مادرمان زمین تبدار است و غمخواری ندارد
*پرویز ملکزاده
*محقق علوم باغی وگیاهی
چه باید گفت؟ چه کسی را باید ملامت کرد از چه کسی باید توقع داشت؟ از میلیونها سال پیش زمین همیشه در سلامت بوده و به انسان و همه موجودات خدمت کرده و هنوز هم که در بحران است چشم همه انسانها به دستهای پرسخاوتمند خیره شده و هیچ انسانی از برکت زمین ناامید نبوده است. اما امروز که زمین مثل کودکی در تب میسوزد چه کسی از ما مادر زمین خواهد شد؟ چه کسی بیدار است؟ چه کسی بیدار خواهد ماند تا نالههای حزن انگیز و تب آلودش را در خنکای نسیم لالایی مادرانه فروکش کند چراکه او میلیونها سال است که برای بشر مادری کرده و حالا که تبدار است ما باید از او پرستاری کنیم
پاسخ این سوال من و شماییم. همه ما، همه ما انسانها در جای جای کره زمین. درد زمین آنقدر بزرگ است که یک کارشناس، یک غمخوار و یک دلسوز کافی نیست. همه ما باید دست به دست هم بدهیم تا زمین را از بستر بیماری بستر خستگی رها سازیم. ما میتوانیم درجه تب زمین را پایین آوریم ما میتوانیم زمین را خنک و سبز کنیم، درخت و دانه بکاریم و قدر درخت را بدانیم و همواره هوای طبیعت را به عنوان یک تفرجگاه و تفریحگاه داشته باشیم و شان بزرگش را با بیرعایتیهایی چون ریختن زباله و مانند این خدشهدار نسازیم؛ چراکه زمین از ما پاکی و نظافت میخواهد. مراقبت ما از جنگلها و دریاها، مراقبت از مادرمان زمین است. آبها را آلوده نکنیم و متوجه باشیم آب مقدس است و مظهر پاکی و تنها موجها و پرندگان هستند که دریا را زیبا میکنند. زبالههای شناور دشمن زیباییهای دریا هستند. یادمان باشد رفتار ما با درخت حتی با یک شاخه درخت با آبها و رودخانهها زمین را نجات خواهد داد. ما انسانها خودکشی دست جمعی دلفینها را در جراید خواندهایم و در تلویزیون به نظاره نشستهایم اما به خود نیامدهایم که چرا اینطور شد که به سادگی از کنار آن گذشتیم .
ای برادر، ای همنوع، ای همشهری، ای هموطن، ما نه تنها با طبیعت بیگانه هستیم بلکه با آن دشمنی دیرینه داریم. اگر طبیعت را دوست میداشتیم و این همه میلگرد و تیرآهن به جای درختان در زمین نمیکاشتیم امروز آسمان با ما قهر نمیکرد تا زمین اینگونه تبدار باشد و خشکسالی حادث شود. پس بیایید با هم پیمان ببندیم و به خود بگوییم دیگر بس است بیفکری و سهل انگاری. بیشتر از این طبیعت را مورد بیمهری قرار ندهیم.