مهدی حجت در گفت‌وگو با همدان‌نامه:
وقتی آثار تاریخی از بین می‌رود، ما بدون شناسنامه می‌شویم

0

*حسین زندی

*خبرنگار

طی سال‌های اخیر، در همدان، روند تخریب تک‌بناهای تاریخی سرعت گرفته که بخشی از آن ورود افرادی چون بسازبفروش‌ها، پزشکان و بازاریان به عرصه ساخت‌وساز است، چراکه که این افراد پول مازاد خود به این بخش وارد می‌کنند. به نظر کارشناسان این افراد سبک زندگی، روح زندگی و مسیر زندگی مردم را تغییر می‌دهند.

معمار برجسته ایرانی در پاسخ به این سوال که در کوتاه‌مدت برای جلوگیری از این اتفاق چه می‌توان کرد، توضیح می‌دهد: بعضی از امراض راه‌حل کوتاه‌مدت ندارد. راه‌حل این مشکل که این‌طور ضایعات وارد میراث فرهنگی و زندگی مردم نشود، این است که مردم بدانند چه دارند و این چرا ارزشمند است؟ مطمئنا هیچ‌کس حاضر نیست چیزی را که ارزشمند است، از بین ببرد. برای مثال، اگر شما در یک روستا، یک قران نفیس خطی را در خانه یک پیرزن ببرید و از او بخواهید قران قدیمی خودش را به شما بدهد، قبول نخواهد کرد، چون اعتقاد دارد قران خودش عتیقه است. اما متأسفانه چیزی که ما در مقیاس اشیا فهمیده‌ایم، در مقیاس ابنیه نفهمیده‌ایم، یعنی نمی‌دانیم ساختمان‌های قدیمی عتیقه هستند. تک‌بناهایی که شما از آن صحبت می‌کنید، صدها مطلب را بیان می‌کنند؛ اول این‌که شیوه نگاه انسان‌های ایرانی به زندگی را نشان می‌دهند، وقتی کسی بنایی با یک باغ بزرگ دارد، گواه این است که انسان بدون داشتن چنین فضای باز و مطلوبی، نمی‌توانسته زندگی کند. «مهدی حجت» ادامه می‌دهد: بنابراین وقتی یک تک‌بنا را از بین می‌بریم، فقط آن از بین نمی‌رود، بلکه آدمی که چنین نیت و سلیقه‌ای داشته را از بین می‌بریم. به این ترتیب، با از بین‌بردن هر بنای تاریخی، شواهد متعدد کیفیت زندگی انسانی مضمحل می‌شود. و اگر بعدا بخواهیم ادعا کنیم ما انسان‌هایی هستیم که در این مملکت دارای سلیقه، فرهنگ، علاقه‌مند به طبیعت و روابط انسانی بودیم و با طبیعت دشمنی نداشتیم، کسی باور نخواهد کرد. کسانی که قادر به خواندن آثار معماری هستند، متوجه می‌شوند که انسان‌های سازنده آن چه اخلاقی داشته‌اند، چه احترامی برای طبیعت قائل بوده‌اند و چه روابطی بین انسان‌ها وجود داشته است.

وی تأکید می‌کند: وقتی آثار تاریخی از بین می‌رود، ما بدون شناسنامه می‌شویم و دیگر در پشت سرمان چیزی وجود ندارد. از بین‌بردن آثار تاریخی، ما را به انسان‌های بدون والدین تبدیل می‌کند و ما انسان‌هایی هستیم که هیچ سندی برای چه کسی بودن خودمان نداریم. روی یکی از تخته‌پاره‌های تخت جمشید نوشته شده: «در این‌جا (تخت جمشید)، هیچ مزدوری کار نکرده است». و این برخلاف اهرام مصر و ساختمان‌هایی که توسط سیاه‌پوستان ساخته شده است. در لوح‌های گلی تخت جمشید نوشته شده که زن‌های زیادی رئیس گروه کارگرانی بوده‌اند که در تخت جمشید کار می‌کرده‌اند و دیگر این‌که هر زنی که باردار می‌شده، بر حقوق او اضافه می‌شده است. اگر چنین اثری از بین برود، دیگر نمی‌توان در دنیا ادعا کرد تنها قومی که احترام زیادی برای زن قائل بوده، ایرانی بوده است، اما چون این لوح مانده، می‌توان چنین ادعایی داشت و ضدزن‌بودن ایرانی‌ها را نقض کرد.

نقل یک خاطره

وی به بیان خاطره‌ای از آیت‌الله موسوی اردبیلی می‌پردازد و می‌گوید: زمانی که ایشان رئیس قوه قضائیه بود، من را احضار کرد و گفت: چرا مردم از این‌که شما جلوی تخریب خانه‌های آن‌ها را می‌گیرید، شکایت می‌کنند؟ من خدمت او عرض کردم: اگر من یک کتاب داشته باشم که دستخط بوعلی‌سینا روی آن است و تنها کتاب با این ویژگی است، آیا اجازه دارم این کتاب را که متعلق به خودم هست را بسوزانم؟ تأملی کرد و گفت: خیر، شما اجازه ندارید. گفتم: شما آن کتاب را می‌خوانید و ارزش آن را متوجه می‌شویم، من هم زبان ساختمان‌ها را می‌خوانم و می‌فهمم. گفت: بلند شو برو. دیگر هم درباره این موضوع اعتراض نکرد.

راه‌حل

می‌پرسم چطور می‌توان این آسیب‌ها را به حداقل رساند که حجت با بیان این‌که خیلی کارهای بزرگی می‌توان انجام داد، توضیح می‌دهد: اول کار این‌ است که، به محض این‌که یک بنا در فهرست آثار ملی ثبت می‌شود، دولت مالک بخشی از آن می‌شود، چون وقتی مالک بخواهد تغییری در ملک ایجاد کند، دولت این اجازه را به او نمی‌دهد و این یعنی دولت در مالکیت بنا دست دارد. در چنین شرایطی دولت باید سهم شراکت خود را بپردازد که شامل هزینه‌های نگهداری و مرمت بناست، اما دستگاه‌های زیربط قادر به پرداخت چنین هزینه‌ای نیستند و به دنبال بودجه هستند، در حالی‌که این دین مردم بر دوش دولت است نه هزینه. پس باید اعتباراتی تأمین شود که دین مردم پرداخته شود. در غیر این‌صورت این‌که هیچ کمکی به مالک نکنیم و اجازه دست زدن به ملک را هم ندهیم، دست زور است.

نقش مردم

می‌پرسم نقش مردم چیست که حجت می‌گوید: مردم به ما می‌گویند، شما چه چیزی به ما یاد داده‌اید که در برابر آن از ما حفظ بناهای تاریخی را می‌خواهید؟ نه در دبستان، نه دبیرستان، نه صداوسیما و نه در مجلات هیچ چیز درباره اهمیت میراث فرهنگی صحبت نکرده‌اید، آن‌وقت از ما می‌خواهید چیزی را حفظ کنیم که از اهمیت آن چیزی نمی‌دانیم.

وی تأکید می‌کند: پس باید به مردم آموزش داد و در کنار این‌که جلوی تخریب آثار تاریخی را گرفت، سازندگی نیز کرد و از استادان و کارشناسان خواست از اهمیت میراث تاریخی برای مردم بنویسند تا مردم در این زمینه قانع شوند.

این معمار درباره تخریب بناهای تاریخی و ساخت‌وساز در آن‌ها توسط پزشکان می‌گوید: این افراد باید با زبان منطق قانع کرد و نمونه‌های کشورهای دیگر را به آن‌ها یادآوری کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.