نقش خانواده در کودک‌آزاری

0

*سمیه بهبودی

*کارشناس علوم تربیتی

خانواده یک نشان یا نماد اجتماعی شمرده می‌شود و انعکاس یا برآیندی در کل جامعه است. اگر جامعه‌ای بیمارگونه باشد، خانواده نیز خود به خود دچار مشکل خواهد شد و در جامعه سالم، سازمان‌ها از جمله خانواده نیز از سلامت روان برخوردار خواهد بود، اما خانواده همچون هر سازمان اجتماعی دیگر به محض تکوین بر زمینه اجتماعی خود اثرخواهد گذاشت. خانواده، طبیعی‌ترین و مشروع‌ترین واحد تولید مثل به شمار می‌آید و کم‌وکیف فرزندان نیز بر تمامی ساخت جامعه اثر خواهد داشت. هرگز نمی‌توان انتظار داشت جامعه‌ای سالم باشد درحالی‌که فرزندانی ناسالم از درون خانواده بیرون آیند.

اگر این کانون برای کودک محیطی پر اضطراب و خطرآفرین باشد و آزار و اذیت‌های مختلفی را به او تحمیل کند و کارایی خود را در تربیت نسل خالق، پویا، متعهد و مسئولیت‌پذیر از دست خواهد داد و باعث بروز و ظهور انواع آسیب‌های اجتماعی خواهد شد. یکی از این آسیب‌ها، پدیده کودک‌آزاری است. در اصطلاح متخصصان امر، هرگونه رفتاری که مشتمل بر آزار جسمی یا سوء استفاده جنسی یا بی‌توجهی به کودک و نیازهای اساسی افراد و آزار عاطفی باشد کودک آزاری تلقی می‌شود.

به واقع دوران کودکی یکی از مهم‌ترین دوران‌های هر انسان به شمار می‌رود، چراکه در این دوران شخصیت فرد شکل می‌گیرد. کودک، توجه به دیگران و رعایت حقوق آن‌ها، آشنایی با ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی را درکانون گرم خانواده می‌پذیرد. حال اگر خانواده نتواند با محیط بیرونی ارتباط برقرار کند، امکان بروز خشونت به وجود می‌آید. بنابراین زمانی که روابط متقابلی میان والدین و کودک، خانواده و محیط وجود نداشته باشد، خشونت امکان بروز می‌یابد. در عین حال ممکن است آماده‌نبودن  والدین برای عهده‌دار شدن نقش خود، توقعات بیش از حد والدین از کودک و ناتوانی آن‌ها از برخورد با مشکلات محیطی نیز به خشونت بینجامد، اما این شرایط به تنهایی برای بروز خشونت کافی نیست.

علل کودک آزاری بسیار مختلف است؛ از جمله عوامل اجتماعی، عوامل خانوادگی، شخصیت خود کودک و مانند این که در بین این عوامل مسائل خانوداگی از اهمیت زیادی برخوردارند، به طوری که مطالعات نشان می‌دهد درصد قابل توجهی از کودک‌آزاری‌ها در محیط خانواده صورت می‌گیرد. کودک‌آزاری در تمامی گروه‌های اجتماعی دیده می‌شود، اما بیشتر از نظر اجتماعی و اقتصادی در طبقات متوسط و پایین جامعه دیده می‌شود.

همان‌گونه که مطلع هستیم، کودکانی که در خانواده‌های فقیر زندگی می‌کنند، در مقایسه با سایر کودکان،  امکانات اقتصادی، آموزشی و بهداشتی بسیار کمی دارند. در خانواده‌های فقیر، میزان درآمد خانواده ناکافی است و معمولا والدین بیکار هستند؛ محل سکونت این افراد به دلیل توان مالی اندک، معمولا در مناطقی قرار دارد که فاقد امکانات رفاهی لازم است و منزل مسکونی آن‌ها معمولاً بسیار کوچک و نامتناسب با جمعیت خانواده است؛ که عوامل اقتصادی اجتماعی هم از جمله عوامل مهم کودک‌آزاری است که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی که خانواده در آن به سر می‌برد نیز تعیین‌کننده میزان بروز این ناهنجاری‌هاست.

حال لازم است به این نکته اشاره کرد که حتی نوع تربیت جنسی به کودک و نوجوان در خانواده‌ها با توجه به فرهنگ، قوم، مذهب و حتی باورهای خرافی متفاوت است. برخی از خانواده‌ها این موضوع را بد و نامناسب می‌دانند و ترجیح می‌دهند هیچ‌وقت با کودک خود در این باره صحبت نکنند، برخی نیز به دلیل نداشتن اطلاعات صحیح نگران این هستند که نتوانند در این موضوع به خوبی عمل کنند و سبب تحریف جنسی شوند به همین دلیل صحبتی در این باره نمی‌کنند، که معمولا در این نوع از خانواده‌ها تربیت جنسی کودکان آگاهانه صورت نمی‌گیرد و کودک بر اساس آن‌چه که در تلویزیون، فضا مجازی، دوستان و همکلاسی‌ها می‌بیند، آموزش خواهد دید. این در حالی است که سال‌هاست در کشورهای جهان اول آموزش جنسی به صورت نظام‌مند و اصولی در حال انجام است. خروجی این سیستم، کاهش معنادار آمار کودک‌آزاری و به ویژه بارداری دختران در نوجوانی بوده است. برخلاف تصور بسیاری، این آموزش‌ها نه تنها کودکان را وقیح نمی‌کند، بلکه آن‌ها را با حقوق جنسی خود و دیگران آشنا کرده و جلوی حریم‌شکنی‌ها را می‌گیرد. در کمال تأسف، در کشور ما به دلیل ضعف دانش و مهارت اولیا، معلمان و حتی روان‌شناسان و روانپزشکان، منابع معتبری برای آموزش جنسی وجود نداشته است. نسلی از فرزندان با آزمون و خطا پرورش یافتند و بهای بی‌دانشی و بی‌مهارتی والدین را دادند. اما چند سالی است تعدادی از اساتید زحمتکش و جسور، در اوج فقر دانش و مهارت جنسی در کشور، پیش‌قدم شده و آموزش‌های علمی جنسی و تربیت جنسی را کلید زده‌اند.

کارشناسان بر این باورند اختلالات روانی بزرگسالان نیز تأثیر زیادی بر میزان کودک‌آزاری دارد، از قبیل: افسردگی، تحمل پایین در برابر ناکامی، اعتماد به نفس پایین، انعطاف‌ناپذیری، ناتوانی در کنترل خشم، اضطراب، استرس و درماندگی در زندگی این افراد بالاست. آن‌ها معمولا مشکلات خانوادگی دارند و نمی‌توانند با کودک و سایر اعضای خانواده، ارتباط مثبت و درستی برقرار کنند. آگاهی والدین از اثرات سوء کودک‌آزاری بر ویژگی‌های شخصیتی کودکان بر کاهش رفتارهای کودک‌آزارانه والدین بسیار موثر است.

پژوهش‌هایی که در زمینه پیشگیری و کاهش کودک‌آزاری انجام گرفته حاکی از آن است که کودک‌آزاری به دلیل ناآگاهی والدین از عوارض مخرب آن بر فرزندان انجام می‌شود. بنابراین امید است با بالابردن آگاهی والدین از این امر، می‌توان باعث پیشگیری و کاهش این اتفاق شد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.