نقدی بر چگونگی آموزش موسیقی ایران
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
چون گذارد خشت اول بر زمین معمار کج
گر رساند بر فلک، باشد همان دیوار کج
صائب تبریزی
انسانها ابتدا از ابزارهای اولیه موسیقی برای نیازهای مادی خود استفاده می کردند. از شاخ حیوانات برای اطلاعرسانی، از طبل برای فراری دادن حیوانات، که به تدریج آموختند میتوان از شاخ حیوانات، صداهای گوناگونی ایجاد کرد و یا از طبل برای رقص و یا نیایشهای گروهی استفاده کرد. این یادگیری در طول تاریخ، روند پیچیده ای را طی کرده که امروزه انواع گوناگونی از موسیقی و سازها در فرهنگهای مختلف شکل گرفته است .
معمولا این رشد و تکامل سازها و در نهایت موسیقی، همگام و همراه با دیگر فعالیتهای مادی و معنوی انسانها به وجود آمده و به تکامل رسیده است. بدین جهت چگونگی کیفیت و شکلگیری و فراگیری و آموزش موسیقی هر فرهنگی با فرهنگهای دیگر متفاوت و گاهی حتی تفاوتهای بنیادی دارد .
از طرفی بسیاری از کشورهای قدرتمند در برهههای تاریخی مختلف توانستند با جنگ و کودتا و یا به کارگیری دولتهای سرسپرده خود در کشور ما، باعث تغییرات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی منفی فراوانی شوند که رهاورد آن به خصوص در عرصه فرهنگ و موسیقی مخرب بود. ورود یک موسیقی وارداتی بسیاری از استادان ما را به انزوا و گوشهنشینی کشاند، آموزش سازهای موسیقی ایرانی را تعطیل کرد، ذائقه شنیداری مردم دچار تغییر شد و اگر تلاش و فعالیت مستمر استادان و دلسوزان عرصه موسیقی نبود، شاید حفظ و تداوم هنر موسیقی ایران با مشکلات زیادی روبرو میشد.
یکی از روشهای جدی و مهم در حفظ داشتههای موسیقایی یک فرهنگ، آموزش درست موسیقی است. این آموزش باید بر پایه آموزههای فرهنگی باشد که طی هزاران سال دارای روش و شیوههای آموزشی خاصی است که به وسیله استادان موسیقی در طول حیات موسیقایی، مدون شده است که باید مورد توجه مدرسین و معلمین موسیقی باشد.
در این سالها، آموزش موسیقی و سازهای ایرانی، بدون درک و شناخت لازم از یک آموزش صحیح و بنیادین براساس آموزههای تاریخی این هنر، به یک کپی و الگوبرداری کورکورانه از روشهای آموزشی دیگر فرهنگها رواج پیدا کرد. آموزش موسیقی ایران که باید بر اساس سینه به سینه و شفاهی باشد، جای خود را به آموزش از طریق نتاسیون داد. این در حالی است که ماهیت و ساختار موسیقی ایران که از تزئینها و ظرافتهای خاص خود برخوردار است که نتاسیون نمیتواند بسیاری از ویژگیهای آن را نشان دهد و آنها را ثبت کند، اما متأسفانه با استدلال واهی یادگیری سریع موسیقی با نتاسیون، به کار گرفته میشود. نتیجه این روش آموزشی، بخشهایی از کیفیتهای ساختاری – آموزشی موسیقی ما را حذف و باعث خسارت جبرانناپذیری به موسیقی ایرانی میشود. همچنین روش آموزشی به وسیله «نت» نتوانست یک الگوی مشخص و مورد تائید همگانی در امر آموزش به وجود آورد و هرچند کتب آموزشی مختلفی با سلایق فردی در این زمینه تدوین و نشر پیدا کرد، اما همچنان به سردرگمی هنرجویان موسیقی در کلاسهای آموزشی افزوده شد .
امروزه علم «آتنو موزیکلوژی» که به بررسی موسیقی ملل مختلف میپردازد، نیز تأکید میکند که فراگیری و آموزش هنر موسیقی، باید براساس گذشته این فرهنگ صورت گیرد و هرگونه تغییر در شیوههای آموزشی، آسیبهای جبرانناپذیر به حفظ و ماندگاری هنر موسیقی ملل مختلف خواهد زد. تجربه این چند دهه اخیر نشان داده است که میتوان برای پژوهش و مطالعات، از نتاسیون و آوانگاری استفاده کرد، اما اگر بخواهیم از این ابزار وارداتی برای آموزش موسیقی ایرانی استفاده کنیم نتیجه مثبت و دستاورد کیفی خاصی به دست نیامده و نخواهد آمد .