*مهرداد نهاوندچی
*دانشجوی دکترای مدیریت محیط زیست
طبیعتگرائی نوروزی به سبک همدانی
همدانیها توجه ویژهای به برپایی آئینهایی نوروزی دارند. «سمنوپزان همدان»، «علف جوشان»، و «کوسهگلین» تنها برخی از آئینهای نوروزی همدانی است. آئینهایی که به مفهوم طبیعت گرایی نزدیکند. آنگاه که کوه الوند همدان پس از گذراندن روزهای سرد زمستان با شنیدن صدای پای بهار، دامنه سپیدپوش خود را به دامن پرگل طبیعت میسپرد مراسم زیبای «کوسهگلین» در همدان به اجرا در میآید. در همدان قدیم هر ساله هنگامی که کوه الوند پس از گذراندن روزهای سرد و طاقت فرسای پاییز و زمستان با شنیدن صدای پای بهار، آرام آرام دامنه سپیدپوش و یخ بسته خود را به دامن پرگل طبیعت میسپرد و جای زخم سرمای سخت زمستان آن را چمنهای تازه روئیده و سبز بهاری التیام میبخشید، این مراسم به اجرا در میآمد. بسیاری از آئینهای نوروزی همدان از جمله همین کوسه گلین را میتوان آئینی طبیعتگرایانه برای شکرگزاری از طبیعت دانست.
ما ملت افراط و تفریطیم
با وجود آئینهای باستانی در حوزه نوروز و طبیعتگرائی، اما این روزها دوباره موجی از تحریم خرید ماهی قرمز و تدارک سبزه سفره هفت سین یا پویش نهال به جای سبزه در شبکههای اجتماعی چون سالهای پیش راه افتاده و حامیانش هم خود را محیط زیستی خطاب می کنند که البته ممکن است نیت اغلب این افراد هم مثبت باشد، اما این تفکر نه تنها تأثیر ناچیزی در حفظ محیط زیست دارد و بلکه باعث به خطر افتادن آئین باستانی نوروزی هم میشود. گاهی چنان آب و انرژی و منابع طبیعی را هدر میدهیم و توجهی به آن نداریم و گاهی در مورد آب ناچیز سبزه و مواردی چنینی بیش از حد حساس میشویم، که هر دو رویه غلط است. اگر نیت برخی از این افراد حذف آئین ایرانی باشد، این کار را باید، نه تنها محیط زیستی، که ناپسند، ضد فرهنگی و مخرب نیز نامید.
حتما سبزه بکاریم
گاهی وقتها افراط میکنیم، اما نگاه کنیم و ببینیم میزان آبی که برای یک سبزه مصرف میشود، چقدر است؟ و در عوض آن شادابی که برای یک خانواده میآورد، چقدر است؟ به جای چنین افراطی، مثلا میتوانیم در دورریز نان صرفهجویی کنیم. سالانه چقدر گندم هدر میدهیم؟ سالانه چقدر آب هدر میدهیم؟ شاید میزان گندمی که برای سبزه عید مصرف میکنیم به اندازه دورریز نان یک روز خانوادهمان باشد. این درحالی است که سهم قابل توجهی از سبزههای عید را میتوان یا تبدیل به کمپوست کرد و یا برای غذای دام اختصاص داد، مانند کاری که تشکلهای مردمنهاد در برخی از استانهای کشور هرساله انجام میدهند. اصرار بر انداختن سبزه در راه آب (مسیلها/منحولهای آب و فاضلاب) را باید اصلاح کرد. رهاکردن درست سبزه در جای درست به معنای تبدیل به کود و برگشت به چرخه طبیعت است. در مورد آبی که برای سبزکردن سبزهها مصرف میشود، در مقابل آبی که به دلیل فرسودگی شبکه لولهکشی شهری و قلدری برخی مشترکین از دسترس خارج میشود و نیز در اثر ضایعات بخش کشاورزی هدر میرود، رقمی ناچیز است. اگر سبزه نوروز را و البته محیط زیست را دوست داریم، به نیت نوروز با خود قرار بگذاریم دو سه روز دورریز نان نداشته باشیم. یا بیشتر، چرا اصلا یک هفته وسواس به خرج ندهیم برای دور نینداختن هیچ تکهای از نان؟ شدنی است. به هر حال درباره سبزه نوروز به عنوان رفتاری تلف کننده مواد غذایی بزرگنمایی میشود. اگر هم اتلاف اندکی هست به هزار شکل دیگر میشود، جبرانش کرد.
ماهی قرمز بخریم یا نخریم؟
کل ماهیهای قرمزی که به سر سفره هفت سین ایرانیان میآید، چیزی کمتر از ۴ درصد از مجموع ماهیهای زینتی است که در ایران تولید یا وارد کشور میشود؛ ماهی قرمز یک گونه در معرض خطر انقراض هم نیست و به راحتی میتوان آن را مراقبت کرده و سالها زنده نگه داشت و یا در استخرها و آبگیرهای بسته شهری رها کرد. حتی اگر فرض کنیم که همه ۴۰ میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان میمیرند که نمیمیرند، این رقم یک صدهزارم ماهیهایی نیست که در اثر آزمندی و نادرایتی انسانی سالانه از دست میدهیم! ماهیهایی که اغلب آنها بسیار ارزشمندتر از ماهی قرمز بوده و اندمیک کشور هم هستند. در خطاب به مخالفان افراطی خرید ماهی قرمز باید گفت چه فرقی است بین ماهی قرمز و ماهی سبزی پلو؟ اگر به طور مطلق، بهرهجویی از حیوانات بد است، قطعا ماهی سبزی پلو خیلی جلوتر از ماهی قرمز در صف مظلومان نیازمند دفاع قرار میگیرد. اگر به هر دلیلی مجاز هستیم هر سال دهها مرتبه ماهیها را قطعه قطعه کرده و در روغن داغ بیندازیم، سالی یک بار یک ماهی قرمز را چند وقتی درون تنگ بلور نگه داشتن چندان جنایت بزرگی نیست. ما با سگ و گربه به عنوان حیوان خانگی خو گرفتهایم. چرا نتوانیم با ماهی قرمز هم خو بگیریم؟ یعنی شرایط خرید و فروش نگهداری آن را انسانی کنیم. این زیست بومی تازه باشد برای گونهای از ماهیان. همچنانکه خانه انسان زیست بوم سگ اهلی شده است. برای پاسداشت چنان سنتی البته یک راه هم این است که جاهایی ماهی قرمز را برای سفره هفت سین قرض داده و سپس پس بگیرند. راههای دیگری هم هست که نگه داشت ماهی قرمز و همچنین دیگر سنتهای نوروزی سبزتر و امروزیتر شوند.
ماهی قرمز؛ نماد برکت و باران
طرفداران محیط زیست، نباید خود را در برابر سنتهای ملی قرار دهند. آنها باید تاریخ این کهن بوم و بر مقدس را دقیقتر بخوانند تا دریابند که حضور ماهی قرمز در سفره هفت سین ایرانیان، قدمتی طولانی داشته و نشان از آرزوی پدران و مادران ما برای سالی پربرکت و پرباران است. اگر میخواهیم محیط زیستی بودن واقعی را ترویج کنیم، بیاییم تصمیم بگیریم در سال نو، هرگز تک سرنشین نرانیم و تا میتوانیم رکاب زده یا پیاده حرکت کنیم؛ تصمیم بگیریم در هنگام خرید از کیسه پارچهای استفاده کرده؛ لیوان شخصی داشته؛ مصرف پروتئین حیوانی را کاهش داده؛ شاد باشیم، سالم و امیدوار تا مردمِ بیشتری را چون خود محیط زیستی کنیم.