*حسین زندی
*سردبیر
پس از کشف آتش و رواج کشاورزی انسان پختن نان را نیز کشف کرد و در جای جای دنیا بر اساس ضرورتها، شیوههای خاصی برای پختن نان شکل گرفت. در ایران نیز به دلیل تنوع قومی و فرهنگی نانهای گوناگونی پخت میشود؛ از جمله نان تخت که محصول فلات ایران است. با پیشرفت فناوری انتظار میرفت شیوه پخت نان نیز دگرگون شود و کیفیت آن بهتر شود اما در نیم قرن حاضر تولیدکنندگان نه تنها از آردهای ارگانیک فاصله گرفتند بلکه کیفیت نان را پایین آوردند. تا جایی که به گواه کارشناسان این روزها با حذف سبوس و رعایت نکردن استاندارد پخت، بخشی از بیماریهای مردم به دلیل استفاده از نانهای بیکیفیت و غیراستاندارد است. اما کم شدن کیفیت نان همه واقعیت نیست بلکه علاوه بر گران شدن گاه به گاه قیمت نان، قدو قواره نانها نیز تغییر پیدا میکند و روز به روز کوچکتر میشود.
در گذشته که اخلاق داد و ستد رواج بیشتری داشت، کاسبان بر این باور بودند که باید کفه ترازو به نفع مشتری باشد و برای اینکه رزق حلال سر سفره ببرند از این اصل پیروی میکردند اما با تغییر سبک و سیاق زندگی در ایران نه تنها این روزها کفه ترازوی نان فروشان به نفع مشتری نیست بلکه روز به روز از حجم و اندازه نانها کاسته میشود و به قول معروف نانها آب میروند.
در همدان چند نوع نان از جمله سنگگ، لواش و بربری پخت میشود اما همه ساله همزمان با افزایش قیمت، وزن و اندازه نان نیز کاهش پیدا میکند. این کمفروشی تنها در زمینه نان نیست بلکه همه زندگی ما را فراگرفته است اما چون نان قوت اصلی مردم است اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ به طور مثال اگر گذرتان به مرغ فروشان خیابانهای شهدا و باباطاهر افتاده باشد، میبینید که محفظههای پلاستیکی مرغها پر از آب است، گفته میشود بخشی از این آب همزمان با بستهبندی در کیسهها ریخته میشود و بخش دیگر نیز توسط مرغفروشان اضافه میشود. در واقع شما مجبورید هنگام خرید مرغ مقدار قابل توجهی خونابه مرغ نیز خریداری کنید و در صورت اعتراض فریادتان به جایی نرسد.
انتظار میرود با کوچک شدن سفره مردم لااقل به خوراک اصلی مردم توجه بیشتری میشد و نان با کیفیتی در اختیار مردم قرار میگرفت و در این زمینه کمفروشی حذف میشد. اما این روزها بحث حلال و حرام رنگ دیگری پیدا کرده و اخلاق نیز در جامعه رنگ باخته است. انتظار میرود نهادهای نظارتی درست عمل کنند اما اگر درست عمل می کردند شرایط اینگونه بود؟