*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
هنرمندان موسیقی، بعد از فراگیری ساختارهای نظری و عملی آن، به عنوان نوازنده، آهنگساز و یا خواننده، جهت ارائه توانایی های خود وارد عرصه آموزش و تولید آثار موسیقی خود میشوند. در گذشته این هنرمندان، براساس تواناییهای لازم در یک روند طولانی، از سوی استادان این هنر، معرفی میشدند که فقط در سایه تلاش مستمر و فعالیتهای جدی آنها امکانپذیر بود.
متاسفانه در چند دهه گذشته، عدهای با هزینه مالی در این عرصه، رانت خاص و روابط فردی و دوستی با عدهای صاحبنام در موسیقی، توانستهاند (اگرچه به صورت کاذب) به ستاره !!! و چهرههای آشنا!!! در محافل موسیقی، تبدیل شوند که در نهایت نقش هزینه های مالی در این روند در درجه اول قرار دارد. به عبارتی برای دیده شدن و امکان معرفی به جامعه میبایست تواناییهای مالی داشت .
از سویی نبود نظارت بر تولید آثار کم ارزش این افراد به ظاهر هنرمند، از سوی نهادهای فرهنگی مسئول، یکسویه نگری صدا و سیما در معرفی به اصطلاح هنرمندان موسیقی در برنامههای پر بیننده، که معمولا این افراد شایستگیهای لازم را هم ندارند، گرایش عدهای از هنرمندان موسیقی به درآمدزدایی و اشتهار و حمایت از کارهای کممایه، باعث شده استادان و هنرمندانی که دارای شایستگی در هنر موسیقی هستند، در حاشیه بمانند و به تدریج نقش موسیقی جدی در جامعه، هر روز کمرنگتر شود .
از دیگر تبعات و آثار منفی نقش اشخاص و محافل قدرت در موسیقی میتوان به ۱- خودشیفتگی کاذب به خصوص در میان جوانان ۲- از بین رفتن اعتماد به نفس هنرمندانی که با نهادهای قدرت ارتباط ندارند و به علت نداشتن وسع مالی قادر به ارائه آثار و توانایی های خود نیستند ۳- داوریهای ناعادلانه در حمایت از برخی افراد در جشنوارهها و همایشهای موسیقی ۴- حضور افراد بیصلاحیت به عنوان مدرس موسیقی در آموزشگاهها ۵- نبود امکان شرکت در جشنواره موسیقی سایر کشورها که بدون حمایت محافل قدرت ممکن نیست ۶ – و همچنین در عرصه ساز سازی و خرید و فروش آن، که با تبلیغ و معرفی سازندگان خاص از سوی این محافل صورت میگیرد و سودهای کلان نصیب آنها میشود، اشاره کرد .