*لیلا بهرامی
*جامعهشناس
ما امروزه در دنیای رسانهای شده زندگی میکنیم و به گونهای در معرض پیامهای رسانهای قرار گرفتهایم که حتی شناختمان از دنیا به واسطه رسانههای دیداری- شنیداری و رسانههای اجتماعی (آنلاین) شکل میگیرد. رسانهها با تولید و انتشار مفاهیم ادراک انسان را از جهان پیرامون شکل میدهند و بر تصورات و انتظارات افراد از خویشتن، یکدیگر، جامعه، ملیت، نژاد، جنسیت و…تاثیر میگذارند.
رسانه همزمان ظرفیت بالایی از شر و خیر را در خود دارد و در چنین وضعیتی است که سواد رسانهای اهمیت مییابد. چراکه مخاطب به مدد سواد رسانهای میتواند از اثرات مخرب و منفی دور بماند و بیشترین بهرهبرداری را از محاسن به عمل آورد. صاحب نظران ارتباطات و رسانه، سواد رسانهای را به عنوان مهارت و توانایی ضروری برای زیستن در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات نام گرفته مطرح میکنند. پرداختن به سواد رسانهای در ایران عمری کمتر از یک دهه دارد و در گستره همان فعالیت محدود نیز بیشتر به توصیف و کژکارکردها پرداخته شده است و بحث آموزش آن مورد توجه جدی قرار نگرفته است.
در آموزش سواد رسانهای چهار مولفه نقش مهمی دارد: این چهار مولفه بعد شناختی، احساسی، زیبایی شناختی و اخلاقی است. هر کدام از این چهار بعد، بر دامنه متفاوتی از درک و فهم ما متمرکز است. بعد شناختی فرد را ملزم میکند ساختار دانش خویش را گسترش دهد. کسب دانش لازم درباره یک موضوع از طریق منابع متعدد رسانهای و دنیای واقعی باید صورت گیرد. در بعد احساسی کنترل عواطف و احساسات در برابر پیامهای رسانهای اهمیت ویژهای دارد. بعد زیباییشناختی کمک به داوری و قضاوت درباره پیام و نحوه تدوین، ویراستاری، نورپردازی، بازیگردانی، صفحه آرایی و موارد دیگر است و همچنین در این بعد افراد به نحوه دستکاریها و ترفندهای هنری آگاهی مییابند. بعد اخلاقی سواد رسانهای قضاوت درباره ارزشهاست. امروزه رسانهها گاهی مرزهای اخلاقی را زائل و الگوهای جدیدی از کنش و رفتار ارائه میدهند. بعد اخلاقی تمیز میان درستیها و نادرستیهاست. از چنین منظری میتوان گفت سواد رسانهای مدیریت و کاهش تاثیرات سوء رسانهها است.
ما امروزه با هر سطحی از دانش و سواد آکادمیک در فضای مجازیِ لبریز از اطلاعات و اخبار جعلی و ضد و نقیض، بیش از هر زمان دیگری به فراگیری مهارتها و تکنیک هایی برای ارتقای سواد رسانهای مان نیازمندیم؛ سوادی که فرایندی دائمی است و شقوق مختلفی دارد از جمله سواد فضای مجازی، سواد رایانهای، سواد اطلاعاتی، سواد تربیتی، سیاسی، دینی و مانند این در سواد رسانهای بر عنصر یا مهارت تفکر انتقادی تاکید میشود و گاهی حتی یک فرد بیسواد متفکر بهتر از افراد باسواد و تحصیل کرده سره را ناسره تشخیص میدهد. اخبار جعلی یا فیک معمولا تازگی بیشتر و هم جنبههای احساسی بیشتری دارند و معمولا دارای عنصر شگفتی هستند. به طور خلاصه خبرنگاری زرد و پروپاگاندایی است که با قصد پخش اطلاعات غلط در رسانههای مجازی صورت میگیرد.
در این میان خبر جعلی که بر اساس بی اخلاقی و منفعت طلبی عدهای تولید شده از مجرای ضعف سواد رسانهای مخاطب در ابعاد وسیع انتشار مییابد و اثرات ناخوشایند خود را بر احساسات و رفتار مخاطبان بر جای میگذارد. تصاویری از نامههای جعلی و ساختگی سازمانها تا زندگی خصوصی افراد مختلف یا نسبت دادن سخنان بی پایه و اساس به شخصیتهای شناخته شده برای موج سواری بر احساسات مردم مثالهایی آشنا هستند. ارتقای سواد رسانهای و بصری امروزه مسؤلیت فردی و اجتماعی ماست. افراد دارای سواد رسانهای تنها اسیر محصولات رسانه نمیشوند درک و بینش عمیق تری دارند و قضاوتهای صحیحتری از محیط پیرامون خود دارند. جنبه دیگری از سواد رسانه به شناخت و آگاهی به رسانه، کانال ارتباطی، ژانرهای اصلی و فرعی و در ورای آن اقتصاد سیاسی ارتباط دارد، توجه به اهداف اشاعهدهندگان خبر که با چه هدفی و چگونه از طریق محتوای ساخته شده در پی اثرگذاری بر گرایش، رفتار، نگرش افراد جامعه هستند.
در واقع مخاطب به واسطه کسب مهارت و سواد رسانهای میتواند با نظام ارزشی و ایدئولوژِی تولیدکنندگان آشنا شود و از این رو صرفا یک مخاطب منفعل نباشد. اکثریت افراد صرفا اطلاعات را مصرف میکنند اما نه برای حل مسائل بلکه به دلیل کالا شدگی اطلاعات را خریداری میکنند و از باب عقب نماندن از چرخه مصرفکنندگان آن را مصرف میکنند بدون اینکه واقعا به دنیای عمل شان ارتباط داشته باشد. در این میان هدف سواد رسانهای این است که به مردم کمک کند تا به جای این که مصرف کنندگانی منفعل باشند به شهروندانی فرهیخته تبدیل شوند.