*حسن اخلاصی
الف-تابلوی نقاشی جیغ:
نمیدانم تابلوی نقاشی جیغ را دیدهاید یا نه، اما تابلوی مذکور یک اثر هنری کاریکاتورگونه است که توسط نقاش نه چندان معروف نروژی به نام «ادوارد مونک» در سال۱۸۹۱ میلادی به سبک اکسپرسیونیسم(هیجان نمائی) در ابعاد ۹۱ ×۷۳سانتیمتر روی یک تکه مقوا با طرح قلمی-زغالی نقاشی شده و مردی را ترسیم میکند که بیرون از شهر روی پلی نشسته و در اوج افسردگی چشمها را بسته و دو دستش را روی گوشها گذاشته تا با دلزدگی از اتفاقات اطراف خود بگریزد. اما همین تابلو بعد از سپری شدن حوادثی در سال۲۰۱۲میلادی سر از حراجی سابتی نیویورک در آورده و به قیمت۱۲۰میلیون دلار به فروش میرسد که این مبلغ رکورد بیشترین قیمت را به خود اختصاص میدهد.
ب- لوح منشور حقوق بشر:
حتماً تصاویری از لوح منشور حقوق بشر کوروش را دیدهاید، لوح ذکر شده استوانهای از گل رس است که حدود پنج کیلو وزن و طول ۲۲/۵سانتیمتر و عرض ۱۱سانتی متر دارد و بخشی از آن هنگام حفاری آسیب دیده است. اگرچه این لوح ایرانی بوده اما مانند هزاران شی تاریخی دیگر توسط استعمارگران غارت شده و فعلاً در مالکیت انگلیس است که برای عرضه و نمایش چند هفته ای آن در ایران طی یک فرآیند پیچیده دیپلماتیک و روابط بینالمللی بعد از صرف هزینههای بسیار از جمله بیمه کردن آن به مبالغ گزاف وارد و با حفاظتهای شدید امنیتی بازگردانده شد. البته من قیمت مادی این اثر با ارزش را نمیدانم اما اثر جعلی و تقلبی آن توسط۷ قاچاقچی آثار باستانی به مبلغ یکصد میلیارد تومان (با احتساب دلار۱۰۰۰تومان) در سال۱۳۸۹فروخته شد که بعد از لو رفتن ماجرا همگی دستگیر شدند.
ج– آثار و ابنیه باستانی و میراث فرهنگی:
به قول فلاسفه هیچ امر محالی محال نیست. با این پیش فرض به نظر شما اگر بشود کتیبه گنج نامه یا غار علیصدر و شیر سنگی،گنبد علویان، برج قربان و آثار تاریخی دیگر را بتوانیم بفروشیم هر کدامشان چند صد میلیارد دلار قیمت دارد؟ اما ما با این گنجینه عظیم مادی و معنوی چطور رفتار میکنیم؟ این سئوال را حتماً بارها از خودتان کرده و قدر مسلم از این همه بیمهری متاُسف شدهاید اما من این آسیبرسانی را به سه گروه تقسیم کرده که هر کدامشان به نوعی این گنجینه بزرگ باستانی را به نابودی کشاندهاند.
گروه اول حفاران غیرمجاز هستند که برای یافتن اشیاء عتیقه محوطه بزرگی از آثار باستانی را تخریب کرده و اگر به قطعه ای ارزشمند بربخورند اگرچه به تصور خودشان آن را با قیمتهای گزاف در اختیار قاچاقچیان قرار میدهند اما نمیدانند که قدر مسلم یک صدم قیمت واقعی آن را هم دریافت نکردهاند که این موضوع هوشیاری مسئولین میراث فرهنگی و نیروهای انتظامی را طلب میکند.
گروه دوم افراد کم سواد و ناآگاه هستند که با کندن یا نوشتن یادگاری با رنگ و یا بعضاً افکار خرافی که معلوم نیست از کجا نشات گرفته، روی آثاری مانند شیرسنگی روغن و شیره میمالند، برای بختگشایی و گرفتن حاجت روی آن سوار شده یا کندهکاری میکنند، یا در گردشهای سیاحتی داخل غار علیصدر روی سنگها با بیسلیقگی و دست خط کج و معوج و بعضا حروف لاتین یادگاری مینویسند یا تمام توان خود را به کار میگیرند که از سنگهای قندیلی استالاگمیت و استالاکتیک برای یادگاری بکَنَند اما شاید این را نمیدانند برای
بازسازی یک سانتی متر از این سنگهای آهکی ۱۵۰سال زمان نیاز دارد و حتی خیلی از بازدیدکنندگان اطلاع ندارند که نفَس کشیدن و دَم و بازدم و همچنین فلاش دوربین چه آسیبی به بافت طبیعی غار وارد میکند.
اما گروه سوم که اگر خطرشان برای ویرانی آثار و ابنیه تاریخی بیشتر از قبلیها نباشد، کمتر نیست، گروهی شبه روشنفکر و به اصطلاح تحصیل کرده و متمول که عِرقِ ایران باستان را دارند با تملک اماکن تجاری و مسکونی تلاش میکنند سنت را با کج سلیقگی خود به مدرنیته گره زده و آن را به سبک امروزه در بیاورند. به طور مثال اگر این افراد ملکی مسکونی را تصاحب کنند، میخواهند به شیوه ویلاهای مدرن و امروزی دارای سونا و جکوزی و اتاق خواب و پذیرائی بزرگ باشد و برای همین منظور یا درب و دیوارهای آن را تخریب و یا با گچبریهای امروزی روی ابنیه قدیمی را میپوشانند و آن گروه دیگر که املاک تجاری را در اختیار دارند برای گسترش کار خود با تخریب کف و دیوارهای چند صد ساله آگاهانه و ناآگاهانه زیانهای غیر قابل جبرانی به آثار باستانی میزنند درصورتی که نمیدانند ارزش ذاتی آثار و ابنیه قدیمی در بکر بودن آن است.
باشد روزی بیاید تا همه ما دلسوزانه با این همه آثار گرانقدر مادی و معنوی رفتار کنیم و آن را سالم و دست نخورده به فرزندان و نسلهای آینده بسپاریم.