به بهانه هفته پژوهش
پژوهش؛ حلقه مفقوده در آموزشوپرورش
*سید امیر قشمی
*مدیر موزه آموزشوپرورش
در شرح حال مرحوم شادروان «اقبال یغمایی» معلم، مولف، مترجم، مصحح و روزنامهنگار، نکتهای ظریف دیده میشود که جالب توجه و درخور تأمل است؛ وی در قسمتی از خاطراتش که به قلم خود نگاشته است از دوران خدمتش در کسوت معلمی چنین یاد میکند: «مدت ده سال در مدارس شاهرود، دامغان و مشهد به تدریس ادبیات فارسی و زبان فرانسه اشتغال داشتم تا آنکه به تهران منتقل شدم و از همان آغاز کار تدریس به پژوهش و نوشتن مشغول شدم». وی میگوید: «انگیزه نوشتن را وزیر وقت فرهنگ، شادروان «علی اصغر حکمت» در او و بسیاری دیگر از معلمان کشور به وجود آورد، رسم بر این بود که وقتی میخواستند معلمان را به شهرستانها اعزام کنند، وزیر فرهنگ با آنها صحبت میکرد و یکی از توصیههای مهمش این بود که هرکس هرجایی میرود، سعی کند در محل خدمتش تحقیق بکند و بیکار نباشد؛ مثلاً آقای وزیر به من گفت سعی کن جغرافیای آن حدود و شرح حال بزرگان آنجا مثل بایزید بسطامی را بنویسی. دوسه ماه که گذشت یک روز دیدم از طرف وزارت فرهنگ قراردادی فرستادهاند که فلانی شرح زندگانی بایزید بسطامی را بنویسد».
به جرأت میتوان گفت امروزه در آموزشوپرورش افرادی نظیر یغماییها اندک شمارند و اگر در حال حاضر از تبار نسل گذشته فرهیختگانی تربیت یافتهاند و معلمانی صاحبقلم و تألیف وجود دارد، کسانی هستند که با همت و تلاش و سختکوشی فردی به منزلتی از علم و دانش رسیدهاند که شایسته آن بودند.
تجارب، خلاقیتها و ابتکارات معلمان بسیار ارزشمند است که در صورت انتشار میتواند الهامبخش معلمان دیگر و راهگشای بسیاری از مسائل تعلیموتربیت باشد، اما متأسفانه بسیاری از معلمان ما برخلاف معلمان نسل گذشته حتی توانایی آن را که تجربیات فرهنگی و آموزشی شفاهی خود را به فرهنگ آموزشی نوشتاری تبدیل کنند، ندارند چه رسد به اینکه صاحب تألیف یا ترجمه باشند.
در واکاوی این امر میتوان به عوامل متعددی اشاره کرد؛ از جمله: مشغله کاری، روزمرگی، تنگی معیشت و پرداختن به کار دوم، به گونهای که فرصت کافی برای اندیشیدن، تدبر و مطالعه، تحقیق و تفکر برای آنان باقی نگذاشته است.
علاوه برآن؛ آموزشوپرورش در سالهای بعد از انقلاب در زمینه افزایش بصیرت، دانش، تخصص وارتقای زمینههای علمی و صلاحیتهای حرفهای معلمان اقدام قابل ملاحظهای صورت نداده است.
اگر خواهان آنیم که در معلمان و به تبع آن دانشآموزانمان روحیه پژوهشگری و خلاقیت در وجودشان شکوفا شود، باید در اولین گام تلاش کرد تا فرهنگ تحقیق و پژوهش در کلیه سطوح آموزشوپرورش تقویت و نهادینه شو.د بدیهی است بدون ایجاد چنین روحیهای و تا زمانی که معلمان به اتکا و بهرهگیری از نتایج تحقیقات و ارائه راهحل های علمی احساس نیاز نکنند، کارهای روبنایی و مقطعی نخواهد توانست معلمان را نسبت انجام کارهای پژوهشی و تحقیقاتی علاقهمند کند و معلمی که خود به پژوهش و نتایج آن در جامعه اعتقاد و باور نداشته باشد، نمیتواند دانشآموزانی با روحیه پرسشگری و خلاق تربیت کند.