تداوم «پاکیزگی محیط» به مثابه یک فرهنگ در ماه محرم
روزهایی که گذشت، خیابانهای شهر پر بودند از عزاداران امام سوم شیعیان. عزادارانی که در گوشه و کنار خیابان چای و شربت نذری و در هیئتها یا منازل شخصی خود، با شوری حسینی در سر، غذایی که نذر کرده بودند بین مهمانان سفره حسینبن علی(ع) پخش میکردند. از ایجاد تراکم خودروها در کنار خیابان برای گرفتن شربت و چای و افزایش احتمال تصادف و گاه از بینظمی و بیحرمتی به یکدیگر در طول صفهای نذری که بگذریم، مراسم عزاداری حسینی، حزنی غریب دارد و شهر را نیز حتی سیاهپوش کرده است اما متأسفانه به عادات نامطلوب برخی از شهروندان نیز مجال بروز و ظهور داده و باعث خلق صحنههایی شده که نه تنها چهره شهر را نامناسب کرده بلکه به محیط زیست ما نیز صدمات جبرانناپذیری وارد میکند. عزاداریها که تمام شد و سینهزنان و تعزیهخوانان به سمت منازل خود رفتند، سطح کوچهها و خیابانها و معابر شهر، پر میشود از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی و کاغذی! ظروفی که نه تنها قابل بازیافت نیستند، بلکه به دلیل کیفیت پایین، مصرف غذاها و نوشیدنیهای گرم در آنها سرطانزاست، چرا که این ظروف دارای مادهای شیمیایی به نام «پلی استایرن» هستند که با گرم شدن توسط غذا، گاز «هگزان» که گازی سمی است را آزاد کرده و وارد بدن ما میکنند. این ظروف، اخیرا بسیار هم گران شده است. از مقولهای به نام مصرفگرایی و اسراف که اتفاقاً فعلی ناشایست بوده و توسط ائمه بزرگوار (ع) به شدت نهی شده، اگر بگذریم، باید پرسید هزینهای که صرف این ظروف و برنجهای تراریخته خارجی میشود و به سطل زباله میرود، سایه شوم فقر مادی و معنوی را از سر چند نفر کم میکند؟
گفتم فقر معنوی، یاد افرادی افتادم که امسال به جای شربت و چای و غذا، نذر فرهنگی کردهاند. بله کتاب! با هزینه این ظروف کتاب خریده و به کودکان هدیه دادند. باز هم اگر اصرار داریم که نذر یعنی غذا، نه کتاب! دستکم به مردم اعلام کنیم که برای گرفتن غذای نذری، با خود ظرف بیاورند؛ یا اینکه این فرهنگ قدیمی را که در دو دهۀ گذشته خیلی مرسوم بود دوباره احیا کنند، چرا که از ظروف یکبار مصرف استفاده نمیکنیم. امام حسین(ع) شهید شد و شهید داد، نه در راه آب که در راه ایستادن در برابر ظلم و زور و گناه! آیا آسیبزدن به طبیعت و محیط زیست و خیانت در امانتی به نام محیط زیست که باید به نسل پس از خود تحویل دهیم، گناه نیست؟ آیا اسراف و دور ریختن این ظروف و محتویات درون آن گناه ندارد؟ وارد آوردن فشار مضاعف بر قامت پاکبانانی که مجبورند زبالههایی که ما به اختیار بر روی زمین رها کردهایم را جمعآوری کنند اگر ظلم بر انسان نیست پس چه نام دارد؟ زبالههایی که آمارها حکایت از چند برابر شدن آنها در این روزهای عزاداری دارند. در حالیکه توان شهرداری برای جمعآوری زباله، توانی محدود است و البته توان شهر برای پذیرفتن این حجم از زباله نیز همینطور، چرا که شهر موجودی زنده و پویا است و باید با آن مانند موجودی زنده رفتار کرد. در سنگاپور اگر کسی بر روی زمین آشغال بریزد باید در روز یکشنبه، با پلاکاردی در دست که روی آن نوشته شده: «من یک آشغالریز هستم»، مشغول نظافت شهر شود! ما با قدمتی چندهزار ساله چگونه میاندیشیم و چگونه عمل میکنیم؟
البته گذشته از این کارهای نادرست، چند سالی است اعضای برخی تشکلهای غیردولتی فعالیتهایی در زمینه جمع آوری زباله مراسم عزاداری انجام میگیرد. هرچند توان آنان و نیروهای پاکبان کمتر از آن است که بتوانند همه این پسماندها را جمع آوری کنند و بیشتر زبالهها در طبیعت رها میشود. با این حال بهتر است مدیریت پسماند در مبداء انجام شود و زباله کمتری توسط مردم به بهانه عزاداری تولید شود. به نظر میرسد روحانیت و مراجع میتوانند با امر به معروف و نهی از منکر و نصحیت تاثیر خوبی در زمینه کاهش تولید زباله داشته باشند. و فعالان مدنی نیز تلاش خود را در زمینه استفاده نکردن از طروف یکبار مصرف تجدیدناپذیر معطوف کنند تا در آینده زمان خود را برای جمعآوری زباله صرف نکنند.
رضوان اسکندری
فعال اجتماعی
هفته نامه خبری الوند