ژولیدهها آبروی جهانند
در باب شخصیت «قاسم امیری» شاعر و نویسنده
*محمدحسن شایانی
*نویسنده
قاسم امیری از نزدیک دیدنی نیست، اما از فاصله تماشائی است، یکی از دهها میلیون رعیتی که چون من و تو و او، از صد سال نفتفروشی یک شاهی از سهمش را دریافت نکرده، با این همه صبور است و …. دستی بر آتش و دستانی زیر خاکستر دارد .. نگاه مینی مایز او به پدیدهها تیزبینی و ریزبینیاش را به اثبات میرساند. برخورد اول ما با خشم قاسم و تعجب من همراه بود. وقتی یکباره با یکی از کارهایم که چند ماه پیش منتشر شده بود جلویم سبز شد. فاصلهها در اندک زمانی محو و دنیائی که هر دو در آن تلواسه میزدیم، نمایان شد. چند بار شعرهایش را خوانده بودم بیآنکه روی آنها تأمل کنم. این بار مجموعه / … کلید خورشید را … / امضا و هدیه کرد. با اولین نگاه تأثیر هایکو بر کارهایش خودنمائی میکند؛ صفتی که انکارش نمیکند، اما این تأسی مختصات خاص امیری را دارد و وقتی از این فضا بیرون میآید روئینه تنی است در نبردی نابرابر با شوالیههای پوشالی کارگاههای آموزشی شعر و دراماتوژهای صحنه تئاتر که خود را آخر تئاتر میدانند، اما در اول تئاتر هم به بیراهه زدهاند. گمشدگانی که دربدری خود را نمیفهمند نه اینکه نمیدانند.
متأسفانه دستی در نقد شعر، حالا هر جورش، ندارم، اما احساسم نسبت به سرایشهای عمیق اشعار امیری خواهناخواه نوعی قضاوت شخصی را میطلبد. در هایکوها که در اصل شعر اروتیک اشرافیت و فئودالهای ژاپنی است از تمامیت خود استفاده نکرده، اما در پسزمینه اشعار بلندش تمام قد ایستاده و حریف میطلبد. گواینکه من سرودههای بلندش را تجمیع هایکوهایش میبینم، البته با مهر و امضای قاسم امیری.
تأثیر احمد شاملو / بهخصوص از نظر تکنیکی / بر قاسم انکارناپذیر است. این تأسی گاه پررنگ است، اما در بیشتر سرودهها قاسم راهش را جدا میکند و به آن رعیت صد ساله تبدیل میشود. به هر حال حق امیری خیلی بیشتر از این چند سطر است و خیلی بیشتر از این که شعرش در محدو ده استانهای همجوار مطرح شود. بیشک او را یکی از بزرگترین سرایندههای حال حاضر این زاد بوم میدانم. گواینکه از تعداد کلمات تکراریاش / … قفس … شب و … / بکاهد و واژهسازی کند و اگر میتواند کمی روابط عمومیش را/ پاچهخواری مدرن / تقویت کند. مَنِ رعیت که نتوانستم شک دارم او هم بتواند. به هر حال شاعری است فرامنطقهای که با کمی حمایت حرفهای تازه از او میشنویم. برقرار و مستدام باش.
فراموش نکنید قاسم از دور تماشائی است، چرا که نوستالژی پنهان در عمق سروههایش، خود دنیایی است که تنها با هفت کفش و عصای آهنی قابل کشف و شهود است.
- احمد شاملو