*سمیه بهبودی
*کارشناس علوم تربیتی
امروزه شاهد دگرگونیهای عمیق در نیازهای مربوط به سلامت مردم هستیم. اگرچه گسترش امکانات جدید، امکان افزایش طول عمر مردم را فراهم کرده است اما ابعاد وسیع مسائل موجود در جامعه مشکلات جدی و قابل تعمقی برای برنامهریزان سلامت ایجاد کرده و شناخت وضعیت موجود را به الزامی غیر قابل چشمپوشی بدل کرده است که در علم روانشناسی مقوله شخصیت از این موضوعات مستثنی نیست. ویژگیهای شخصیتی والدین و روشهای تربیت کودک، تعیینکننده اولیه شخصیت در نوجوانی و بزرگسالی تلقی میشوند. بنابراین امروزه بیشتر روابط دوسویه شخصیت افراد خانواده به ویژه والدین از جمله عناصر مداخله کننده در روابط بین شخصی است. از نظر کارشناسان شخصیت، یک سازه کلی است که از مجموعه ویژگیهای فردی تشکیل میشود و به سه عامل تفکر، عواطف و رفتارهای بیرونی قابل مشاهده که در تعامل با عناصر محیط ایفای نقش میکند. اینگونه مطالب سرمشقهایی هستند برای الگوسازی که در اختیار آنها قرار داده میشوند.
شخصیت مجموعهای از صفات هیجانی و رفتاری است که فرد را در زندگی روزمرهاش احاطه و همراهی میکند که از مشخصات بارز در مدیر و رئیس سازمانهای متعدد است. بدون شک یکی از مباحث اصلی و بنیادی علم روانشناسی ویژگیهای شخصیتی است. از آنجایی که در ادارات همدان و شهرهای دیگر این ویژگیها میتواند زیربنای رفتاری افراد را تشکیل دهد، پرداختن به این مقوله جنبههای خاصی از عملکرد افراد را در زمینههای مختلف روشن میسازد. توجه به ابعاد شخصیت افراد در هر سازمان و نهادی آن را در رسیدن به بهرهوری یاری میکند. شخصیت بستری است که با دادههای حاصل از ویژگیها و ابعاد آن، میتوان کنشهای مختلف افراد را در موقعیتهای مختلف پیشبینی کرد. اما شیوع و گستردگی ویژگیهای شخصیت موجب شده است تا در هر موضوعی تنها آن دسته از ابعاد و ویژگیهای آن اندازهگیری شود که سهم و نقش بیشتری در تبیین عملکرد و رفتار گروهها دارد. به همین سبب، اغلب مدیران در همدان بیش از اینکه برونگرا باشند، درونگرا و محافظهکار هستند که افراد برخوردار از آن، بیشتر قدرت میبینند و بر صدر مینشینند و غریب به اتفاق ویژگی اکثر آنان است. به نظر میرسد برخورداری از این ویژگی، فرمانراندن بر دیگران را آسان میکند و امکان دستیابی به مناصب و مدارج بالا را فراهم میسازد. مدیران برای اینکه از عهده انجام وظایف محوله برآیند به صفات شخصیتی خاص نیاز دارند. هوش و خلاقیت مدیر، صفتی است که اغلب از آنها نام برده میشود. در حقیقت، شخصیت مدیر جدا از موقعیتهایی که برای آن سازمان فراهم میکند، تعریف نمیشود. شخصیت برای طبقهبندی ویژگیهای افراد از نظر رفتار است. ویژگیهای شخصیتی به عنوان مجموعه سازمانیافته ثابت و پایدار در افراد میباشد و واحدی متشکل از خصوصیات نسبتا پایدار که بر روی هم، یک فرد را از فرد یا افراد دیگر متمایز میسازد.
با توجه به روی کار آمدن دولت جدید و تغییر و تحول در انتصاب اگر فردی متناسب با تواناییها و ویژگیهای شخصیتی برای رهبری انتخاب شود نه تنها شکوفایی فردی حاصل خواهد شد بلکه سازمان نیز از او بهره بیشتری خواهد برد.
قابل ذکر است از دیگر متغیرهایی که در رفتار و شخصیت اهمیت ویژه دارد، تعهد است. تعهد یک نگرش درباره وفاداری کارکنان به سازمان، موفقیت و کارآیی پیوسته آن است. تعهد را میتوان به عنوان قدرت تشخیص افراد همراه با فعالیت و مشارکت در یک سازمان تعریف کرد. بر اساس دیدگاه صاحبنظران تعهد در سه بخش تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری طبقهبندی کرد که معمولیترین روش برخورد با تعهد سازمانی، تعهد عاطفی است. در این وابستگی که بر اساس آن فردی که به شدت متعهد است برای خود تعیین هویت میکند، مشارکت داشته و با کارها درگیر میشود و از عضویت در هر سازمانی لذت میبرد و به نیروی انسانی تحت مدیریت خود کمتر اعتماد میکند. به عبارت دیگر با صرف وقت، عمر و تلاش بیشتر، اینگونه مدیران به راحتی حاضر به ترک خدمت نمیشوند و به طور معمول تا پایان خدمت یا پایان دولت به کار خویش ادامه میدهند. امید است انتخاب صحیح نیروی انسانی در بخش مدیریت با توجه به سرمایههای با ارزش موجود بتواند گام مؤثری در ارتقای سطح مدیریتی شهرمان باشد.