هیجانی به نام عصبانیت
*محمدمهدی اسدی
عصبانیت جزو هیجاناتی به شمار میرود که برای عموم مردم ناخوشایند است. این احساس معمولا با آستانه تحمل انسان رابطه وارون دارد؛ هرچقدر انسان صبورتر و آستانه تحملش بیشتر باشد دیرتر عصبانیتش را بروز میدهد یا به نوعی از کوره در میرود.
عصبانیت یک واکنش احساسی طبیعی نسبت به بعضی از برانگیزانندههاست که با کنش و واکنشهای در درون بدن مثل افزایش ضربان قلب و فشار خون، پائین و بالاشدن برخی هورمونها و انتقالدهندههای عصبی همراه میشود. شاید به همین دلیل است که ابراز بیش از حد این هیجان در بیشتر مواقع به نفع انسان نیست. این هیجان جلوی اندیشیدن و اندیشه درست را میگیرد و در بیشتر مواقع خود را با ناپایداری و رفتارهای تهاجمی، کردار و ظاهری پرتنش و نگران یا بیحوصله و دمدمی مزاج نشان میدهد.
در دنیای امروز به جز در مواردی خاص، عصبانیت رفتار پسندیدهای به شمار نمیرود؛ چون در این وضعیت روانی انسان جوش و خروش مناسبی ندارد. عصبانیت اشکال مختلفی دارد، اما در بیشتر این اشکال حالات عاطفی و ذهنی درستی به انسان نمیدهد. درست است در برخی موارد مثل ناعدالتی و اذیتشدن، آزاررساندن … اظهار این هیجان ممکن است درست باشد، اما دلیل نمیشود که آدمی عصبانیت را به عنوان احساس پسندیده خوب بشناسد. خشم و عصبانیت در بیشتر مواقع نمود خوبی برای انسان ندارد، در دنیای امروز این حس بیشتر خود را در جوامع نشان میدهد. همدان هم به عنوان یک جامعه روبه رشد از این قاعده جدا نیست در این شهر عصبانیت یک موضوع تازه نیست.
در گذشته به علت کوچک بودن شهر عصبانیت آنگونه که باید به چشم نمیآمد، اما اکنون که جامعه رو به رشد است توسعه و فناوری و صنعتی شدن جامعه و ماشینیشدن زندگیها، بیشتر احساسات وجودی انسان فرصت اشکار شدن ندارد. به همین خاطر ممکن است در جای نادرستی بیان شوند، عصبانیت هم در جهان کنونی جای بسیاری از احساسها مثل رنج شرم، غم، ترس، دلتنگی … بیان میشود. شهرهای امروزی به ویژه در همدان آلودگی صوتی و هوا، ترافیک خرابیهای شهری، نابسامانیها، آشفتگیها، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، کوچکشدن خانوادهها، طلاق و جداییهای عاطفی، کمبود تفریحات سالم برای جامعه و خانوادهها همه و همه شکیبایی شهروندان را کاهش داده و باعث بروز چیزی به نام عصبانیت میشود و این مسئله در جامعه بیش از بیش خود را نشان میدهد.
امروزه ما میبینیم این رخدادها باعث پائین آمدن آستانه تحمل مردم و عصبی شدن بیشتر شهروندان همدانی شده است. شاید هم به نوعی نیاز عاطفی یا اجتماعی… آن برآورده نمیشود؛ به همین خاطر ما میتوانیم با آموزشهای روانشناسی و زندگی اجتماعی، رعایت اصول و حقوق شهروندی و آموزش درست تا حدودی جلوی عصبانیت شهروندان را بگیریم.