آیا بازی با جان کودکان قانونی است؟
*نصرالله پزشکی
*فعال حقوق کودکان
در خبرها آمده بود که کودکی خردسال از پنجره یا سقف باز اتومبیل مدل بالا و گرانقیمت پدرش که با سرعت زیاد در حال حرکت بوده به بیرون پرت شده و در حالت کما به سر میبرد. متأسفانه از اینگونه اخبار این روزها کم نیست و کودکان خردسال بسیاری به علت ناآگاهی و غفلت والدین و قصور مسئولین و سازمانهای مسئول نظارت، جان خود را از دست داده یا برای تمام عمر ناتوان میشوند. کافی است در ساعات عصر به ویژه در روزهای تعطیل گشتی در شهر بزنید تا موارد متعددی از اقدامات خطرناک کودکان مانند خروج سر و تن از پنجره یا سقف اتومبیل، نشستن کودکان کوچک در صندلی جلو، نبستن کمربند، استفادهنکردن از صندلیهای ویژه شیرخواران و نشستن کودکان در دامان راننده گاهی همراه با هدایت فرمان را مشاهده کنید.
براساس پیماننامه حقوق کودکان هر کودکی باید برای رفاه حال خود، از حمایت و مراقبتهای ضروری برخوردار شود. این پیماننامه همچنین میپذیرد که «هر کودک حق ذاتی زندگی دارد» و باید اطمینان حاصل شود که سازمانهای مسئول مراقبت یا حفاظت از کودکان به ویژه در حوزه ایمنی از استانداردهای تعیین شده توسط نهادهای معتبر پیروی کنند. شاید مهمترین اقدام در این راستا مقابله با شیوع بالای مرگ و میر و معلولیت کودکان در حوادث ترافیکی است، به ویژه در کشور ما که اولین علت مرگ و میر کودکان حوادث و سوانح است.
از جمله پیشنهادات سازمان بهداشت جهانی برای ایمنی کودکان در رانندگی و ترافیک استفاده از صندلی کودک متناسب با سن و بستن کمربند ایمنی است. استفاده صحیح از صندلی کودک و کمربند ایمنی میتواند سبب کاهش ۶۰ درصدی مجروحیت شدید به دنبال حوادث ترافیکی در کودکان ۴ تا ۷ ساله و کاهش ۸۰ تا ۹۰ درصدی در شیرخواران زیر دو سال شود. در قوانین راهنمایی و رانندگی ما نیز نبستن کمربند و نشستن کودکان زیر ده سال در صندلی جلو جرم محسوب شده و جریمه به آن تعلق میگیرد. گویا اقداماتی مانند خارجکردن سر و تنه و نشاندن کودکان در دامان راننده چنان سفیهانه و دوراز عقل هست که قانونگذار و نهادهای حقوق کودک در شرایط عادی آنها را قابل تصور ندانسته و درباره آنها سکوت کردهاند. با توجه به اهمیت موضوع در برخی از کشورها رعایتنکردن نکات ایمنی کودکان در رانندگی مانند استفاده نکردن از صندلی کودک موجب جداکردن کودک از والدین و ارجاع آنها به دادگاه برای تائید صلاحیت والدگری میشود. چندی پیش جایی خواندم که برای کسانی که در خیابانها و بزرگراه ها اقدامات خطرناکی مانند به اصطلاح لاییکشیدن میکنند، علاوه بر جریمه، جلسات مشاوره روانشناسی هم در نظرگرفته شده است، چراکه این اقدامات نوعی خود و دیگر آزاری ارزیابی میشوند. حال با این منطق اینگونه رفتار با کودکان را چگونه باید ارزیابی کرد؟
و در پایان سوال از ناظرین بر اجرای مقررات رانندگی و تأمین حقوق و سلامت کودک (پلیس راهور، سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، نمایندگان استانی مرجع ملی حقوق کودک و …) این است که آیا یازی با جان و سلامتی کودکان قانونی است و آیا کسانی که این اقدامات خطرناک را انجام میدهند، از سلامت روان و شایستگی والدگری برخوردار هستند؟ اگر پاسخ خیر است سکوت تقریبا مطلق در برابر این اقدامات خلاف قانون و حقوق کودک چگونه توجیهپذیر است؟ به همین ترتیب تشکلهای حوزه کودک و سلامت نیز باید پاسخگوی غفلت در ایفای نقش آگاهیبخشی و مطالبهگری خود در این زمینه باشند.