اندیشمندِ گیتی‌گرای و دانشمندِ خِرَدسِتای

معرفی کتاب «حکیم رازی» نوشته دکتر پرویز اذکائی

0

*محمد سلگی

*معلم ادبیات

ابوبکر محمد بن زکریا رازی (حدود ۲۵۱-۳۱۳ ه ق) از نام‌های پر وزن و پر ارج در تاریخ علم محسوب می‌شود که بیش از دویست کتاب و رساله در موضوعات پزشکی، فلسفه و منطق، شیمی، طبیعیات، ریاضی، نجوم و علوم دیگر تألیف کرده است. آثار او آن چنان اعتبار و اشتهار داشتند و دارند که سبب شده «نیمه دومِ سده سوم را جرج سارتن در کتاب تاریخ علم به عنوان عصر محمد بن زکریای رازی نامگذاری کند»(حکیم رازی، ص۳). برای این‌که بدانیم او برای چشیدن حلاوت دانایی چه میزان رنج و تلخی بر خود هموار کرده، می توانیم به گفتارش در کتاب «سیره الفلسفیه» اشاره کنیم:

«اما علاقه من به دانش و حرص و اجتهادی را که در اندوختن آن داشته‌ام، آنان که معاشر من بوده‌اند، می‌دانند و دیده‌اند که چگونه در ایام جوانی تاکنون، عمر خود را وقف آن کرده‌ام تا آن‌جا که اگر چنین اتفاق می‌افتاد که کتابی را نخوانده و یا دانشمندی را ملاقات نکرده بودم تا از این کار فراغت نمی یافتم، به امری دیگر نمی‌پرداختم و اگر هم در این مرحله ضرری عظیم در پیش بود تا آن کتاب را نمی‌خواندم و از آن دانشمند استفاده نمی‌کردم، از پای نمی‌نشستم و حوصله و جهد من در طلب دانش تا آن حد بود که در یک فن به‌خصوص به خط تعویذ (یعنی خط مقرمط و ریز) بیش از بیست هزار ورقه چیز نوشته و پانزده سال از عمر خود را شب و روز در تألیف جامع کبیر (همان حاوی) صرف کرده‌ام و بر اثر همین کار، قوه بینایی‌ام را ضعف دست داده و عضله دستم گرفتار سستی شده و از خواندن و نوشتن محرومم ساخته است. با این حال از طلب بازنمانده‌ام و پیوسته به یاری این و آن می‌خوانم و بر دست ایشان می‌نویسم»(فیلسوف ری، ص۵۳).

اگر یک نظرسنجی از جماعت تحصیلکرده صورت گیرد، شاید تعداد چشمگیری از آن‌ها رازی را با صفاتی نظیر «کاشف الکل»، «پزشک مشهور» و «شیمیدان برجسته» بشناسند؛ اما به بُعد مهم فلسفه دانی و فلسفه‌ورزی او اشاره‌ای نکنند. دلایل این جنبه مهجور شخصیت رازی را در ادامه خواهیم دانست.

تفکر فیلسوفانه رازی در تاروپود شخصیت علمی او تنیده شده و مسلّمات و قطعیاتی برای او وجود ندارد. «رازی از نخستین کسانی است که مسئله تردید را در جزئیات طب و حکمت یونانی با صراحت، اما با نهایت احتیاط علمی مطرح ساخته است؛ چنان‌که در آغاز [کتاب] «شُکوک» خود بر جالینوس می‌گوید: «صناعت طب و فلسفه، تسلیم به رئیسان و قبول گفتار آنان و مساهلت و مسامحت نمی‌پذیرد. فیلسوف از شاگردان و دانشجویان خود این تسلیم را انتظار ندارد؛ چنان‌که جالینوس، خود، کسانی را توبیخ کرده است که عقاید و گفتار خود را بدون دلیل و برهان به پیروانشان تحمیل می‌کنند». شکّ اسلوبی رازی که مقرون با نقد موضوعی است، دامنه آن بجز از طب و فلسفه تا حدود همه ادیان هم گسترش یافته؛ توان گفت که وی مبرّزترین فیلسوف انتقادی به شمار می‌رود که مراتب اجتهاد وی کمترین تقلید و تبعیت از غیر را برنمی‌تابد» (حکیم رازی، ص۱۳۶). همچنین «او معتقد است حکیم آن نیست که تنها به نقل آرای متقدمان بسنده کند؛ بل حکیم آن است که نظریات صواب در تکمیل آن‌ها بیاورد؛ یا در کمال رای و نظر بکوشد یا همان بِه که دم درکشد و بخموشد» (پیشین، ص۲۵۰).

محمد بن زکریا رازی فیلسوفی است که دل در گرو مکتب و مذهب و وحی نداشته؛ بلکه گوهر خِرَد را بسیار ستوده و آن را مهم‌ترین یاریگر و بهترین راهنما برای دستیابی به حقیقت دانسته است. از این رو آن‌چه می‌اندیشیده، بدون بیم و با تحمل تکفیرها و تهدیدها بیان می‌کرده و ناگفته پیداست که این بیان شجاعانه وی، آتش خشم و نفرت متعصبان و دینداران را تا چه حد شعله ور می‌ساخته است! مثلاً می‌توان به نظرش درباره عدل الهی اشاره کرد. «او مدعی بود که وجود شر در جهان از خیر پیشی می‌گیرد، دلیل آن باشد که این جهان، بهترین جهان ممکن نباشد» (از زرتشت تا خیام، ص۴۸۸). اما آن‌چه باعث شده که عمده آثار فلسفی رازی از بین برود و امروزه نیز چندان محل توجه و انتشار نباشد، نگاه این فیلسوف به همان خرد/ عقل و نقش تقابلی آن با نبوت است که اعتقاد داشت «قدرت عقل برای رسیدن به حقیقت کافی است و کسی که از قدرت عقل برخوردار است-یعنی فیلسوف- هیچ نیازی به وحی ندارد و می‌تواند خودش نسبت به خداوند علم پیدا کند. این انکار ضرورت نبوت بود که به شدت از سوی فلاسفه اسماعیلی نظیر ابوحاتم رازی مورد انتقاد قرار گرفت» (پیشین، ص۴۸۹).

شاید دوست بدارید :

برای این‌که قدر و قیمت خرد را در نزد حکیم اهل ری بفهمیم بهتر است از گفتار او در فصل یکمِ کتاب «طب روحانی» کمک بگیریم:

«آفریدگار که نامش بزرگ باد، خرد از آن به ما ارزانی داشت که به مدد آن بتوانیم در این دنیا و آن دیگر، از همه بهره‌هایی که وصول و حصول آن‌ها در طبع چون ما به ودیعت نهاده شده است، برخوردار شویم. خرد بزرگ‌ترین مواهب خدا به ماست و هیچ چیز نیست که در سودرسانی و بهره‌بخشی بر آن سر آید. با خرد بر چهارپایان ناگویا برتری یافته‌ایم؛ چندان که بر آنان چیرگی می‌ورزیم… ما حتی با خرد به شناخت آفریدگار بزرگ نائل آمده‌ایم… بر روی هم خرد چیزی است که بی آن، وضع ما همانا همچون چارپایان و کودکان و دیوانگان خواهد بود… چون خرد را چنین ارج و پایه و مایه و شکوهی است، سزا نیست که مقام آن را به پستی کشانیم، از پایگاهش فرود آریم و آن را که فرمانرواست فرمانبر گردانیم…»(حکیم رازی، صص۵۵۷و۵۵۸).

نکته خواندنی این که شهرت رازی محدود به ایران و جهان اسلام نیست و آوازه او جهان غرب را هم درنوردیده است. «با اختراع صنعت چاپ، از جمله آثار اولیه مطبوع، همانا کتاب‌های رازی به طبع رسید؛ چنان‌که اثر عظیم الحاوی برای نخستین بار به سال ۱۴۸۶ م و به طور کامل پنج بار بین سال های ۱۴۸۸-۱۵۴۲ چاپ شد. کتاب‌های دیگر هم از دهه‌های پایانی سده ۱۵ و طی قرن شانزدهم هرکدام از هفت تا ده بار به چاپ رسیدند. در پی انتشار آثار مزبور نیز ترجمه‌های آن‌ها به زبان‌های گوناگون اروپایی تداول یافت و همچنان مکرر چاپ شدند. کتاب‌های رازی قرن‌ها در دانشکده‌های پزشکی معروف اروپا تدریس می‌شد؛ چنان‌که مثلاً در سال ۱۳۹۵م کتاب الحاوی یکی از نُه کتاب دانشکده پزشکی پاریس بود. نیز مقاله نهم کتاب المنصوری او تا پایان سده پانزدهم جزئی از برنامه دروس دانشگاه توبینگن آلمان محسوب می‌شد. آوازه حکیم رازی در اروپا به حدی بود که شاعر انگلیسی، جفری چاسر (۱۳۴۰-۱۴۰۰م) در قطعه «دکتر طب» خود، نام او (rasis) را جزء شخصیت‌های برجسته و ارزنده علمی یاد کرده است» (پیشین، ص۱۲۰).

برای شناخت کامل این حکیم گیتی‌گرا (گیتی گرایی=مادیگری/ماتریالیسم)، روزگار او و اندیشه‌ها و سرچشمه‌های اندیشه‌های او می‌توان به مطالعه پژوهش پرمایه، محققانه و مفصل دکتر پرویز اذکائی(سپیتمان) نشست. این اثر با عنوان «حکیم رازی (حکمت طبیعی و نظام فلسفیِ) محمد بن زکریای صیرفی، پرویز سپیتمان (اذکائی)، نشر طرح نو» در ۹۵۰ صفحه به سال ۱۳۸۲ منتشر شده که در پاره‌های گوناگون این نوشتار بدان استناد شده است. «حکیم رازی» در هفت فصل تدوین شده که عناوین فصل‌ها نشانگر پرنکته بودنِ یادگارِ ارزشمندِ زنده یاد اذکائی است: فصل یکم: زمینه تاریخی؛ فصل دوم: روش‌شناسی؛ فصل سوم: معرفت‌شناسی؛ فصل چهارم: حکمت طبیعی؛ فصل پنجم: گیتی‌شناسی؛ فصل ششم:  سیرت شناسی و فصل هفتم: جهان‌بینی کلی.

نویسنده در فصل هفتم، یعنی جهان‌بینی کلی، که واپسین بخش کتاب است به جمع‌بندی مطالب و نتیجه‌گیری می‌پردازد که با ارائه سی بند فلسفی و ده بند مدنی از نوشته‌های رازی، چکیده اندیشگانیِ فیلسوف ری را پیش روی مخاطب خود می‌گذارد. صد صفحه پایانی کتاب نیز دربرگیرنده «نمایگان» است که از تعداد صفحات پیداست تا چه اندازه دقیق و پرجزئیات طراحی شده؛ شامل: کتابنامه (فهرست منابع و مراجع: الف) فارسی و عربی ب) زبان‌های اروپایی)؛ نامنامه (اَعلام، اشخاص، امکنه و نسبت‌ها) و واژه‌نامه (موضوعات و مصطلحات و کتب).

شادروان سپیتمان در معرفی کتاب خود می‌نویسد: «تألیف حاضر، خود، به نوعی تاریخ فلسفه ایران به شمار می‌رود که حکمت رازی در آن، محور اصلی مباحث و مطالب قرار گرفته است» (پیشین، ص یا). همچنین در اهمیت شناخت و بررسی فلسفه رازی می‌آورد: «فلسفه رازی اصلاً ایرانی است که وی آن را بازیابی یا بازآفرینی و زنده کرده است. پس همچون حکیم فردوسی-در قیاس تمثیلی- که حماسه ملی ایران را در شاهنامه احیا نموده، خصوصاً نظر به وسعت ابعاد معرفت علمی و حکمی و جامعیتی که فلسفه رازی داراست، به حق می توان آن را شاهنامه فلسفی ایران نامید» (پیشین، ص یا). باید توجه داشت که «فلسفه رازی همان دین باستانی ایران است منهای شریعت و بدون نبوت نقلی و به جای آن، قوانین یونانی را به حکم عقل پذیرفته است. باز در گفتگوی خود با ابوحاتم اسماعیلی در بیان رهایی انسان از عالم ظلمانی، فقط با فلسفه آموزی، نه مطلقاً با دین گروی، تأکید می‌کند هرکس که کوشید و خود به نگرش و پژوهش پرداخت، همانا به حقیقت راه یافت؛ زیرا جان‌ها از تیرگی این جهان پاک نشود و از این جهان به آن جهان فرانرود مگر با نگرش در فلسفه» (پیشین، ص۶۵۵).

یکم شهریور، روز همدان و فرزند دانشورش، پرویز اذکائی و پنجم شهریور، روز رازی را گرامی می داریم. استاد اذکائی در مقدمه کتاب یادشده، خود را «جهل ستیز» می‌خوانند. بنابراین ما نیز با نظر بر سخن ایشان، آرزو می‌کنیم خورشیدِ حقیقت و آگاهی بر تاریکیِ دروغ و نادانی چیرگی یابد و نور پر فر و فروغش را بر جای جای کهن بوم ایران بتاباند. چنین باد!

منابع

  1. حکیم رازی، (حکمت طبیعی و نظام فلسفیِ) محمد بن زکریای صیرفی، پرویز سپیتمان(اذکائی)، نشر طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۸۴.
  2. منتخبات فلسفه در ایران، از زرتشت تا خیام، حسین نصر و مهدی امین رضوی، ترجمه و تحقیق: مهدی فدایی مهربانی، نشر فلات، چاپ اول، ۱۴۰۰.
  3. فیلسوف ری، مهدی محقق، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل شعبه تهران، چاپ دوم، ۱۳۵۲.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.