پردهگردانی در قانون
گفتوگو با «جمشید منطقی» نوازنده همدانی
منطقی: باید خانواده هنرجویان قبل از شروع دورههای آموزشی، درباره شیوههای مختلف آموزش و مدرسین آن تحقیق کنند. باید کارشناسان آشنا به موسیقی در اداره فرهنگ و ارشاد وجود داشته باشد که بتواند با نظارت درست، در این خصوص اقدام کنند.
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
«جمشید منطقی» از هنرمندان موسیقی همدان است؛ کم حرف و بیشتر اهل عمل، اگرچه به دقت همه اخبار و رویدادهای موسیقی را دنبال میکند اما هیچوقت به دنبال حاشیهها نرفته و در بین دیگر هنرمندان دارای احترام بسیار است. نوازنده ساز سنتور و قانون، ردیفدان، مدرس موسیقی و یکی از تأثیرگذارترین سازندههای همدانی در سازهایی چون سنتور و قانون است. تقریبا همه نوازندگان سنتور در همدان، سنتور ساختهشدهای از وی دارند. به خصوص ساز قانون ساخته شده با نام «جمشید منطقی» این روزها در کشورهای همسایه شناخته شده و سفارشهای بسیاری برای ساخت به این هنرمند همدانی داده میشود. خوش اخلاق و مهربان است و دوست داشتنی. این گفتوگو بخشی از یک گفتوگوی طولانی با این هنرمند همدانی است که بیشتر به بحث درباره وضعیت آموزشی ساز سنتور و اهمیت فراگیری ردیف موسیقی دستگاهی ایران و حاشیه های آن میپردازد.
- در خصوص تغییرات و استفاده از کلیدهای تعبیهشده ابداعی روی ساز سنتور برای تغییر اندازههای صوتی و یا سازهای سنتور ابداعی تحت عنوان روان کوک که ادعا میشود، میتواند به راحتی پردهگردانی کرد و به آسانی این ساز را کوک کرد، چه نظری دارید؟
پردهگردانی دخالتی در کوک ندارد و در واقع مفهوم دیگری است که از آن به عنوان تغییر گام یاد میشود. سازهایی چون سنتور و قانون دقیقا با گوشی ساز، کوک میشوند و هنگامی نیاز به پردهگردانی در این ساز داریم، براساس ساختار و فواصل یک دستگاه موسیقی، نتهای مورد نیاز را روی ساز کوک میکنیم. به طور مثال اگر کوک ساز ما دستگاه ماهور است و میخواهیم آن را در دستگاه شور کوک کنیم، بعضی از نتها نیاز به تغییراتی دارند که آنها را کوک میکنیم.
- پس آنچه امروز تبلیغ میشود که سازهایی چون روان کوک و یا سازهایی که بر روی آنها کلیدهای برای تغییر اندازه صوتی نتها بر روی آنها نصب شده، نیازی به کوک کردن نیست، واقعیت ندارد؟
ماهیت سازی مانند سنتور مشخص است. بنده خیلی در این زمینه کار کردم و اگر بخواهیم ابزاری برای پردهگردانی روی ساز سنتور ایجاد کنیم، در واقع ساختار سازی به نام سنتور را تغییر دادهایم چراکه قابلیت این ساز باید همانگونه باشد که هست. طبیعت و سنت ساز سنتور و رنگ آمیزی آن، همین سنتور ۹ خرک با مشخصات خاص خود است. این تغییرات باعث میشود بسیاری از ویژگیهای این ساز چون صدا، تغییر کند و دیگر نمیتوانیم نام سنتور را به آن بدهیم .
- پس شما اعتقادی به تغییرات اینچنینی در سازی چون سنتور ندارید؟
به نظر من این کار درست نیست و نشدنی است اما ما میتوانیم کیفیت کار را در این ساز بالا ببریم. انتخاب چوب مناسب، گوشی مناسب و استفاده از سیمهای با کیفیت بسیار مهم است اما اگر بخواهیم بخشی از ساختمان سنتور را مانند ساز قانون کنیم، این کار با توجه با مسائلی که در بالا عنوان کردم انجام نشدنی است .
- نظر شما در خصوص سنتورهای ساخته شده چون ۱۰ خرک ،۱۱و ۱۲ و سنتورهایی که اینگونه ساخته میشود با سنتور ۹ خرک چیست؟
پیشینه تاریخی و تکنیک نوازندگی ما در این ساز همان سنتور ۹ خرک است که دقیقا میتوان به وسیله این ساز همه ویژگیها و ظرافتهای ردیف را اجرا کرد. استادان این عرصه چون حبیب سماعی و ابوالحسن صبا تشخیص دادهاند که ساز ۹ خرک سنتور، مناسب اجرای ردیفهای موسیقی ایرانی است و نیازی به سنتورهای بیشتر از ۹ خرک نیست. حالا ممکن است کسانی دوست داشته باشند که از سنتورهای پرخرک ۱۲ و ۱۵ استفاده کنند که در واقع اینگونه سازهای ساختهشده کار را برای نوازنده آسان میکند بدون اینکه احتیاجی به اپوزیسیون پشت خرکهای این ساز باشد و فقط کار را در نوازنگی آسان میکند و بیشتر در شیوه مجلسی کاربرد دارد. اما همیشه استادان بزرگ این عرصه، از سنتور ۹ خرک استفاده کردهاند. در سالها و دهههای اخیر استادان بزرگی چون حبیب سماعی، ابوالحسن صبا و فرامرز پایور (که واقعا روی ساز سنتور کار کرد و متدهای متنوع و مختلفی را در این ساز به وجود آورد) و همچنین مجید کیانی، پرویز مشکاتیان و کامکارها، همیشه از ساز سنتور ۹ خرک استفاده کردهاند. ساز آکادمیک ما برای دورههای ردیف و تدریس در کلاسها، سنتور ۹ خرک است که جوابگو و کافی است.
- گاهی گفته میشود که ردیف میرزا عبدالله برای ساز سه تار و تار مناسب است و اجرای این ردیف با ساز سنتور امکانپذیر نیست؟
بنده اصلا موافق این گفتهها نیستم. مثل اینکه بگوئیم رِنگِ پریزاد درویش فقط با ساز تار خوب است و اجرای آن با ساز سنتور و یا قانون و ساز دیگری مناسب نیست. اگر دقت بیشتری کنیم اینها الحانی هستند که از گذشتگان به ما رسیده است، برای مثال ردیف چپ کوک استاد فرامرز پایور که برای ساز سنتور نوشته شده از همین ردیفها الهام گرفته شده است. پس ماخذ ما در موسیقی، ردیفهایی چون میرزا عبدالله، آقا حسینقلی خان و علی اکبر خان شهنازی است که برای ما باقی مانده است و خیلی هم خوب با سازهای دیگر نیز اجرا شده است. به طور مثال ردیف به روایت استاد مجید کیانی از ردیف میرزا عبدالله بر روی ساز سنتور بسیار زیبا اجرا شده و استادانی چون فرامرز پایور و پشنگ کامکار نیز آن را با روایت خود اجرا کردهاند. مهم توانایی اجرای این ردیفها با ساز دیگری چون سهتار است، به گونهای که لطمهای به ساختار و ماهیت آنها وارد نشود. ملیحه سعیدی توانسته به خوبی با بهرهبرداری از تکنیکهای ساز قانون، ردیفها را نوشته و اجرا کند. بنده با شاگردان و هنرجویان ردیف کار میکنم و چون با سازهای سنتور و قانون آشنایی دارم، میگویم در اجرای ردیفها با این سازها تفاوتهای تکنیکی وجود دارد که باید با آنها آشنا بود و باید آنها را درک کرد و میتوان با این سازها ردیف را آموخت و اجرا کرد. اینکه گفته میشود این ردیفها برای سازهای دیگر مناسب نیست حرف درستی نمیتواند باشد. مأخذ گوشدادن ردیف برای بنده اجرای استادان مجید کیانی و داریوش طلایی است و با آشنایی که با تکنیکهای ساز قانون دارم بر احساس و شناخت خودم ردیف را اجرا میکنم.
- استادان بزرگی چون رضا ورزنده، مجید نجاحی، فضل الله توکل و منصور صارمی، از نوازندگان بنام سنتور هستند اما انگار صدا و اجرا در هنگام اجرا با ساز سنتور به وسیله آنها با سنتور قدما متفاوت است و حتی گاهی ابعاد سازهای آنها نیز تفاوتهایی با سنتور استانداردی که ما دیدهام، دارند. نظر شما چیست؟
در یک گفتوگو با استاد فرامرز پایور درباره نوازندگی رضا ورزنده سوال میشود که ایشان میگوید: «به نظر من آقای ورزنده سنتور نمیزند اما هر چه مینوازد بسیار زیباست. از سویی وقتی که به نوازندگی استاد ورزنده گوش میدهیم انگار یک نوازنده دوره صفویه دارد ساز میزند که یک اجرای بسیار قوی و باارزش است. یا استاد منصور صارمی در نوازندگی فوقالعاده است و نمیشود گفت که ایشان سنتور نمیزنند. این بیانصافی است و نباید از این استادان ایراد گرفت و قابل تحسین هستند.
- این هنرمندان، اجرای زییا و قابلپسندی ارائه میدهند که بنده نیز مانند شما از شنیدن آثار آنها لذت میبرم. چرا در این عرصه تداوم و انتقال نوازندگی صورت نمیگیرد و یا اگر افرادی براساس علاقه اینطور ساز میزنند؟ بیشتر حالت تقلید است و اصلا موفق نبودهاند؟
برای اینکه بتوانیم شعر بگوییم باید با قواعد آن آشنا باشیم و آثار شاعران قدیم را مطالعه کرده باشیم. اگر کسی در موسیقی حرفی برای گفتن دارد ابتدا باید با ردیفهای موسیقی ایران آشنایی کامل داشته باشد. پیشنیاز بداههنوازی، آشنایی با ردیف و گوشههای مختلف آن است و در ادامه داشتن ذوق فردی نیز لازم است که مانند یک شاعر، توانایی خلق نغمات تازه را داشته باشد. لازم است که یک موسیقیدان و یا نوازنده با ردیفها آشنایی داشته باشد و آن را فراگیرد و بعداز این فراگیری است که هر کسی حالت و احساس خود را در اجرای آن به کار میبندد.
- برخی از مدرسان موسیقی در آموزشگاهها و مدرسانی که به صورت خصوصی تدریس موسیقی میکنند و مورد احترام نیز هستند، در طول دورههای آموزشی ساز سنتور، معمولا از کتب خاصی استفاده میکنند که مطلب خاص و ویژهای در دل آنها برای آموزش جدی وجود ندارد و هنرجوی موسیقی را تبدیل به یک کپیکار میکند که تقریبا هیچ درکی از موسیقی پیدا نمیکند و بیشتر این قطعات عامهپسند نیز هست. روند آموزشی طولانی با چند کتاب آموزشی که گاهی به ۱۰ جلد هم میرسد، سالها کودکان و نوجوانان ما را در مسیر اشتباهی نگه میدارد و این در حالی است که بر خانوادهها و هنرجویان برای فراگیری موسیقی هزینههای مالی و رفت و آمد تحمیل میشود و در شهر ما هیچ تمایلی به تدریس موسیقی جدی چون ردیف موسیقی به جز تعداد انگشتشماری از استادان که بیشتر به صورت خصوصی و گاه در آموزشگاهی کار میکنند، وجود ندارد؟
این داستان از اساس مشکل دارد. کسی که میخواهد در رشته آموزش و تربیت و معلمی فعالیت کند باید اهمیت آن را بداند. به خصوص اولین دورههای آموزشی بسیار مهم است. اگر یک نکته اشتباه به هنرجو آموزش داده شود، سالها در ذهن او باقی میماند .پس باید آموزش را کسانی بر عهده گیرند که شایستگی لازم را در آموزش داشته باشند و مجوز برای آموزشگاهها، باید به کسی داده شود که اهل فن باشد. البته تحصیلات موسیقی جای خود را دارد اما صلاحیتهای آموزشی و عملی نیز لازم است. ممکن است هر کدام از این هنرجویان که هم وقت و هم هزینه را متحمل میشوند بعدها برای آینده موسیقی موثر و مفید باشند. پس باید به درستی آموزش داده شوند. چگونگی آموزش یک معلم موسیقی به خصوص در هنگام کار با کودکان بسیار تأثیرگذار است .
- راهکار مناسب برای تشویق مدرسان موسیقی به خصوص تدریس ردیف به هنرجویان و ایجاد کیفیت آموزشی بهتر چیست؟
باید خانواده این هنرجویان قبل از شروع دورههای آموزشی، درباره شیوههای مختلف آموزش و مدرسین آن تحقیق کنند. باید کارشناسان آشنا به موسیقی در اداره فرهنگ و ارشاد وجود داشته باشد که بتواند با نظارت درست، در این خصوص اقدام کنند. از سویی میتوان حداقل از قطعات کلاسیک خوب برای آموزش استفاده کرد که بتواند بر ذهن هنرجو تأثیرگذار باشد. باید جدا از یاد دادن قطعات بیارزش به هنرجویان پرهیز کرد. آثار گرانبهای موسیقی از قبل و بعد از انقلاب وجود دارد که میتوان به هنرجویان آموزش داد. موسیقی خوب مثل یک مسئله ریاضی است که وقتی آن را حل میکنیم لذتبخش است. باید به گونهای کار کنیم که ذهن هنرجویان تحت تأثیر موسیقی فعال شود و بتواند نگاه خلاقانهای به موسیقی داشته و از آن لذت ببرند .