*حسین زندی
*روزنامهنگار
همه ساله همزمان با جشن مهرگان در نقاط گوناگون کشور آئینهایی بر پا میشود که بنابر برخی شواهد به نظر میرسد همان جشن باستانی مهرگان است اما با گذشت روزگار و همراه با تغییرات و تحولات اجتماعی و مذهبی دچار دگرگونی شدهاند.
یکی از این مناسک، مراسم قالیشویان در مشهد اردهال کاشان است که در بزرگداشت سالگرد به شهادت رسیدن امامزاده سلطان علی فرزند امام باقر هر سال دومین جمعه ماه مهر یعنی یکی دو روز پیش یا پس از مهرگان یا روز مهرگان برگزار میشود اما پیش از پرداختن به این آئین باید به جایگاه و چرایی جشن و سرور در بین ایرانیان و خود جشن مهرگان اشاره شود.
واژه جشن فارسی از ریشه پهلوی (اوستایی) یسن، یسنه، یسنا از مصدر ((یز)) به معنی ستایش و پرستش و نیایش است اما در فارسی امروز به معنای محفل شادمانی، ضیافت، مهمانی، سرور، شادی و عید استفاده میشود.
ایرانیان باستان به مناسبتهای مختلف جشن برگزار میکردند و این جشنها باعث اتحاد، نزدیکی مردمان و تفاهم و موانست و رفع گرفتاریها با کمک کردن و یاری رساندن به یکدیگر بوده است. این جشنها به لحاظ ماهیتی به چند دسته تقسیم میشوند، مذهبی یا دینی، حکومتی و مردمی که ماندگارترین و همه گیرترین جشنها جشنهای مردمی بودند و با گذشت هزاران سال همچنان برگزار میشوند مانند نوروز، یلدا ، سده و …
اما جشنهای مذهبی که به پیروان مذهب خاصی تعلق داشتند محدودتر بودند مانند جشن کریسمس که تنها مسیحیان برگزار میکنند.
در جشنهای حکومتی نیز به همین صورت با جا به جا شدن قدرت، مناسبتها و جشنها نیز تغییر میکردند مانند جشن ۲۵۰۰ ساله که پیش از انقلاب توسط حکومت پهلوی برگزار میشد و دیگر اثری از آن نیست و جشنهای مناسبتی که این روزها برگزار میشود.
در گاهشماری قدیم سال به دوازده ماه تقسیم میشود و هر ماه نامی دارد افزون بر این هر روز از ماه نیز نام خاصی دارد روز اول هر ماه ( هرمزد ) نام دارد که نام خداوند است. روز دوم هر ماه بهمن و روز سوم اردیبهشت و روز چهارم شهریور و… هر گاه نام روز با نام ماه یکی میشد آن را جشن میگرفتند مثلا نوزدهم فروردین که نام روز با نام ماه یکی میشود را به نام جشن فروردینگان جشن میگرفتند و یا روز چهارم شهریور که نام روز با نام ماه یکی است به آتشکده میرفتند و مراسم شهریورگان را جشن میگرفتند.
یکی از این جشن ها مهرگان استت مهر در زبان های سانسکریت و اوستایی و پهلوی با اندک تفاوتی در تلفظ میترا (mitra ) ، میثرا ( mithra ) و میتره (mitre ) آمده است و واژه مادر نیز از آن گرفته شده است چراکه یکی از معانی مهر زایش است و مهرگان را جشن آفرینش میگویند. مهر پیش از زرتشت یکی از خدایان هند و ایرانی و مورد توجه آریاییهای ایران بوده در وداها که از کهنترین آثار هندوان است به معنی رفیق ، همدم و یاری کننده آمده است و در دیگر متون کهن، ایزدی با صفات دارنده دشتهای فراخ، آگاه از کلام واپسین، زبان آور، دارنده هزار گوش، خوش اندام، زورمند، بسیار توانا، سود بخشنده، سرکوب کننده دیوان، سزاوار ستایش و دهها صفت و نام دیگر آمده است و امروز نیز آن را دوستی، پیمان و خورشید و… میگویند.
اما مهرگان در فارسی امروز واژه ای مرکب از مهر+گان (گان به صورت پسوند در همه جشنها مانند تیرگان و … به کار میرود) نام جشنی بزرگ است که به ایزد مهر تعلق دارد در پهلوی میهرکان (mihrakan) و در زبانهای قدیمی میهرکانه (mihrakana) و در عربی مهرجان آمده است (لازم به یادآوری است اهمیت این جشن به قدری است که اعراب به همه جشن ها مهرگان می گویند و مهرگان را معادل واژه عید به کار میبرند ).
مهرگان از قدیمیترین جشنهای ایرانی است که از هزاره سوم پیش از میلاد در فلات ایران رواج داشته و سابقه آن به پیش از آریائیان بر میگردد. مهرداد بهار معتقد است جشن نوروز و مهرگان در بین النهرین ادغام شده و به صورت نوروز امروزی درآمده است و باز میگوید: این جشن از اعیاد اقوام برزگر بوده است و نه گله دار به همین دلیل سابقه آن را در پیش از تاریخ جستجو میکند و مینویسد: این جشن در بین النهرین مرسوم بوده و شش روز طول میکشید که از روز ۱۶مهر آغاز میشد و آن را مهرگان عام و پایان آن را مهرگان خاص میگفتند شاهان هخامنشی در این روز بر خلاف عرف مست میشدند و حتی میرقصیدند همچنین شاهنامه فردوسی پیدایی مهرگان را پیروزی ایرانیان بر ضحاک به رهبری کاوه آهنگر و تاج گذاری فریدون آورده است بر خلاف تصور برخی که معتقدند این جشن ریشه در آئین زرتشت دارد از آنجا که در اوستا نامی از مهرگان به میان نیامده این جشن ارتباطی به زرتشت ندارد.
مهرپرستی و میترایسم از کهن کیشهای ایرانی است که در بسیاری از ادیان و جریانات اجتماعی و فکری دنیا از جمله مسیحیت اثرات مثبت و ژرفی بر جا گذارده است مانند صلیب و لباس کشیشان مسیحی که هر دو از نمادهای مهری است.
مهرگان را روز تولد مشیه و مشیانه (آدم و حوا) نیز دانستهاند و به همین جهت آن را جشن آفرینش میگویند دو ساقه گیاه ریواس که همسان و همتان و هم بالا بودند از زمین روییدند و در روز مهر از ماه مهر که صد و نود و شش روز از فروردین است به خواست اهورامزدا از کالبد گیاهی به صورت انسانی در میآیند جالب است که مشیه و مشیانه هیچ برتری نسبت به هم ندارند. ابوریحان میگوید: در مهرگان مردم با روغن بدن خود را مرطوب میکردند که هم شگون و هم نتایج طبی و بهداشتی داشت (احتمالا به خاطر عطر روغن) و هم مشک و عنبر و عود به هم هدیه میدادند و شاه تاج به شکل آفتاب بر سر مینهاد و سفرهای مثل نوروز پهن میکردند که در آن نانهای گرد و کوچکی از هفت نوع دانه، گندم، جو، ارزن، عدس، برنج و لوبیا و میوههای فصل و شاخههای سبز و گل، شکر، سکه نو ، شاخه گیاهی از بید و زیتون، به و انار که شگون داشت بر سفره مینهادند، علاوه بر آن شیر و خرمای تازه و نارگیل هم قرار میدادند بوی خوش، سرمهدان، آینه و کتاب اوستا هم جز سفره بود و در مجمر و آتشدان چوبهای خوش بو و اسفند و عود میسوزاندند دور تا دور سفره را آویشن که از سبزههای مقدس است تزیین میکردند تا غروب آفتاب هر خانوادهای گرد سفره به شادی میپرداخت، همه به هم تبریک میگفتند کام را شیرین میکردند و چشمها را سرمه میکشیدند در آن زمان برهای را که از بدو تولد نذر (ایزدمهر) میکردند و همراه با آدابی ویژه ، آن را پرورش میدادند به هنگام ظهر روز مهرگان آن را در زیر تابش آفتاب قربانی میکردند (متاسفانه هنوز قربانی کردن در جامعه مرسوم است) در این روز همه جامه ارغوانی میپوشیدند و می ارغوانی مینوشیدند و ارغوانی رنگ مخصوص این روز بوده است. این جشن از جشنهایی است که حتی در میان دانشمندان و شاعران و نویسندگان همواره اهمیت داشته و با آداب ویژهای برگزار میشده است.
مهرگان با اینکه در طول تاریخ دچار دگرگونی شده اما از بین نرفته است و با تفاوتهایی در چگونگی برگزاری همواره رواج داشته است.
مهرگان را جشن برداشت محصول نیز گفتهاند که تا پیش از ماشینی شدن کشاورزی ایران بین دهقانان رواج داشته مثلا تا دهه چهل خورشیدی کشاورزان مناطق غربی ایران در آغاز فصل برداشت محصول که تقریبا با شهریورگان روز چهارم شهریور است جمع میشدند با شیرینی و نذورات خود به مکانهای مقدس و امامزادهها میرفتند و مراسمی را برای آغاز برداشت برپا میکردند و پس از بازگشت، شروع به درو محصولات میکردند و زمانی که برداشت پایان مییافت که معمولاچون با ادوات سنتی و اولیه صورت میگرفت تا اوایل پاییز که با مهرگان همزمان میشد دوباره به همان مکان میرفتند و با قربانی کردن و بخشیدن قسمتی از محصول خود جشن میگرفتند. (این مراسم اکنون در روستای باباگرگر قروه کردستان برگزار میشود).
اما مراسمی که در مشهد اردهال به نام قالیشویان برگزار میشود بازمانده آیینهای کهن ایرانی است. در این روز قالیچهای را که نماد امامزاده است را کنار جوی آب میگذارند و مردان چوب به دست که تعدادشان صدها نفر است. سر چوب ها را در آب خیس کرده و قطرههای آب را روی قالی و مردم کنار قالی میپاشند و بدین طریق قالی را غسل میدهند. اما به چند نکته باید توجه داشت ۱-در فرهنگ شیعی معمولا شهدا را غسل نمیدهند اما در اینجا قالیچه را که نماد شهید است غسل میدهند و هیچ شباهتی به غسل دادن مردگان در فرهنگ اسلامی نیست ۲-قبر امامزاده سلطان علی ابن امام باقر در محله جعفریه بغداد است و نمیتوان گفت که امام دو فرزند با یک نام داشته است ۳-تاریخ شهادت امامزاده با تقویم ایرانی است و تغییر نمیکند در حالی که تاریخ ولادت و مرگ بزرگان دین اسلام با تاریخ قمری است و پیوسته در حال چرخش است. در موارد دیگر نیز شاهد بودیم ایرانیان برای در امان ماندن اماکن مقدس شان از دست اعراب تلاش میکردند این اماکن را به مقدسات اسلام پیوند دهند مانند مقبره کورش بزرگ که تا یک قرن پیش از این، آن را قبر مادر حضرت سلیمان میدانستند و یا معبد سلیمان در تکاب.
نشانه هایی از آیین مهری و فرهنگ ایرانی در این مراسم زیبا به چشم میخورد که در دیگر آیینهای اسلامی دیده نمیشود به طور مثال گفته میشود مراسم آب پاشیدن بیارتباط به باران خواهی بعد از کاشت نیست و یا برگزاری هفته بازار در حین اجرای مراسم در طول یک هفته همچنین کشتن قربانی، نذر کردن، نمایش و بازیهای آیینی، تردستی، پرده خوانی و…همچنین نام جاهای منطقه اردهال که ریشه ایرانی دارند و فارسی اند مانند گرشا، اردهال، پاپک، بارکرسپ و…که بررسی زبان شناسان را میطلبد.
روایت دیگری وجود دارد که این مزار را مزار کاوه آهنگر میدانند و با توجه به گزارش شاهنامه که مهرگان را روز پیروزی کاوه آهنگر به ضحاک می داند نمیتوان این دو جشن را بی ارتباط دانست.
منابع
۱-آثارالباقیه ابوریحان
۲-از اسطوره تا تاریخ دکتر مهرداد بهار
۳-پژوهشی در اساطیر ایران دکتر مهرداد بهار
۴-جشن های مهرگان و سده رضا مرادی غیاث آبادی
۵-جشن های ایرانی محمود روح الامینی
۶-شاهنامه فردوسی تصحیح فریدون جنیدی
این مقاله در سال ۸۸ منتشر شده است.