آموزش ردیف موسیقی ایران و رازهای درونی آن
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
شیوه فراگیری و آموزش موسیقی ایران که تحت عنوان «موسیقی دستگاهی» یا «ردیف» از آن یاد میشود، براساس سینه به سینه و یا شفاهی است که یک هنرجوی موسیقی در یک روند آموزشی جدی و طولانی، دستگاهها، آوازها و گوشههای موسیقی ایران را فراگرفته و سپس در مرحله بعدی با مطالعه و پژوهش به تدریج به رازهای درونی و ظرافتهای آن پی میبرد .
فراگیری و سپس اجرای ردیف موسیقی صرف یادگیری ملودی و آهنگ گوشههای ردیف نیست، همانطور که با داشتن سواد خواندن، نمیتوان تمام رازها و ظرافتها و تفکری که بهطور مثال در یک غزل حافظ وجود دارد با خوانش آن به دست آوریم، برای درک و فهم و لذت درونی موسیقی ایران نیز، باید بتوانیم این راز و رمزها را از درون آن به مانند الماسی درخشان استخراج کنیم.
یکی از مهمترین عوامل در راستای درک این راز و رمزها، شیوه فراگیری است که با ورود نتاسیون و آوانگاری ردیفهای ناقص این مسیر آموزش دچار تغییرات و تحریفات بسیاری شد. به نظر میرسد که یکی از اولین ردیفهای موسیقی که به صورت آوانویسی برای ساز سنتور به نگارش درآمده است، دورههای ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا است. اگرچه ظاهرا این ردیف برای سطح پایه و یا برای هنرستان موسیقی تهیه شده است، اما در سالهای بعد عدهای دانسته و یا ندانسته، این ردیف و ردیفهای آوانگاریشده دیگر را برای آموزش موسیقی به کار برده و میبرند که تبعات منفی بسیاری در کیفیت و کمیت محتوای ردیف دارد و اصرار بر روش آموزش براساس نتاسیون، که از آن به نام موج جهانیشدن موسیقی ایرانی !!! یاد میشود، تبعات بسیار منفی بر شیوه آموزش داشته است. خوشبختانه در این میان هنرمندانی چون استاد «نورعلی خان برومند»، توانستند در برابر این موج کاذب، در دفاع از موسیقی ایرانی جدی و حفظ و بقای از آن تلاش کنند. اجرای هفت دستگاه موسیقی ایران به صورت صوتی بهوسیله این استاد بزرگ موسیقی ایران تأثیر مهمی در برابر این شیوهها، برای فراگیری صحیح ردیف به یادگار گذاشت.
ساز اصلی استاد ابوالحسن صبا، ویلون بود، اما با توجه به استعداد و علاقه این استاد بزرگ موسیقی، سنتور را هم به خوبی مینواخت و به همین خاطر ردیفی آوانگاریشده، از این استاد برای آموزش سنتور شکل میگیرد. با توجه به اینکه این ردیف برای مقطع آموزشی خاصی تهیه و تنظیم شده است، هنرجویان این ساز باید به نکات ذیل توجه داشته باشند:
۱- این ردیف برای مقطع خاصی چون هنرستان موسیقی تنظیم و آوانگاری شده است و با یک مقایسه کوچک با ردیفی چون ردیف میرزا عبدالله مشاهده میشود، بسیاری از گوشههای دستگاههای مختلف ردیف، در آن وجود ندارد .
۲ – آموزش و یادگیری ردیف موسیقی ایرانی بوسیله آوانگاری (نتاسیون) امکانپذیر نیست. استاد «مجید کیانی» مینویسد: «البته نباید زحماتی را که استادان معاصر برای ثبت و حفظ آهنگها بهوسیله نت انجام دادهاند، نادیده گرفت، که این کوشش ارزش و اعتبار بسیاری دارد، زحمات و تلاش بیدریغ آنها، کار را برای محققین هموار خواهد ساخت. اما آنچه در این بحث مورد گفتوگو است، آموزش موسیقی است که خط موسیقی جدید (نت) برای یادگیری آن به هیچ وجه مناسب نیست». مرجع آموزشی ردیف، یادگیری از یک استاد مسلط بر ردیف به شیوه شفاهی و سینه به سینه آن است.
۳- اغلب قطعات ضربی و چهارمضرابها از ساختههای استاد حبیب سماعی است که در جهت تسهیل در یادگیری هنرجویان، به صورت ساده آوانگاریشده و لازم است در جهت فراگیری کامل قطعات فوق، اصل قطعه شنیده و اجرا شود.
۴- قطعات آوازی (گوشهها) آوانگاری شده ردیف یادشده، از کاستیهایی برخوردار است که گاهی ساختار و فرم خود گوشه نیز، فراموش شده است (حذف تزئینها و اشارهها). در این راستا نیز لازم است هنرجویان موسیقی باید، گوشههای مختلف این ردیف را با گوشههای ردیف (ردیف میرزا عبدالله میتواند الگوی مناسبی باشد) مطابقت کنند و در جهت یادگیری کل ردیف کوشا باشند.
۵- ما نمیتوانیم به وسیله «آوانگاری و نتاسیون غربی، ساختار و تزئینهای موسیقی دستگاهی ایران را (کیفیتها و ترکیبات صوتی مثل ارتعاش، لغزش، شدت نواخت، و ثبت زمانبندی ریزها که دائما در حال تغییر است که گاهی بیشتر از استروکتور و ملودی اهمیت دارد)، – کورت زاکس – فرا بگیریم. از سویی تعدد ردیفهای آوانگاری شده خود مشکلات بسیاری را در روند آموزشی برای هنرجویان به وجود آورده است. استاد «محمدرضا لطفی» در اینباره که از آن به عنوان وضعیت اسفبار آموزشی یاد میکند، مینویسد: «وضع تحصیلی موسیقی ایرانی در مراکز علمی بسیار تأسفبرانگیز شده است، یعنی معلمی در یک دانشکده کاربردی (خصوصی و دولتی) مکتب وزیری درس میدهد، در یک بنگاه دیگر ردیف نوشته شده معروفی با نت تدریس میشود و در مراکز دیگر که تابع سنت هنرستان موسیقی ملی هستند، به تدریس ردیف با گونه دیگر برخورد میشود».
در عین حال که کتب مدون و تنظیم شده همچون ردیف استاد ابوالحسن صبا و کتب آموزشی آوانگاری دیگر، میتواند برای آموزش به کار گرفته شود، اما لازم است هنرجویان موسیقی در جهت تکمیل دانش موسیقایی خود، موسیقی دستگاهی ایران (ردیف) را نیز براساس سینه به سینه فرا گیرند و تلاش در این راه، دستیابی به یک موسیقی هنری و جدی را، امکانپذیر میکند. متأسفانه اغلب هنرجویان و حتی مدرسان، این ردیف را یک ردیف کامل میدانند و به خیال اینکه این ردیف را اجرا و یاد گرفتهاند به دنبال ردیف دیگر نمیروند.
تجربههای آموزشی موسیقی با استفاده از نتاسیون در سالهای گذشته به خوبی نشان داد که این روش آموزش خروجی مناسب نداشته است و هنرجو در صورتی که بتواند بر اساس ضرورتهای زمان کلیاتی از زبان موسیقی اروپایی غربی را فرا گیرد، میتواند به جای معطلماندن در یک روند آموزشی اشتباه، به فراگیری ردیفی مثل میرزا عبدالله و آثار باقیمانده از گذشتگان موسیقی ایران به صورت شفاهی و شنیداری بپردازد. لازم است که گوشههای موسیقی ایران را بعد از شنیدن و در حضور استاد و راهنمای آشنا به موسیقی دستگاهی به شیوه شفاهی (سینه به سینه) فرابگیریم .