ورزش غیرحرفهای، حرفه دهههشتادیها
ورزش برای دهههشتادیها تفریح است یا کار؟
همداننامه: برای دهههشتادیها مفهوم همهچیز با ما متفاوت است. برای آنها «که چی؟» در برابر هر فکر و عملی ارجح است و هر چیزی را بهراحتی و بیدلیل نمیپذیرند. آنها در این شماره از نگاهشان به ورزش نوشتهاند.
*این داستان: ساقیهای ورزشکار
*دهههشتادیها ورزش میکنند؟
*ستایش مستقیمی
در حال حاضر دهههشتادیها به سه دسته تقسیم شدهاند؛ دهه هشتادیهایی که ورزشکار هستند و واقعا برای ورزشکردن و رسیدن به مقام بالا تلاش میکنند، دهه هشتادیهایی که ورزشکار نیستند و بیشتر وقت خود را صرف کارها دیگر میکنند و معمولا بهانهای نیز دارند و دهه هشتادی هایی نیز هستند که میانهروی میکنند و تمرکزشان کامل بر روی ورزش نیست، اما ورزش نیز جزوی از زندگی روزمرهشان است. در یکی از روزهای بهاری خردادماه تصمیم میگیرم به خیابان بروم و نظر چندنفر از همنسلانم را در زمینه ورزش و ارتباط آن با دهه هشتادیها، بشنوم.
کدام ورزش؟
سوال اول من این است که ورزش مورد علاقه شما چیست؟چرا؟ در ابتدا سوالم را از پسری که درحال ساندویچخوردن است، میپرسم و او جواب میدهد: فوتبال؛ زیرا من از کودکی علاقه بسیار زیادی به فوتبال داشتهام و استعداد زیادی نیز در این زمینه دارم.
به سراغ دهه هشتادی میروم که به گونهای عصبانی است که انگار اخمهایش را به یکدیگر دوختهاند، سوالم را از او میپرسم و او نیز در جواب میدهد: فوتبال و دلیل خاصی ندارم و به دلیل این ورزش را دوست دارم. من سه یا چهارسال فوتبالیست بودم اما به دلایلی آنرا کنار گذاشتم.
پسری را میبینم که موهای خیسی دارد، به سمت او میروم و متوجه میشوم که هنگام آب بازی با دوستانش خیس شده است. سوالم را از او میپرسم و میگوید: ورزش موردعلاقه من بوکس است، اما متأسفانه دلیل خاصی ندارم.
در ادامه راه دوست قدیمیام را میبینم و سوالم را از او نیز میپرسم و او در پاسخ میگوید: ورزش مورد علاقه من وشو است. از کودکی به آن علاقه داشتهام و از سن ۷ سالگی وشو کار میکردم و استعداد خودم را در زمینه وشو قبول دارم.
دهه هشتادی دیگری که بسیار خندهرو است در پاسخ به سوالم میگوید: فوتبال رشته ورزشی موردعلاقه من است و دلیل آنرا خودم نیز نمیدانم.
پسری که از من میخواهد سوالم را از او نیز بپرسم، در پاسخ میگوید: فوتبال چون بهنظرم از همه ورزشها بهتر و قابل تحملتر است.
دو پسر را میبینم که متولد سال ۱۳۸۹ هستند و درحال انجام دادن بازی آنلاینی به نام «پابجی» هستند. از هردوی آنها سوالم را میپرسم. دهه هشتادی اولی میگوید: بسکتبال و اسکیت برد، بسکتبال به دلیل اینکه ورزش سرگرمکننده و خوبی است و اسکیت برد را نیز از کودکی کار کردهام.
دهه هشتادی دومی میگوید: بسکتبال بهخاطر این که مهارت زیادی درآن دارم.
دهه هشتادی دیگری میگوید: فوتبال چون از سن کودکی به آن علاقه داشتهام.
ورزشکار محبوب
سوال دوم من این است که چند ورزشکار محبوب در رشته مورد علاقتان نام ببرید؟ پسری که درحال ساندویچ خوردن است، در پاسخ میگوید: مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش در رشته فوتبال.
دهه هشتادی دیگری میگوید: علیرضا بیرانوند و علیرضا جهانبخش در ورزش فوتبال
پسری که به ورزش بوکس علاقه دارد، میگوید: مایک تایسون و محمدعلی کلی بازیکنهای موردعلاقه من هستند.
دوست قدیمیام به دلیل آسیبهای جسمی محبور میشود وشو را کنار بگذارد، در پاسخ میگوید: یکی از همباشگاهیها زمان تمرینم، علی خورشیدی و علیرضا قلیپور را قبول دارم.
دو دوست که درحال فرار کردن از دوربین ما هستند هردو در پاسخ به سوال من میگویند: از ورزشکارهای خارجی مسی و رونالدو و بازیکنهای ایرانی، مهدی طارمی و سردار آزمون در زمینه ورزش فوتبال.
دو دهشتادی کا ورزش بسکتبال را دوست دارند، میگویند: ایرانی نمیشناسیم اما خارجی، لبران جیمز، کوین دورانت، کوبی برایانت، شکیل اونیل و مایکل جردن در زمینه ورزش بسکتبال و اسامی بقیه را به یاد نداریم.
دهه هشتادی که به ورزش اسکیت برد علاقه دارد، میگوید: من همشهریهای خودم را میگویم که در این زمینه بسیار فعال هستند کسانی مثل عرشیا محمدی، استاد کامران و مملی
دهه هشتادیها و ورزش
سوال بعدیام این است که دهه هشتادیها چه ارتباطی با ورزش دارند که پسری که ساندویچ میخورد لبخند پهنی بر صورت میزند و از من میپرسد: ارتباط یعنی چه؟ من هیچ نظری ندارم و به نظرم ارتباط خاصی ندارند.
پسر عصبانی در پاسخ میگوید: این سوال سختی است، اما پس از کمی توضیحدادن میگوید: دهه هشتادیها ورزشکردن را دوست دارند و چون سن کمی دارند و بین ۱۲ تا ۲۰ سال هستند باید به ورزش کردن اهمیت بدهند.
پسری که به ورزش بوکس علاقه دارد در پاسخ میگوید: به هیچ ورزشی به جز فوتبال علاقه ندارند و به دلیل مواد مخدر از ورزش فراری هستند.
دوست قدیمیام در پاسخ به این سوال میگوید: ورزشکردن را دوست دارند و بیشتر پسرها به فوتبال علاقه دارند.
دو دوست خندهرو که در پاسخ میگویند: دهههشتادیها از ورزش فرار هستند زیرا ما نسل سوختهایم. از ورزش فراریهستند چون موادمخدر جای ورزش را برای آنها گرفته است.
وقت برای ورزشکردن
سوال بعدیام این است که چرا مردم نسبت به قبل کمتر ورزش میکنند؟
پسر ساندویچ به دست باتوجه به روحیه شوخی که دارد، خندهای میکند و جواب میدهد: امان از مواد مخدر!
دهه هشتادی عصبانی که انگار او را مجبور به پاسخ دادن کردهام در پاسخ میگوید: به دلیل فضای مجازی؛ زیرا همه را سرگرم کرده است و اجازه ورزش کردن به آنها نمیدهد.
دهه هشتادی که موهای خیسی دارد و به بوکس علاقه دارد، میگوید: به دلیل وجود دود و موادمخدر کمتر ورزش میکنند.
دهه هشتادی که در حال بازی آنلاین است، در پاسخ میگوید: نمیدانم، هرکدام از آنها دلیل مشخصی برای ورزشنکردن خود دارند.
دهه هشتادی دیگری در پاسخ میگوید: در زمان قدیم چیزهایی وجود نداشته است. الان خوشگذرانیهای بیشتری مثل دود و مواد مخدر وجود دارد.
و همدان…
سوال آخرم این است که به نظر شما چه اقدامات ورزشی باید در شهر همدان صورت بگیرد؟ یک دهه هشتادی میگوید: باشگاه ورزشی برای کسانی که ورزش اسکیت برد را انتخاب کردهاند. حتی یک زمین سالم و خوب برای ورزشکاران اسکیت برد وجود ندارد و بهنظرم باید زمینی نیز ساخته شود.
دهه هشتادی عصبانی که در گذشته فوتبالیست بوده است در پاسخ میگوید: چون خود من قبلا فوتبالیست بودم، از زمینها راضی بودم. باید زمینها بهتری وجود داشته باشد. برای مثال استادیوم سعیدیه نیز چمن مصنوعی است و باید چمن طبیعی باشد.
دهه هشتاد علاقمند به ورزش بوکس میگوید: چند باشگاه جدید ایجاد شود و در زمینه ورزش سرمایهگذاری شود. اگر چند زمین فوتبال با چمن طبیعی نیز بسازند خیلی بهتر میشود.
دوست قدیمی من نیز که به وشو علاقه دارد، پاسخ میدهد: کمی سرمایهگذاری شود و باشگاه بسازند. در مدارس و کوچه خیابان استعدادیابی شود. بهنظر من باید پارکورکارهایی که در بوستان کار میکنند را جمع کنند و برای آنها سرمایهگذاری کنند.
دهه هشتادی دیگری میگوید: هیچ اقدامی انجام ندهند، بهتر است؛ چون همه اینهایی که من میبینم ساقی موادمخدر هستند.