کارگردان نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» در گفتوگو با همداننامه:
من مردستیز نیستم
احمدی: من دوست دارم به دنبال کارها و نمایشهایی باشم که کسی به سراغ آنها نمیرود؛ چون احساس میکنم همه آنها را مخفی میکنند؛ اما همه ما میدانیم که واقعیت جامعه هستند که اکثرا به راحتی از کنارشان گذر میکنند و همیشه سعی میکنم آسیبهای جامعه که به زنان وارد شده و مردها به آن بیتوجهی کردهاند را به نمایش بگذارم که جنبه فمینستی ندارد.
*مهدیس فدایی
نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه از ۲۰ خرداد تا ۵ تیر ماه۱۴۰۲ به کارگردانی «منیژه احمدی» و نویسندگی «ساناز بیان» در همدان اجرا میشود. این نمایش زندگی سه زن متهم به قتل را روایت میکند. کارگردان این نمایش پیشتر نیز کارگردانی نمایش «ورود آقایان ممنوع» را در کارنامه خود دارد. بازیگران این نمایش بهاره جلیلیان، باران عرفانی، لیلا کاظمی و خود کارگردان نمایش منیژه احمدی هستند. همچنین دستیار کارگردان بهاره جلیلیان، طراح نور و اجرا حسن کوثری، روابط عمومی و طراح لباس بهناز احمدی، عکاس مریم جلیلیان، منشی صحنه میترا مولایی طراح صحنه محمد داوند و طراح واجرای صحنه علیرضا گنجهای و طراح پوستر و بروشور فهیمه تیماجی است و صداهای این نمایش با همکاری مریم رازانی، فاطمه ابرارپایدار، شیما شادمانی، نفیسه صالحی، نوشین بیگلریان، صفورا گمارخان محمدی، بهناز احمدی، حامد سالمی، میثم عزیزی، مریم زیوری، مریم والا مقام، رزمهرعطایی پورضبط شده است. احمدی در این گفتوگو از دغدغه خود برای نشاندادن آسیبهای پنهان جامعه میگوید.
- علت انتخاب این ژانر چه بود؟
من زمانی که بازیگر بودم، کارهای زنانه را همیشه دوست داشتم و فکر میکردم کارهایی که خانمها انجام میدهند، میتواند بسیار قوی باشد؛ مخصوصا خانمهایی که حس و حالشان نزدیک به یکدیگر است. زنانی که در کارم بازی میکنند، هنرمندانی هستند که سلیقه، افکار، احساساتشان شبیه به خودم است و کاملا به دور از حاشیه هستیم و همین باعث میشود در کارمان موفق باشیم و مطمئن هستم این همبستگی که بین ما خانمها وجود دارد، میتواند یک کار قشنگ را به تماشگر نشان بدهد و چون با دلهایمان بازی میکنیم به دلشان مینشیند.
- بازخورد این نمایش در همدان چگونه بود؟
از ۲۰ خرداد که اولین اجرای ما بود تا الان که هشت روز از آن گذشته، من انتقاد منفی از کسی نشنیدهام و تقریبا همه از نمایش خوششان آمده، مخصوصا خانمها چون با شخصیتهای نمایش من همزادپنداری و درکشان میکنند؛ مثلا من بازیگری را دارم که عاشق یک مرد است و خانمها حس میکنند که بازیگر من چه احساس و عواطفی دارد و به دلشان مینشیند. تا امروز بازخوردها خیلی خوب بوده و من کاملا راضی هستم.
- تفاوت کار عامدانه، عاشقانه، قاتلانه با کارهای قبلیتان مانند ورود آفایان ممنوع چیست؟
من همیشه سعی میکنم به دنبال کارهایی باشم که آسیبهای اجتماعی مربوط به زنان را به نمایش بگذارد. ورود آقایان ممنوع درباره آسیبهای اجتمایی، زنانی که زن دوم هستند، خانمهایی که رحم اجاره میدهند، دخترهایی که همزمان با دغدغه کنکور با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند بود و کار عامدانه، عاشقانه، قاتلانه مستندی بود که ما به تصویر کشیدیم. این سه اپیزودی که من در نمایشم نشان میدهم مانند جریان افسانه نوروزی، شهلا جاهد و مهین قدیری واقعیتهایی هستند که اتفاق افتادهاند، مدتی پیش فیلمی به نام طلا خون درباره مهین قدیری بیرون آمد. من واقعیت جامعه را به تصویر کشیدهام، فرقی که با کار ورود آقایان ممنوع داشت این است که آن مشکلاتی که در شرف وقوع هستند و سعی میکنند آن را مخفی کنند را نمایش میداد، اما در کار عامدانه، عاشقانه، قاتلانه اتفاقها و آسیبهای اجتماعی که اتفاق افتاده و همه مردم از آن خبر دارند.
خانم ساناز بیان که نویسنده این کار است این نمایش را با خانم بهاره رهنما، نسیم ادبی و گیتی قاسمی در تهران اجرا کردهاند و من با یک سری تفاوتها این را اجرا کردم. در تهران هر اپیزودی را یک خانم بازی میکند، اما من چهار خانم را به صورت یک شخصیت درآوردم و خواستم نشان بدهم که تمام زنهای جامعه فقط یک زن هستند یک زن تمام زنهای جامعه است و خواستم بگویم همه ما آن عواطف و مشکلات را داریم و آن سرپوش را از روش برداشتم و واقعیت را به تصویر کشیدم.
- اینکه این ژانر فمینیستی است را تأیید میکنید؟
من در واقع مردستیز نیستم. شاید اکثرا فکر کنند که من به دنبال کارهای فمینیستی هستم و واقعا اینطور نیست. من دوست دارم به دنبال کارها و نمایشهایی باشم که کسی به سراغ آنها نمیرود؛ چون احساس میکنم همه آنها را مخفی میکنند؛ اما همه ما میدانیم که واقعیت جامعه هستند که اکثرا به راحتی از کنارشان گذر میکنند و همیشه سعی میکنم آسیبهای جامعه که به زنان وارد شده و مردها به آن بیتوجهی کردهاند را به نمایش بگذارم که جنبه فمینستی ندارد.
- چه محدودیتها و مشکلاتی در روند اجر وجود داشت؟
خوشحالم که اداره ارشاد با ما همکاری داشته و چون این نمایش قبلها اجرا شده و فیلمهایش به صورت مستند پخش شده، محدودیت خاصی نداشتیم و حتی مسئولان نمایش ما را دیدن و کاملا راضی بودند و همانطور که میخواستیم، این نمایش را بازی کردیم و تنها مشکلی که ما داشتیم تحلیل شخصیتها بود و نزدیک به هفت ماه در حال تحلیل شخصیت بودیم که بتوانیم نقش درست را به چه بازیگری بسپریم. بازیگرهای ما هر سه نقش را به مدت دو ماه تمرین میکردند، سپس ما متوجه شدیم شخصیتها را به بازیگرها بسپریم و در سرمای زمستان راجع به شخصیتها با یکدیگر مشورت میکردیم و خدا را شکر میکنم که بهترین بازیگرها چه از نظر سابقه و چه از نظر آن حرفه بازیگری در کار من بازی میکنند. با تحلیل شخصیتی که داشتیم، من سعی کردم بهترین نقشها مناسب هر شخص باشد. نقش گزارشگر را خانم بهاره جلیلیان به نفع احسن اجرا کرد و نیسم را باران عرفانی و ژاله را من فکر میکنم به جز لیلا کاظمی کسی نمیتوانست آن را آنقدر خوب بازی کند. حتی در بعضی روزها مشکلات قطعی برق پیش میآمد، اما چون این مکان به بخش خصوصی واگذار شده و دست نهاد دولتی نیست نمیشود سریع این مشکل را برطرف کرد برای همین این مشکلات گاهی پیش میآید.
- چرا شما به عنوان کارگردان در نمایش بازی کردهاید؟
این اولین تجربه من بود که همزمان هم کارگردان و هم بازیگر بودهام، بهشدت سخت بود و تجربهای شد که در کارهای بعدی اگر کارگردان بودم بازی نکنم و این کار برای اینکه نمیتوانستم بازیهای بچهها را از بیرون نگاه کنم و مجبور بودم وقتی در حال تمرین بودیم یک دور از بیرون نگاه کنم و بک دور خودم بازی کنم.