موسیقی فقط یادگرفتن و فراگیری ساز نیست
گفتوگو با «محمد ثابتراد» نوازنده تار و مسئول «ماهنشست هنرمندان موسیقی همدان»
ثابتراد: البته هنرمندان بسیار خوب و دارای صلاحیت در شهر ما وجود دارند که میتوانند حتی در سطح کشور تأثیرگذار باشند، اما به علتهای مختلف طرد شده و یا در انزوا هستند. برعکس کسانی در صحنه موسیقی دیده میشوند که به دنبال اشتهار و خودنمایی هستند و اتفاقا آثار و کارهاشان دارای کیفیت مناسب هم نیست. باید به دنبال گنجینههای هنری خود باشیم و سعی کنیم برای آموزش موسیقی از آنها استفاده کنیم.
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
«محمد ثابتراد» متولد ۳۰ مهرماه ۱۳۶۰ در محله باغهای عباسآباد همدان، نوازنده تار و سهتار، مدرس موسیقی، فارغالتحصیل رشته آواز ایرانی و رشته نوازندگی و مسئول برگزارکننده «ماه نشست هنرمندان موسیقی همدان» است.
وی در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد که پدرش نوازنده فلوت، سنتور، تنبک و تار بود و ساز نی را نیز به خوبی مینواخت. مادرش هم صدایی خوش داشت و آشنا به آوازهای ایرانی بود و فرزند پدری بود که استاد مسلم در آواز و تعزیه و همدوره با «عبدالله دوامی» و در محضر استاد «درویشخان» و «سید حسین طاهرزاده» موسیقی آوازی را فراگرفته بود. از سال ۱۳۶۵ فراگرفتن تنبک را نزد برادر بزرگتر خود که از بهترین هنرجوهای زندهیاد «داریوش زرگری» بود، آغاز کرد. از سال ۱۳۷۰ فراگیری تار را به راهنمایی پدر و همچنین «مسعود جمالی» آغاز کرده و از سال ۱۳۷۳ به مدت یک سال در حضور «سیاوش دیهیمی» کتابهای هنرستان را آموزش دید و سپس نزد «بیژن فروغی» آموزش نتخوانی و ردیف موسیقی را ادامه داد. در سال ۱۳۸۸در خدمت زندهیاد «هوشنگ ظریف» به فراگیری دوره ردیف موسیخان پرداخت و همگام با این آموزشها، از محضر «رحیم رفیعمنش» استفاده کرده و با ردیفها و شیوههای مختلف نوازندگی آشنا و همچنین در سال ۱۳۹۴ در محضر «فرهنگ شریف» با شیوه نوازندگی این استاد بزرگ موسیقی ایران نیز آشنا شد. وی فارغالتحصیل کاردانی رشته آواز ایرانی در محضر «عبدالکریم پاکسیرت» و کارشناسی موسیقی در رشته نوازندگی حرفهای ساز تار از دانشگاه موسیقی است. ثابتراد در طول فعالیت هنری خود اجراهای خصوصی و گروهی و تکنوازی و کنسرتهایی متعددی را با هنرمندان و استادانی چون حسین خواجه امیری (ایرج)، وحید تاج و دیگر خوانندههای آواز موسیقی ایرانی را در کارنامه هنری خود دارد.
- کمی درباره شیوههای نوازندگی ساز تار توضیح دهید؟
جذابیت موسیقی ایرانی این است که همه یک ساز مینوازند، اما هر کسی صداها و لحنهای مختلفی از این ساز به وجود میآورد. در دورههای آموزشی و فراگیری موسیقی ، تشخیص این موضوع کمی سخت است اما بعدها با ارتباط برقرارکردن و آشناشدن با صدای ساز، میتوان لحنهای اجرایی و صدای به وجود آمده را که هر کدام از استادان مختلف موسیقی آن به گونه خاص خود اجرا میکنند، تشخیص و تمییز داد. بنده تا جایی که ممکن بوده، سعی کردهام مکاتب نوازندگی ساز تار با شیوههای مختلف آن را، فراگرفته و با آن آشنا شوم. البته بخشی از این شیوههای جدید، کیفیت خوبی ندارند. بعد از استادانی چون «محمدرضا لطفی» و «حسین علیزاده»، مکتب و شیوه جدید و نو دیده نمیشود و در شیوههای قدیم میتوان به شیوه استادانی چون شهنازی، بیگجهخانی، نی داوود و هنرمندان دیگر اشاره کرد. باید توجه داشت تقلید از هر کدام از این شیوهها، هیچگاه درست نیست و نمیتوان با تقلید و کپی، یک کار هنری و جدی را به وجود آورد. باید به دنبال حس موسیقایی خود بود و نه به دنبال کپی ملودیها اما برخی بسیار زیبا از استادان تقلید میکنند اما در واقع کار آنها یک کپی است و چیزی از خودشان ندارند.
- با توجه به اینکه شما بخشی از دانش موسیقی خود را در دانشگاهها فراگرفتهاید، نقش این آموزشها چگونه بوده است؟
دو بار در کنکور آزمایشی شرکت کردم و رتبه تک رقمی خوبی هم به دست آوردم اما همیشه استادم هوشنگ ظریف، تشویق میکرد که به جای فراگیری موسیقی در دانشگاه در رشتههای دیگری چون مهندسی و پزشکی حضور داشته باشیم. نگاه وی این بود که شما دارید موسیقی را در بیرون از دانشگاه فرا میگیرید. هرچند علاقه من به موسیقی بود و در نهایت بخشی از موسیقی را در دانشگاه فرا گرفتم اما موسیقی عملی را فقط در کنار یک استاد خوب میتوان فراگرفت. دانشگاه فقط یک خط کلی نشان میدهد و یک کلیت عمومی و اجمالی را میتوان در آنجا فرا گرفت. دانشگاه موسیقیدان و یا نوازنده تربیت نمیکند. به همین خاطر بود که استاد هوشنگ ظریف موافق حضور ما در دانشگاه نبود.
- شما بعد از سالها حضور در دانشگاه و در تهران به همدان برگشتید. وضعیت موسیقی همدان را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه در همدان هستم به خاطر علاقه من به زادگاهم و شهر همدان است. خاک، بافت و طبیعت همدان را بسیار دوست دارم. اما درباره وضعیت موسیقی در همدان باید بگویم که نه تنها در شهر ما، بلکه در اغلب شهرهای کشور، موسیقی جدی و هنری وضعیت مناسب و قابل قبولی ندارد. یکی از عوامل، نبودن مسئولین و متولیان آشنا به کار در بخش های مختلف اداری و اجرایی به خصوص ادارات دولتی چون فرهنگ و ارشاد است. از سویی اغلب مدرسان موسیقی در شهرهایی چون همدان، دارای سابقه و صلاحیت کافی برای تدریس موسیقی نیستند. البته هنرمندان بسیار خوب و دارای صلاحیت در شهر ما وجود دارند که میتوانند حتی در سطح کشور تأثیرگذار باشند، اما به علتهای مختلف طرد شده و یا در انزوا هستند. برعکس کسانی در صحنه موسیقی دیده میشوند که به دنبال اشتهار و خودنمایی هستند و اتفاقا آثار و کارهاشان دارای کیفیت مناسب هم نیست. باید به دنبال گنجینههای هنری خود باشیم و سعی کنیم برای آموزش موسیقی از آنها استفاده کنیم. باید نهادهای تأییدکننده صلاحیت آموزشی مدرسان موسیقی، اول خودشان با موضوع آشنا باشند اما وقتی تأییدکننده مدرس، با موسیقی و آموزش آشنایی ندارد مسلما نمیتواند انتخاب درستی از مدرسان داشته باشد. صرف چند سال آموزش ساز دیدن و حفظ چند مطلب تئوریک موسیقی و آشناشدن و توانایی اجرای چند قطعه موسیقی، صلاحیت آموزش را به وجود نخواهد آورد. به همین دلیل کیفیت آموزشی و در نهایت خروجی این آموزشها مناسب نیست. لازم است هنرمندانی دلسوز و کسانی که در این خصوص احساس مسئولیت میکنند با ارائه کارهای هنری جدی و با کیفیت، ذائقه شنیداری مردم را بالا ببرند تا مردم در نهایت بتوانند انتخابهای بهتری برای آموزش و فراگیری موسیقی داشته باشند. یکی از دلایلی که مردم ما این روزها از موسیقی ایرانی دور افتادهاند. همین است که موسیقی خوب کمتر شنیدهاند.
- شما با بسیاری از هنرمندان موسیقی همدان آشنا هستید و دیده میشود که روابط بین این هنرمندان با همدیگر خیلی صمیمی نیست، علت را در چه جچیزی میبینید؟
هنر موسیقی و همه هنر ها باید عامل دوستی و ارتباط و صمیمیت باشند. موسیقیای که باعث دوری و قطع ارتباط شود، موسیقی نیست و از طرفی گاهی منیتها، حسادتها و گاه ناآگاهیها باعث میشود اختلافهایی بین هنرمندان شکل بگیرد و از سویی گاهی ادعاهای پوچ و تواناییهای کاذب بعضی هنرمندنماها، باعث میشود به جای ارائه یک موسیقی خوب، معمولا در تخریب دیگران تلاش کنند.
- مدتی است در هر ماه، جلساتی را با عنوان «ماه نشست هنرمندان موسیقی همدان» برگزار میکنید. انگیزه شما از این نشستها چه چیزی است ؟
آموزش و کلاس موسیقی فقط یادگرفتن و فراگیری ساز نیست. گاهی باید از نزدیک در کنار هنرمندان و استادان موسیقی حضور داشت. در کلاسهای آموزشی با توجه به محدویت زمانی کلاس این ارتباطات بین استاد و شاگرد وجود ندارد. از سوئی تجربه استادان موسیقی (که به ما انتقال دادهاند) این است که هنر در محافل هنری شکوفا میشود. در نشستها و دورهمیهای هنری است که یک هنرمند موسیقی میتواند تجربهاندوزی و رشد کند و به خصوص در اجرای موسیقی به صورت مشترک و در کنار یکدیگر، هم حس و حال موسیقایی شکل میگیرد و هم دوستیها. البته باید توجه داشت که هر گردهمایی و نشستی به این معنا نیست. اغلب گردهماییهای امروزی محفلی است و نگاه هنری و جدی در آن وجود ندارد. اما میتوان با داشتن یک برنامه منسجم و هدفمند، از این نشستها، نتایج مطلوبی به دست آورد.
به همین خاطر بود که بنده با همکاری و همیاری دوستانی، نسبت به برگزاری این نشستها اقدام کردیم. چند نشست برگزار شده و نتایج خوب و قابل قبولی نیز داشته است. همچنین این نشستها باعث شده که دیدارهایی با هنرمندان مختلف داشته باشیم، گاهی سوءتفاهمهایی وجود دارد که با این دیدارها برطرف میشود و صمیمیت و دوستیها در این دیدارها بیشتر میشود . این نشستها در معرفی هنرمندان موسیقی کودکان و نوجوانان و جوانان هم میتواند نقش مهمی داشته باشد چراکه واقعا امکان اجرا و ارائه کار آنها در جایی وجود ندارد. همچنین در این نشستها مردم عادی و علاقمند هم شرکت دارند که میتواند کمک بیشتری به شناخت و درک موسیقی برای آنها باشد.
- حضور هنرمندان موسیقی در این نشست با معیار و ملاک خاصی صورت میگیرد؟
موسیقی مثل یک شهر است که ژانرها و شیوههای مختلف موسیقی مثل پاپ، نواحی، کلاسیک و اصیل، درگاههای مختلف ورودی این شهر هستند. موسیقی جدی در همه این شیوهها زیباست و در واقع موسیقی یک گوهر هنری است که براساس استعدادها و ذوق افراد شکل میگیرد و همه این شیوهها میتوانند بدون هیچ گزینشی در این نشستها شرکت کنند و از حضور همه هنرمندان موسیقی همدان در این نشست استقبال میکنیم .