چهارمضراب در موسیقی ایران
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
موسیقی ایران از دو بخش قطعات آوازی (گوشههای آوازی) و قطعات ضربی، شکل گرفته است. بخش اصلی و مهمتر موسیقی دستگاهی ایران (ردیف) گوشههای آوازی است. اگرچه تمام گوشههای موسیقی ردیف دارای وزن و ضرب درونی خود هستند، اما قطعات ضربی دارای متر مشخصی تری هستند که در قدیم به صورت ادوار ایقاعی اجرا میشده است. امروزه اجراهای قطعات ضربی براساس میزانبندی موسیقی اروپایی- غربی با ضربهای اصلی چون دوضربی، سه ضربی، چهارضربی و ضربهای ترکیبی، اجرا میشود .
قطعات ضربی در موسیقی ایران به اشکال گوناگونی وجود دارد که مهمترین آنها به شرح ذیر است:
۱- قطعات ضربی در ردیف موسیقی ایران که معمولا مانند درآمد دارای اوج و فرود هستند؛ مانند گوشههای ساقینامه، صوفینامه در دستگاه ماهور و گرایلی در دستگاه شور
۲- رنگها، که معمولا در پایان هر دستگاه اجرا میشود نیز از قطعات ضربی هستند مانند رنگ فرح در دستگاه همایون و رنگ شهرآشوب و هشتری در دستگاه شور
۳- پیش درآمد نیز یک قطعه ضربی است که قبل از اجرای یک دستگاه موسیقی اجرا میشود.
۴ – چهارمضراب که براساس یک مایه اصلی و یک پایه به تدریج در گوشههای مختلف یک دستگاه گسترش مییابد. برای اولین بار «فرصت شیرازی» شاعر، نویسنده و موسیقیدان ایرانی در کتاب بحور الحان، از چهار مضراب نام میبرد اما به نظر میرسد که فرمی شبیه چهار مضراب در زمان «عبدالقادر مراغی» شاعر، موسیقیدان، نوازنده و هنرمند ایرانی قرن نهم هجری با نام «ترجیع» متداول بوده است. به هر صورت در تعریف از چهار مضراب میتوان گفت یک قطعه ضربی است با سرعت بالا و زمان کوتاه که معمولا به صورت تکنوازی اجرا میشود که گاهی در ابتدای شروع با اجرای موسیقی و گاه در بین یک اجرا به همراهی ساز تنبک، اجرا میشود.
در قدیم اجرای چهارمضرابها بدون همراهی تنبک اجرا میشده و هدف از این کار بیشتر در زمانی بوده که خواننده بتواند تنفسی کند و یا آبی بنوشد و به همین خاطر از لحاظ زمانی اجرای چهارمضراب کوتاه بوده است. باید توجه داشت که اجرای یک چهار مضراب آدابی دارد. آشنایی و تسلط به گوشههای موسیقی دستگاهی (ردیف) و بهکارگیری این داشتههای در زمان اجرا، توجه به نت شاهد دستگاه و دقت در ایستهای مناسب و رعایت زمانبندیهای جملات آن و استفاده از آکسانهای مورد نیاز، میتواند در اجرای کیفی یک چهار مضراب ، تأثیر مهمی داشته باشد.
متأسفانه اغلب قطعات ضربی و به خصوص چهارمضرابها، به خاطر جذابیت و حالت نمایشی که دارند مورد توجه هنرجویان موسیقی هستند و به همین علت مدرسین و معلمان موسیقی به جای آموزش پایهها و ساختار موسیقی، به آموزش این قطعات میپردازند. این در حالی است که یک چهار مضراب ساختهشده توسط یک استاد خاص، ثمره سالیان دراز آموزش و شناخت و ممارست وی در هنر موسیقی بوده است که ممکن است یک هنرجوی موسیقی با توجه به فایل صوتی و نتاسیون (آوانگاری) آن، بتواند ظرف چند هفته آن را فراگیرد، در حالی که این فراگیری صرفا یک کپی است که هیچ ارزش هنری ندارد و به خصوص این نوع فراگیریها که به همراه سرعت است، ممکن است لطمات شدیدی به عضلات دست کودکان و نوجوانان هنرجو وارد کند، صدماتی چون فشار بر دستان و تاندولها که در آینده حتی ممکن است قادر به نوازندگی نباشند. از سوی دیگر این آموزههای اینگونه باعث بیاهمیتشدن فراگیری ردیف و گوشه آوازی موسیقی ایران میشود و ممکن است کمتر مورد توجه هنرجویان موسیقی قرار گیرد .
به نظر میرسد معلمان و مدرسان موسیقی میتوانند در این زمینه نقش مهمی داشته باشد. باید از تشویق به اجرای قطعات ضربی به خصوص در تمپو و سرعت بالا دوری کرد، اهمیت فراگیری گوشههای آوازی ردیف را برای هنرجویان توضیح داد و در زمینه بهداشت نوازندگی و رعایت آن به هنرجویان آموزشهای لازم را داد. اگر یک هنرجوی موسیقی بتواند ردیف و گوشههای آوازی را به خوبی فرا گیرد و به تدریج تواناییهای اجرایی خود را بالا ببرد، در نهایت میتواند مانند استادان گذشته خود، به خلق و آفرینش قطعات ضربی و چهارمضرابها که متعلق به احساس و برداشت خود او است، دست یابد .