نقش خانواده کودکان امروز در رانندگی شهروندان فردا
*یلدا خاکباز
*جامعهشناس
جامعهپذیری، فرایندی پویا، مداوم و اجتنابناپذیر از یادگیری الگوهای فکری و رفتاری، شیوههای زندگی جمعی در جهت شکلزگیری «من اجتماعی» است. جامعهپذیری جریانی است که به سبب آن انسان در طول حیات خویش تمامی عناصر اجتماعی، فرهنگی محیط خود را فرا میگیرد و درونی میسازد و با پرورش شخصیت، خود را با محیط اجتماعی زندگی تطبیق میدهد. اکثر اندیشمندان معتقدند که در فرایند جامعهپذیری عوامل متعددی از جمله نهادهایی چون خانواده، مدرسه، گروه دوستان و همسالان و رسانههای ارتباط جمعی تأثیرگذارند و در عصر کنونی با تغییرات چشمگیری در عوامل جامعهپذیری یعنی حضور در فضای مجازی هم بر فرد جامعهپذیر هم دیگر عوامل تأثیرگذاشته است.
اما آنچه در این نوشتار به خاطر اهمیت آن به امر جامعهپذیری پرداختیم، نقش نهاد خانواده است. واقعیت این است که نهاد خانواده در بروز الگوهای رفتاری چه در کلام و چه غیرکلامی، در کودکان اثرگذار است. به طور مثال؛ وقتی پدر خانواده نحوه درست استفادهکردن از خودروی در اختیار خود را حین رانندگی رعایت میکند، یقینا فرزندش در کنار او به رعایت قوانین و مقررات دامن میزند و بالعکس اگر پدر و یا مادر خانواده به قوانین و مقررات ترافیکی که نمونه بارز حقوق اجتماعی دیگران است، در حین رانندگی توجهی نداشته باشد! و در برابر پلیس یعنی ناظرین اجرای قانون نیز مقاومت کند، چطور میتواند به تثبیت و ترویج الگوهای مناسب رفتاری در جامعه و تقویت هنجارهای اجتماعی کمک کند؟ آموزش، مفاهیمی همچون رعایت حق تقدم، چرایی چراغ راهنمایی و یا مزایای بستن کمربند ایمنی و همین مکثهای کوتاه در رفتار اجتماعی میتواند کمک کند تا کودکان یک زیسته اجتماعی سالمتر و حتی دورتر از تنش در جامعه را تجربه کنند و چه بسا اگر این مفاهیم و هنجارهای جامعه درونی نشود، همین اجتماعیشدن ناقص و ناموفق باعث میشود هیچ ترسی از تخلف و قانونشکنی نداشته باشند و از انجام اعمال خلاف قانون ابایی نداشته باشند؛ بلکه درصدد توجیه رفتار خود و دلیلتراشی برای رفتار خود هم داشته باشند.