ابتذال در هنر موسیقی
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
وجود تنوع موسیقایی در شیوههای گوناگون، در همه کشورها وجود دارد و مخاطبان آن با توجه به حسن انتخاب و سلیقههای شنیداری خود، با نوعی موسیقی ارتباط برقرار میکنند و از آن لذت میبرند. این سبکها و شیوهها در موسیقی براساس نیازها و تقاضای یک جامعه شکل گرفته و ضرورتی انکارناپذیر است. یک موسیقی مخاطبان خاصی از جامعه را دارد و به گونهای است که دارای ساختار و ویژگیهای منحصر به فرد خود است و از یک نظم و قانونمندی با تعاریف مشخص برخوردار است.
کشور ما نیز با توجه به وجود اقوام مختلف و فرهنگ گسترده متأثر از آن، دارای بخشهای گوناگون موسیقی چون: موسیقی نواحی، دستگاهی، مجلسی، مذهبی، پاپ و در این چند دهه گذشته موسیقیهای تلفیقی و ترکیبی است که یک گستردگی موسیقی با اشکال و اندیشههای مختلف را به وجود آورده است. حتی در هرکدام از این انواع موسیقی نیز زیرشاخههایی وجود دارد که ممکن است در بخشی از آنها تغییرات و تحریفهایی شکل گرفته باشد که خود جای بحث و گفتوگو در یادداشت دیگری را دارد.
اما امروزه نوعی موسیقی در حال شکلگیری و اشاعه است که هیچ شباهتی حتی به یک موسیقی تغییر و یا تحریفشده ندارد که بهتر است بگوییم این نوع موسیقی اصلا موسیقی نیست و فقط سروصدایی از سازهایی است که ظاهراً به صورت آهنگین و ریتمیک با تحریف صدا، تصویر و نور به صورت مبالغهآمیز تولید میشود. اگرچه در تولید این آثار روشهای مختلفی به کار گرفته میشود، اما در کلیت این آثار وجوه مشترکی وجود دارد که میتوان به: استفاده از فضاهای خاص و مثلا شیک، تنوع شرکتکنندگان نوازنده با تواناییهای مختلف، استفاده از لباسهای رنگارنگ، انتخاب ملودیهای نخنماشده و تکراری و به خصوص از ترانههای سطح پائین و دمدستی، سازبندی بیربط و گاه فقط نمایشی و در نهایت ضبط در استودیو و صداگذاری بر روی تصاویر، اشاره کرد. اغلب سازندگان این آثار یا هیچ آشنایی با موسیقی ندارند و یا تحت تأثیر عواملی چون: دیدهشدن و کسب درآمد و نداشتن یک اندیشه منسجم و پایدار، دانسته و یا ندانسته به تولید – و نه آفرینش – یک موسیقی مبتذل میپردازند که تعبات منفی بسیاری دارد.
جای تأسف است این نگاه تولید آثار مبتذل غیرموسیقی، که حتی مخاطب عام هم تمایلی به شنیدن و دیدن آن ندارد، در برخی آموزشگاههای موسیقی، که رسالت آموزش موسیقی هنری و جدی را دارند نیز دیده میشود. اگرچه بخشی از این نوع فعالیتها در آموزشگاههای موسیقی نشاندادن و تشویق هنرجویان با استعداد است، اما اغلب تولیدات نه تنها هیچ ارزش هنری ندارند بلکه باعث مشکلات آموزشی در میان هنرجویان میشود. خودشیفتگی و اعتماد به نفس کاذب در میان این هنرجویان و خانوادههای بیاطلاع آنها از اهداف این آثار، بسیار زیانبار خواهد بود.
همه ما به خوبی میدانیم که یک نهاد دلسوز و یا یک تشکل صنفی مسئول که بخواهد و یا بتواند درباره این آثار مبتذل موضعگیری و یا برخورد جدی داشته باشد، وجود ندارد. پس لازم است همه استادان و مدرسان دلسوز موسیقی، مدیران آموزشگاههای موسیقی که دغدغه هنر موسیقی ایرانی را دارند و همه علاقهمندان به فرهنگ ایرانی در این خصوص سکوت نکنند و با برخورد جدی و نقد این آثار بتوانند مانع گسترش و اشاعه موسیقی مبتذل شوند. داشتههای فرهنگی و عالمانه ما هر روز مورد تهاجم و تخریب و تهدید است و وظیفه همه ماست که در اشاعه فرهنگ جدی ایرانی در همه عرصههای آن و به خصوص موسیقی نقشآفرینی داشته باشیم و بتوانیم با اشاعه و خلق و آفرینش آثار موسیقی متفکرانه و اصیل، آن را برای نسل آینده حفظ کنیم.