غم استاد
*شعر زندهیاد ابوالحسن روح القدوس در رثای حسین غیور
دریغ رفت کسی کز جهان فراتر بود
به علم و شعر و ریاضی بزو مفخر بود
بیان واقع و حق است این، نه اغراق
که هشترودی دیگر، برای کشور بود
غیور شادروان در ریاضیات بدیع
همیشه مبتکر و مبدع و نو آور بود
نه در علوم ریاضی، به شعر و فلسفه هم
زهمگنان به نام زمان خود سر بود
به خطهی همدان اعتبار دیگر داد
که نام آور و و استاد و مرد دیگر بود
چنان که باید و شاید کسی او را نشناخت
زهر چه گفت هر آن کس، دوصد برابر بود
وزین و مردمی و با وقار و خوش رفتار
نجیب و پاک و صمیمی و دوست و یاور بود
هر آنچه هست به خوبان غیور تنها داشت
که بی وصا به مال و مقام و زیور بود
کم است این همه روح القدس در اوصافش
که آن بزرگ فزون از هزار دفتر بود