کوهستان و رودها

رودها سرچشمه اساطیری دارند

0

*هوشنگ جمشیدآبادی

*نویسنده و پژوهشگر

رودها پیش می‌روند و دامن ابدیت را می‌شویند

من قطره‌ای ناچیز از این رود پهناورم

رودها از کوهستان سرچشمه می‌گیرند، رودها در نزد ایرانیان باستان نام و پایگاهی ارجمند دارند.

در متون کهن ایرانی، نخست از رب‌النوعی به نام [اَپم نبات] انبوه آب‌ها یاد می‌شود.

سپس نام دیگری آمده است به نام [آناهیتا]- ایزد بانوی آب‌ها، که سرودهای شکوهمندی در وصف آن بیان شده است.

در برخی از متون یکی، اردوی‌سور (پدر آب‌ها) و دیگر آناهیتا (ایزد بانوی آب‌ها)- مادر آب‌هاست- در زمان‌های پیشین، عناصر و پدیده‌های طبیعت در ایران مورد احترام و ستایش بوده و برای این پدیده‌ها روح اساطیری قابل بودند.

آب‌ها و چشمه سارها و کوه‌ها که مخزن و منبع آب‌ها هستند، همیشه جایگاه والایی در ذهن آدمیان داشته‌اند.

رودها شریان‌های زمینند. زمین بدون رودها زنده نمی‌ماند. رودها تنها در خشکی جاری نیستند، بلکه به صورت آب‌های زیرزمینی و جریان‌های دریایی مسافت‌های طولانی را می‌پیمایند. [جریان گلف استریم و لابرادور}

کوتاه سخن این‌که، رود در برگیرنده یک اسطوره و واقعیتی فرهنگی و دینی است و سرگذشتی قدسی و مینوی دارد و کل واقعیت این‌که:

از آب همه چیز زنده است و آب یک خلقت بزرگ است.

از آب هستی ما آغاز شده است و سرآغاز جهان از همین آب بوده است.

حالا بیائیم در احوال آدم‌های امروز، که ما با این آب و رودها چگونه رفتار کرده‌ایم.

ما فقط به چشم بهره‌برداری و انتفاع شاید زیان‌آور و آسیب‌رسان نگاه و اقدام کرده‌ایم.

رودها را سد کرده‌ایم، آب‌های زیرزمینی را از جریان انداخته‌ایم و دریا را با تمام عظمت آن، آلوده و مورد بهره‌برداری قرار داده‌ایم، جنگل‌های فسیلی را که پایدارنده و حیات‌بخش موجودات بوده‌اند به‌ضرب اره‌برقی از میان برداشته‌ایم، نه تنها بهره‌برداری، بلکه رفتار ما چنان بوده که گویی به‌ جنگ با خلقت رفته‌ایم.

من نمی‌خواهم از کوهستانی که سرچشمه رودهاست به صورت مناظر و مرایا و یا آن‌چه که در کوهنوردی متداول است، از فتح قله‌ها سخن گویم، در کتابی که به نام «سفرنامه کوهستان» نوشتم، منظور من و همراهان، این نبود که ادعای فتح ‌ا را داشته باشیم، هرچند که در این کوهنوردی هم مدتی و آموزش و تجربه پرداختیم، اما راستی آن است که هدف من و دوستان بیشتر جنبه محیط زیستی و شناخت طبیعت و قدردانی از آن و آشنایی به محیط جغرافیایی و تاریخی سرزمینمان بود (در حفظ یک فرهنگ دیرینه). کوه الوند که شهر همدان دامنش است، این کوه سرچشمه رودهاست. کوه و رودهایش در محل مسیر باید سالم و پاکیزه و به حالت طبیعی و زنده باقی بماند، اما متأسفانه نه تنها چنین منظوری دیده نمی‌شود و حتی آن‌ها که ادعا در موضوع کوهستان داشته‌اند، آن‌چنان کوشش از خودشان نشان نداده‌اند که این تنها کوهستان را که حیات‌بخش این سرزمین است، حفظ کنند. کوه‌گردان در کوه حضور دارند و به چشم مسابقاتی هم به آن می‌نگرند، اما در حقیقت کوهی در اختیار آنان نیست.

چرا؟ چون سبزه و گیاه، حیات وحش و لنگ و رود و شن و صخره‌ها و دیگر جنبه‌های طبیعی از کوه گرفته شده است. سرعت مصنوع‌سازی و مصنوع‌اندیشی کوهستان و رودها را در هم نوردیده تا آن‌جا که، به آثار باقیمانده خشک‌رود‌ها تجاوز می‌شود و رنگ و شن بر جا مانده را به غارت می‌برند. این رودها، زمانی منبع حیاتی درختان و جانوران و آبزیان بوده‌اند و اکنون مخروبه و ویرانه‌اند.

در پایان، سخن را به جای امید می‌برم و این است که مسئولانی که توجه به فرهنگ محیط زیستی دارند تلاش‌ها و اقداماتی را در راه حفظ کوهستان و رودها و منابع طبیعی آغاز کرده‌اند، امید است که در این راه توفیق یابند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.