*نسرین زندی
*خبرنگار
علاقهمندان این جشن چهارشنبه ۱۱ بهمن ماه ۱۴۰۲ در محوطه باستانی هگمتانه، کلیسای مریم گردهم آمدند. این مراسم چهاردهمین برنامه از آیینهای هگمتانه بود که به همت هفتهنامه همداننامه و با همکاری پایگاه خبری شهربانپرس، صفحه خاطرهبازی، انجمن شاهنامهخوانی چکاد، خانه تشکلهای میراث فرهنگی، پایگاه میراثفرهنگی و گردشگری هگمتانه و و اداره میراثفرهنگی و گردشگری همدان و با اجرای «یلدا خاکباز» برگزار شد.
مراسم با نقالی «مسعود قاسمی» آغاز شد.
پس از آن هنرمندان همدانی؛ «شادی فریدونی» نوازنده دف، «کاظم مرادی» خواننده و «شاهرخ غلامی» نوازنده نی قطعاتی از موسیقی سنتی را برای حاضران اجرا کردند.
درباره جشن سده
پس از آن «حسین زندی» از دلیل برگزاری این جشن سخن گفت و افزود: پانزدهم آذر ماه سال جاری، جشن سده به عنوان میراث ناملموس کشور ایران و تاجیکستان در فهرست آثار جهانی ثبت شد. اما به جز انتشار چند خبر، رویداد و جشنی برای این اتفاق مهم در کشور دیده نشد. پیشتر این جشن در بهمن ماه ۱۳۹۸ به عنوان میراث معنوی کشور به ثبت ملی رسیده بود.
او در ادامه با اشاره به جنبه اسطورهای و گاهشماری جشن سده خاطرنشان کرد: جنبه اسطورهای جشن یعنی همان چیزی که در شاهنامه آمده و جنبه دیگر جنبه گاهشماری که به ویژه گاهشماری مردمانه و دهقانی که بسیار هم مهم است.
او افزود: در جنبه اسطورهای موضوع خیر و شر است. هوشنگ با مار سیاه در میآویزد و جنگ میکند هوشنگ نماد اهورا است و مار سیاه نماد اهریمن.
جالب است اهریمن فرار میکند و از بین نمیرود یعنی بنابر اساطیر ایرانی همواره خیر و شر درگیرند و تا پایان جهان این روند ادامه خواهد داشت و نیکی به دنبال نابود کردن بدی خواهد بود. در اینجا هم مار کشته نمیشود، اما یک اتفاق مبارکی میافتد؛ یعنی کشف اتش که نماد نور و روشنایی و پیروزی است و سده نماد رسیدن به پیروزی و نور و شکست ظلمت است. به همین دلیل هوشنگ شاه پیشدادی سفارش میکند که آن را پرستش یعنی پرستاری و نگاهبانی کنند.
او در ادامه گفت: یا در جنبه گاهشماری ماجرا، شب و روز باقی مانده؛ پنجاه شب و پنجاه روز تا عید را جمع میکنند و میگویند سده یا صد. و یا سه ماه آبان و آذر، پاییز و دی را با ده روز اول بهمن جمع میکنند و آن را صد یا سده میپندارند.
زندی همچنین افزود: درباره گاهشماری هم روایتها گوناگون است. در حالی که بین مردم سده با عنوان چله کوچک جا گرفته برخی حتی بر این باورند که سده چله بزرگ است.
زندی در پایان گفت: نمادهای والنتاین و هالووین و کریسمس تبدیل به عروسک و درخت و مجسمه شده و در خانههای بیشتر مردم جهان جای گرفته، اما آیا ما نمادهای جشنهایمان را شناسایی کردهایم؟ در گردشگری چقدر از آن بهره بردهایم؟
در ادامه برنامه «پروانه آریانیک» شعری از «عبدالعلی ادیب برومند» برای حاضران خواند. پس از آن «سعید باغبانی» و «مصطفی بیگی» نمایشی برای حاضران اجرا کردند و خنده به لبهای آنها آوردند.
تاریخ
در ادامه «هوشنگ جمشیدآبادی» نویسنده و پژوهشگر همدانی با بیان اینکه جشن سده دیرینهترین جشن ایران است، گفت: ایرانیان ملت سرفراز و شادمانی بودند. بهموقع سوگ و عزاداری داشتند و در مواقع دیگر جشنهای شادی برپامیداشتند. پس کشف آتش برای آن آتشکده ساختند. همچنین اجاقهای خانوادگی درست شد. این آتش را باید نگه میداشتند. چند آتشکده بزرگ در ایران تأسیس شد؛ یکی آتشکده شاهی بود که شاهان برای نیایش به آتشکده «آذرگشسب» میرفتند. آتشکده دیگری به نام «آذرفرنبغ» مربوط به موبدان بود. و آتشکده دیگر «آذربرزین» نام داشت. اسکندر مقدونی وقتی به ایران حمله کرد همه آتشکدهها را ویران و خاموش کرد. تا اینکه اشکانیان آمدند. آنها نسبت به مهر و آتش حالت ستایش داشتند، ولی زمانی که بیشترین روح مذهبی، ملی ایرانی به اوج خود رسید در دوره هخامنشیان و ساسانیان بود. و اردشیر بابکان آتشکدهها را دوباره روشن کرد.
او در ادامه گفت: در شاهنامه زمانی که گشتاسب روی کار آمد و زرتشت ظهور کرد و آنها طرفدار آتش بودند. اسفندیار میگوید من کسی هستم که آتشکدهها را در ایران روشن نگهداشتم. پس از حمله اعراب، دوباره آتشکدهها را خاموش شدند. فقط در بعضی از نقاط ایران مانند کرمان، یزد، ری و برخی شهرهای دیگر آتشکدههایی باقی ماند.
جمشیدآبادی افزود: یعقوب لیث یکی از کسانی بود که فرهنگ ملی ایران را برپاداشت و کتاب اوستا را مطرح کرد. پس از آن سلسله سامانیان مراسم جشنها را اجرا کردند. فردوسی شخصیت برجسته ایران به همت دولت سامانیان روی کار آمد. در زمان غزنویان جشن سده را برگزار کردند. چرا که شاعرانی که دور سلطان محمود را گرفته بودند راجعبه ایران تبلیغ میکردند. یکی از پادشاهان ایران که جشن سده را مخصوصا برگزار کرد مردآویج زیاری بود. حس ملی و میهندوستی او خیلی بالا بود.
او در ادامه با اشاره به جنبه جغرافیایی جشن سده گفت: ایرانیان قدیم سال را به دو قسمت تابستان بزرگ و زمستان بزرگ تقسیم میکردند. از اول آبان تا ده بهمن صد روز طول میکشد که به آن زمستان بزرگ میگویند.
در ایران آمدن جشنها با موسیقی همراه بوده است و تنها آتش نمیافروختند. زبان گویای دوم ایرانیان و روح ملیت ایران موسیقی است. و نباید اجازه دهیم موسیقی ایرانی فراموش شود.
سپس «رها کرمانی» نقل زال و رودابه را گفت. و پس از آن «علی فتحی» شعری برای حاضران خواند.
«عباس رنجبران» از اعضای شاهنامهخوانی چکاد نیز شعری از حافظ خواند.
در قسمت پایانی برنامه خسرو خانیان و پارسا دهقان نیز با ساز خود قطعاتی اجرا کردند.
در پایان حاضران با افروختن آتش جشن سده را جشن گرفتند.