فراموشی دردناک تاریخی
*عاطفه کلهری
خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، تولد۶۴۸قمری/۶۲۹خورشیدی در همدان، وفات ۲۸دی ۶۹۶خورشیدی
وزیر روشنفکر، پزشک، مورخ و واقف بیبدیل تاریخ ایران. از خانوادهای عطار پیشه، یهودی که بعدها مسلمان شد.
در مجاور آرامگاه بوعلی سینا خیابانی سالهاست به نامش بر زبان ماست، خیابان خواجه رشید محل گذر، خرید و پر رفت وآمد، اما چه تعداد از ما او را میشناسد، چه تعداد از ما از خود یا اطرافیان در موردش پرسوجو کرده است؟ خواجه رشید کیست؟
او را به عنوان برجستهترین چهره ایران در دوران مغول میشناسند. اصلاحات اقتصادی و اجتماعی فراوانی را انجام داد و روح امید به زندگی را در کالبد جامعه ایران دمید.
حال آنکه برخی نیز او را عزیز نمیشمارند و همسوی علیشاه گیلانی وزیر کشور دوره ایلخانی که برای نبودنش نیرنگ کرد، میاندیشند و خوش نمیگویند.
او جایگاه انسان را در جامعه بسیار مهم و اساس اجتماع میدانست و اجتماع را عرصهای میدید که انسان باید توانمندیها و استعدادهای فطری خود را در آن آشکار کند.
او صاحب جامع التواریخ است؛ نخستین تاریخ جهان.
در زمانهای زندگی میکرد که ایران دچار مصیبتی به نام حمله مغول شده بود و موجی از کشتار و ویرانی ایران را فراگرفته بود، مغول بر ایران حاکم شد و فرهنگ و تمدن ایرانی در معرض تهدید قرار گرفت، اما خواجه رشید الدین به عنوان یک پزشک با مغول ارتباط گرفت و تاثیرگذاری خود را آغاز کرد و توانست تا حدودی حس غارتگرانه مغول را مهار کند و آنها را با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا کند، او دریافته بود که با مهار مغولها و هدایت آنها در مسیر مناسب میتواند تمدن و فرهنگ ایرانی را بازسازی کند.
او در تاریخ ایران تاثیر گذار بوده است، جامع التواریخ را به دستور غازان خان به تحریر درآورد و بناهای فراوانی ساخت چون ربع رشیدی.
جامع التواریخ یکی از شاهکارهای تاریخی زبان فارسی و تاریخ جهان است، درباره تاریخ، اسطورهها، باورها و فرهنگهای قبایل ترک و مغول، تاریخ پیامبران و تاریخ ایران تا پایان دوره ساسانی است.
احتمالا غازان خان میدانسته است که مغولان با وجود قدرتی که بر ایرانیان پیدا کرده بودند ناچار در عنصر ایرانی محو خواهند شد و فرهنگ و تمدن ایران آنها را در کام خود خواهد کشید و خواجه رشید الدین برای ثبت یادگاری از تاریخ و اعمال وحشیانه مغول به زبان فارسی بهترین فرد بود.
جامع التواریخ نخستین دوره کامل تاریخ و جغرافیای آسیاست که نثری ساده وروشن دارد و به همراه ۲۰هزار واژه ترکی و مغولی است که با استفاده از وسایل ومنابعی ترتیب داده شده که در اختیار کس دیگری نبوده است و همان منابع شفاهی وکتبی تاریخ ملل است.
در حوزه پزشکی هم خدمات گستردهای انجام داد، پزشکی ایرانی را با پزشکی چینی در هم آمیخت واز تجارب طب در سرزمینهای غربی از جمله بیزانس اطلاعات و آگاهی به دست آورد و با عالمان و دانشمندان آنجا مکاتبه داشت و کتب طب چینی را به فارسی ترجمه کرد و نقش بینالمللی در حوزه پزشکی داشت و پزشکی ایران را با چین و اروپا پیوند داد.
یکی از ویژگیهای او در تفسیر قرآن و شخصیتی است که بر مبنای مدارا و همزیستی مسالمت آمیز نه تنها با مذاهب اسلامی بلکه با ادیان مختلف داشت، در آثارش خبری از تعصب دینی که یکی از آفتهای تمدن و فرهنگ ایران بود را نمیتوان پیدا کرد و با عالمان آن زمان چون خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی مراوده داشت و برنامههای اصلاحی خود را بدون گرفتار شدن در دام تعصبات مذهبی و قومی به انجام رساند.
بناهای فراوانی ساخت، اما «ربع رشیدی» ماندگارترین و عظیمترین کارهای او بود، در اواخر قرن ۷ هجری در تبریز، محققان اروپایی در حوزه علمی آن را با مجموعه کمبریج و آکسفورد در اروپا مقایسه میکنند که آنها نیز بعد از ربع رشیدی پیدا میشوند.
ربع رشیدی محل تولید کتاب، دانشکده پزشکی، خانقاه، دارالقران، مسجد و مانند این بود، ویژگی مهم آن گرد هم آمدن دانشمندان شرق وغرب بود و مراودات و تبادل اطلاعات که بعد از دسیسه قتل خواجه از رونق افتاد اما نقش مهم خود را در حفظ و احیای فرهنگ و تمدن ایرانی ایفا کرد، خواجه فضل الله در اثر دسیسهها و توطئههایی که در دربار وجود داشت و او را سد راه رسیدن خود به مقام و منصب میدیدند متهم به مسموم کردن سلطان محمد شد و…
در همان یادگار پر از افتخارش یعنی ربع رشیدی دفن شد اما پس از۱۰۰ سال میران شاه پسر تیمور به استخوانهایش هم رحم نکرد و به اتهام مسلمان نبودن از خاک بیرون آورد و در گورستان یهودیان دفن کرد.
یکی از مهمترین مدارکی که درباره او موجود است وقفنامه ربع رشیدی است در حدود ۴۰۰ صفحه که تمام اموال و املاکش را وقف آنجا کرده است و به چاپ رسیده است، او با سازشگری همه جریانها و گروهها توانست چراغ فرهنگ و تمدن ایران را به سهم خود روشن نگه دارد، امید که احوال و افکار و اعمال او که الگوی مناسبی است در تمام دوران برای امور سیاسی و فرهنگی مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
پیدایش تفکر اصلاحات و آبادگری پس از یک دوره طولانی ویرانگری و تخریب و ستم، پدیده ارزشمند و قابل توجهی بوده است و از روشنفکری و دور اندیشی خواجه رشیدالدین حکایت دارد که توانسته است دوره جدیدی را در تاریخ ایران رقم بزند و اندیشه تمدن ساز ایرانی را بر بدویان تازه از راه رسیده تحمیل کند.