است.
ویژگی شاعرانی مانند میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ملک الشعرا بهار علاوه بر خلق آثار ادبی، میهندوستی و آزادیخواهی آنان است و همین وجه آنان را متمایز و ماندگار میکند.
عشقی یک شاعر و ادیب نوگراست. اگر به اپراها و نمایشنامههای او نظری کنیم با خواندن برخی دیالوگها متوجه میشویم که چه اندازه به شعر امروز نزدیک است. به نظر میرسد عشقی و شاعرانی از این دست پل ارتباطی بین ادبیات کلاسیک ایران و ادبیات امروز ما هستند. یعنی اگر افرادی مانند عشقی در عصر مشروطه پا به عرصه ادبیات نمیگذاشتند، شاعری به مانند نیما پدید نمیآمد.
برخی موضوع خشونت در آثار او را به نقد میکشند، اما باید توجه داشت او یک جوان پرشور بوده و این آثار در دوره جوانی او خلق شده است و او هنوز وارد دوران پختگی زندگی نشده است. شاید اگر عشقی به دوران چهل سالگی میرسید آثار متفاوتتری خلق میکرد و انقلابی نیز در اندیشهاش رخ میداد اما افسوس…
عشقی یک روزنامه نگار پیشرو است او در ۲۱ سالگی نامه عشقی را در همدان منتشر میکند و پس از مهاجرت به تهران نیز دست به انتشار روزنامه قرن بیستم میزند که بیشتر از ۱۷ شماره نمیپاید. درباره عشقی بسیار گفته و نوشتهاند، اما در این آثار از حضور عشقی در همدان چندان خبری نیست و به این دوره از زندگی او کمتر پرداخته شده است. امروز جا دارد پژوهشگران و نویسندگان همدانی برای بازشناسی عشقی بیشتر تلاش کنند، به دو دلیل؛ یک اینکه همانطور که گفته شد به دوران زندگی و در همدان و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری او توجه بیشتری شود. دیگر این که بازشناسی و شناخت زندگی و آثار و شخصیت او میتواند برای نسل جدید مفید باشد.
عشقی از جمله کسانی بود که پس از مهاجرت به استانبول در پرآشوبترین روزگار میهن به کشورش بازگشت. امروز که مهاجرت مردم ایران به ویژه جوانان از وطن به حد اعلا رسیده است، بازخوانی آثار و زندگی عشقی میتواند چراغ راهی پیش روی این مهاجران دور از وطن باشد.
نکته پایانی این است که عشقی در گورستان «ابن بابویه» نیز غریب افتاده و سنگ مزارش شرایط خوبی ندارد. کاش امروز همتی در شهر همدان بود که آرامگاه او را به این شهر انتقال داده و در یک بوستان آرامگاهی فاخر تدارک ببینند.