*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
یکی از ارکان مهم ساختار موسیقی ایرانی «بداههنوازی» است که بر اساس یک اجرا موسیقی به صورت تکنوازی شکل میگیرد و چون گروههای موسیقی معمولا هنگام اجرا، قطعات و آثاری را ارائه میدهند که از قبل تمرین شده و گاه حتی امکان تغییر یک نت و نغمه وجود ندارد و نوازنده موسیقی نمیتواند در حین اجرا هیچ خلاقیت فردی از خود نشان دهد، لطمه زیادی به اجرای کیفی موسیقی به شکل ایرانی آن، وارد میکند و همین امر باعث میشود بسیاری از شاخصههایی که در هنگام تکنوازی موسیقی ممکن است به وسیله یک نوازنده موسیقی به آفرینش هنری منجر شود، به وجود نیامده و خلاقیتی شکل نمیگیرد .
به عبارتی، هنگام اجرای تکنوازی با تأثیر عناصر سهگانه: زمان، مکان و مخاطب، یک نوازنده میتواند براساس داشتههای قبلی خود شامل: دانش نظری و عملی نوازنده، آشنایی با ردیفهای موسیقی، قطعات ضربی و آثار استادان پیشین موسیقی، به خلق آثار نو و بدیع دست یابد، در صورتی که یک کار گروهی موسیقی از پیش برنامهریزی و تمرین شده، هیچگاه نمیتواند به چنین مقصدی نائل شود. پس میتوان گفت گروهنوازی شکلی از موسیقی ایرانی است که میتواند برای ایجاد نشاط و شور در میان مردم نقش مهمی داشته باشد، اما هیچگاه قادر نیست آفرینش هنری خاصی به وجود آورد. البته خوشبختانه در بخشی از گروهنوازیها، نوازندهای به صورت تکنواز در میان اجراهای گروهی، وجود دارد که در این بخش اگر نوازنده تکنواز با ساختار و ماهیت موسیقی آشنا باشد و همچنین شناخت نظری و عملی درستی از پیشینه آثار موسیقی را داشته باشد، میتواند آثار ماندگاری به وجود آورد.
تکنوازی در موسیقی که در موسیقی اروپایی/غربی از آن تحت عنوان «سولو» ( solo ) یاد میشود، اجرای یک نوازنده به صورت فردی (و گاه با همراهی ساز ضربی چون تنبک در بخش چهار مضرابها و قطعات ضربی) است که نوازنده با انتخاب یک دستگاه و یا آواز، کوشش میکند بر اساس آموزهها و تجربیات و شناختی که از گوشههای مختلف موسیقی ایران دارد، به خلق و آفرینش و گسترش جملات موسیقایی بپردازد که در یک لحظه خاص شکل میگیرد. بخش اصلی این اجراها بیشتر آوازی است و قطعات ضربی جایگاه جدی و تعیینکنندهای در آن ندارند.
در موسیقی قدیم نیز اجراها بدین گونه بوده که یک نوازنده تکنواز ساز به همراه یک خواننده به صورت گفتوگوی دو طرفه ساز و آواز، میپرداختند. در زمانی که خواننده برای تنفس و یا خوردن آبی اقدام میکرده، نوازنده تکنواز یک قطعه ضربی بسیار کوتاه را اجرا میکرده است. امروزه توجه به تکنوازی در موسیقی بسیار کمرنگ و حتی میتوان گفت وجود ندارد و در اجراهای تکنوازیها نیز به بخش آوازی آن کمتر پرداخته میشود و به همین دلیل هیچ نشانی از آفرینش هنری که در نهایت به «بداههنوازی» منجر میشود، در این آثار دیده نمیشود .
متأسفانه متولیان و مسئولین فرهنگی به دلیل نداشتن شناخت کافی از ماهیت و ساختار موسیقی ایرانی از سویی و توجه بسیاری از هنرمندان موسیقی به موسیقی مردم پسند از طرفی، اهمیتی کمتری به مقوله تکنوازی در موسیقی داده میشود. حداقل شرایط برای اجراهای اینگونه برنامههای هنری فراهم نیست، تشکل هنری خاصی برای حمایت از تکنوازان وجود ندارد، استفاده از سالنها و محل اجرا برای این شیوه هنری موسیقی تقریبا منتفی است، سختگیری در صدور مجوزهای لازم، نداشتن امکانات مالی و فنی هنرمندان تکنواز و بسیاری مشکلات دیگر از عواملی است که تکنوازی موسیقی را با خاموشی روبرو کرده است.
کنسرتها و اجراهای گروهی شاید هواداران و دوستداران بیشتری داشته باشد، اما واقعیت این است که برای تولید آثار ماندگار و تاثیرگذار هنری، توجه به هنر تکنوازی در موسیقی بسیار اهمیت دارد. از سویی برگزاری کنسرت به صورت تکنوازی میتواند ذائقه شنیداری مردم را در شنیدن یک موسیقی عالمانه و هنری افزایش دهد .