*صاحب محمدیان منصور
*مدیر پروژه مطالعاتی احیای رودخانههای همدان
رودخانههای شهر همدان یکی از مهمترین فرصتهای شهر برای بازآفرینی زمینهگر است. فضاهای شهری شکلگرفته در پیوند با رودخانههای گذرنده از شهر، بستری شدهاند تا طبیعت، تاریخ و زندگی اجتماعی در یک برهمکنش پیچیده نقش بازی کنند. رودخانههای همدان تاریخی کهن دارند که اشارهای گذرا به آنها نشاندهنده نقش آنها در شکلگیری شهر همدان خواهد بود.
رودخانه آبشینه- سیمین
دلیل نام سیمین برای این رود شاید انشعاب از روستای سیمین باشد و جالبتر این است که بعد از به هم پیوستن این رود با رودهای خاکو، الوسجرد، زربار، حیدره و وفرجین (دره ماوشان)، سیمین صالح آباد، رود گردنه اسدآباد و همه کسی در نهایت سیمینه رود نامیده میشود و در ادامه آن را قره چای مینامند.
رودخانه آلوسجرد
روایت متداول از کتسیاس کنیدوسی طبیب دربار هخامنشی(۴۱۷-۳۹۸ ق م) حاکی از ان است که: در ۱۹۰۰ ق م، سمیرامیس (ملکه آشوری) در دشت همدان کاخی ساخت (اکباتانه) و از کوهستان الوند (Orontes) اقدام به کندن آبراههای کرد که تا شهر اکباتان میرسد (جکسن، ۱۳۵۲: ۱۷۳). داستان آبراههسازی سمیرامیس راجع به الهه شمیرام (خدای کوهستان زاگرس) است و نه ملکه آشوری، که از خدایان قوم کاسی است (اذکائی،۱۳۸۰). بنابراین آبراههسازی در کوه الوند یا بنیاد شهر همدان، بر حسب زمان اسطوری طبعا به اوائل استقرار کاسیان در آن منطقه برمیگردد، که لابد از هزاره سوم(ق م) قدمت مییابد. آثار تمدنهای ما قبل تاریخی در آن مکان هم موید این نظر است. (اذکائی،۱۳۸۰). آلوسجرد وجهی است فرگشته از اسم پارتی بلاشگرد، یعنی ساخته بلاش که در قدیم اسم دهکده مرادبیک هم بوده است (از یادداشتهای اذکائی) (نامجایها ۴۱) همچنین در راحه الصدور آیه السرور راوندی، جالوسگرد را در پای اروند گفته است (راوندی ۵۹۹ ه ق، تصحیح محمد اقبال) در تاریخ دو روایت از ساختن سد بر روی الوسجرد وجود دارد که یکی راجع به حمله بخت النصر و دیگری حمله اسکندر به شهر همدان است.
روایت حمله بخت النصر
چون بخت النصر بر همه جا فیروز شد و به بابل آمد، سرهنگی به نام صقلاب با پانصد هزار مرد به همدان فرستاد. او بر در همدان بار افکند و با مردم آنجا همی جنگید. لیکن بر آن شهر دست نمی یافت. به بختالنصر چنین نامه کرد: من به شهری آمدم که دارای بارویی بلند و سرکش است و …چون نامه به بخت النصر رسید، به او نوشت: که از همدان و کوهها و چشمهها و راهها و دیهها و منابع آنجا نقشهای کشی و نزد من فرستی. تا نقشه به بخت النصر رسید … دانایان هم رأی شدند که باید سالی درست، در پیش چشمهها سدی سازند. سپس آن سد را بگشایند و آب را روانه شهر کنند تا شهر را فراگیرد. صقلاب هم چنان کرد. بیشتر شهر غرق شد. (ابن فقیه، مخترالبلدان: ۳۶-۳۷)
روایت حمله اسکندر
چون دارا، عزم حرب اسکندر را نمود قلعهای متین در وسط همدان ساخته و شهر را استحکام داده حرم و خزانه خود را با دوازده هزار لشکر در آنجا گذاشته روانه حرب اسکندر شد. چون دارا به قتل رسید اسکندر، لشگری عظیم به سرداری صقلاب رومی به ضبط همدان فرستاد و او با کسان دارا، محاربه کرده همدان را محاصره کرده اما از فتح همدان عاجز شد و عجز خود را به اسکندر اظهار کرد اسکندر نوشت تا صورت همدان را برای او کشیده بفرستد تا در آن باب، تدبیری کند. چون صورت همدان به نظر اسکندر رسید به تدبیر ارسطاطالیس استاد خود حکم کرد تا صقلاب، آبهای همدان را که مشرف به شهر و قلعه است مسدود کند تا آبی بسیار جمع شود و پس از آن، آب را به شهر و قلعه سر دهند تا قلعه خراب شده و مفتوح شود. صقلاب به فرموده عمل کرد و قلعه مفتوح شد.(زکریا بن محمد بن محمود قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، مخترالبلدان: ۵۶۰-۵۵۹)
رودخانه دیوین
رودی که از دره دیویجین (دیویگان- دیوان) سرچشمه میگیرد را رودخانه دیوین مینامند. ایرانیان قدیم بومیان فلات ایران را با این نام میخواندهاند. بعضی معتقدند که این دیوها ملتهای غیرآریایی بودهاند که کم کم مغلوب و مقهور نژاد ایرانی شدند. از اینکه بعضی از شاهان ایران پس از غلبه بر دیوها آنها را مأمور آموختن برخی از فنون به ایرانیان کردهاند، میتوان احتمال داد که مقصود نژادهائی غیر از ایرانی بوده است که شاید در تمدن و صنعت بر ایرانیها مقدم بودهاند (دهخدا). اساسا در دین زردشت همه اشخاص و اقوام خارج از آئین مزدَیَسنا خواه ایرانی و یا غیر ایرانی به نام دیویسن یعنی پرستنده دیو نامیده شدهاند (دارمستتر، جیمز، مجموعه قوانین زردشت، ۳۱).
رودخانه زربار
«سیمینه رود» سابقا گویا نظر به اسم رودک «زربار» (از دره گنجنامه) در حوضه «شانارته» مزبور بسا «زرینه» نام داشته؛ در هر حال تالاب «زرینه» همدان احتمالا همان «زرنومئیتی» (=زرمند) مذکور در «اوستا» (زامیادیشت، بند ۶۸) به موجب «خورشیدنیایش» (بند ۸) که نام آبگیری است، خصوصا به تصریح بُندهشن (فصل ۲۲، بند ۶) همان «دریاچه زراُومند همدان» است. این همان دریاچه «بهرامآوند» مذکور در رساله پهلوی شهرستانهای ایران است. (بند ۲۷) که بهرام «گور» در آن آبادانی کرد.
جعفر بن محمد (ع) فرموده است:
«همانا در کوه اروند چشمهای است از چشمهساران بهشت» (ابن فقیه، ۲۹۰ ه.ق، مختصر البلدان ص ۳۸)
ابن فقیه دره رودخانه زربار را «تبنابر از دارنبهان» نامیده است:
«نیز در همدان صخره ای است بزرگ، در جایی به نام تبنابر از دارنبهان در دامنه کوه که در آن صخره، دو طاق مربع حفر شده است». (ابن فقیه، ۲۹۰ ه.ق، مختصر البلدان ص ۷۲)
و چون «موفق بالله» (برادر معتمد از خلفای عباسی) به ناحیه جبل میشد با او هزار خمیسیه از آب دجله بار میکردند تا آنکه وصف آب همدان شنید چون بدانجا رسید از آن نوشید و بس خوشگوار دید دیگر آب دجله را رها کرد و از آب همدان نوشید. (ابن فقیه، ۲۹۰ ه.ق، مختصر البلدان ص ۴۰)
از سرودههای وهب همدانی
و آب کوهستان اروند را بانگی است که بازتاب نغمه اش در دل گلزارها، به چهچه می ردهای میماند سخت مست که بخواند. (ابن فقیه، ۲۹۰ ه.ق، مختصر البلدان ص ۴۷)
حمد الله مستوفی در نزهه القلوب درباره همدان میگوید:
هوایش سرد و آبش گوارنده از کوه الوند و در اندرون شهر چشمهها بسیار است هم در طبقات آمده که یک هزار و ششصد و چند چشمه از آن کوه روانست (حمد الله مستوفی، ۷۴۰ ه.ق. نزهه القلوب ص ۷۹)
ماوشان رود (رودخانه وفرجین)
عین القضات همدانی (۵۲۵ ه ق) از این دره در مکتوبات خود نام میبرد:
الوند و ماوشان حدیث عاشقان به حسن ظنی مطالعه باید کرد (عین القضات، نامهها جلد ۲ ص ۲۶۱)
یاقوت حموی (۵۷۴-۶۲۶ ه ق) در کتاب معجم البلدان (۶۲۱) مینویسد:
ناحیه و قریهای است واقع در وادیای به کوه الوند همدان و جایی خرم و دلگشاست (یاقوت حموی، ص ۴۷ جلد ۵).
حمد الله مستوفی (۷۴۰ ه ق)
ولایت همدان ۵ ناحیت دارد: اول فریوار در حوالی شهرست تا دو فرسنگی. هفتاد و پنج پاره دیه است و شهرستانه، لالجین و فخر آباد و قاسمآباد و کوشک باغ معظم قرای آن و ولایت ماوشانرود که نسخه خلد برین و رشک نگارخانه چین است از حساب فریوار است… در دیه ماوشان مزار ابودجانه انصاری صاحب رسول است (حمد الله مستوفی، ۷۴۰ ه.ق. نزهه القلوب ص ۸۰).
ماوَشان به معنی جایگاهی باشد به زیلایی ماه و جایگاه خرم، زنده و جاوید
ماوَشا به معنی جای برازنده، جایگاه شاه است. زیرا که ماو به معنی، مکان است و شا به معنی بزرگتر، شاه، یرازنده تر، آمده است (هادی گروسین: ۱۶).
برای رودخانههای همدان میتوان چهار دوره زندگی تصویر کرد:
دوره اول: رودخانه یکی از عوامل شکلگیری شهر همدان
در این دوره رودخانهها بیشتر نقش امنیتی و آبرسانی داشتهاند
دوره دوم: رودخانهها عامل توسعه و پایداری شهر همدان تا سالهای ۱۳۰۰
وجود هشت رودخانه در محدوده و حریم شهر همدان باعث توسعه کالبدی شهر تا سالهای ۱۳۰۰ هجری شمسی شده است.
دوره سوم: رودخانهها در تحولات بعد از سالهای ۱۳۰۰
بعد از سالهای ۱۳۰۰ هجری شمسی شبکههای آبرسانی تصفیه شده در ایران شکل گرفت. این مسئله باعث حذف کارکرد آشامیدنی آب رودخانهها شد، این اتفاق مهم باعث ورود تدریجی فاضلاب به رودخانهها شد، توسعه کالبدی شهر و ارزشمند شدن زمین باعث تهاجم به حریم رودخانهها و ساختوسازهای غیرقانونی تا بستر رود شد، در مرحله بعدی رود به مسیلی بتنی تبدیل شد و سرعت آب بالا رفت. این مسیل بتنی در فصول خشک محلی مناسب برای بزهکاران و معتادین شد و در نهایت روبسته کردن رودخانهها باعث حذف رود از زندگی مردم همدان شد.
تصویر۲: رودخانه الوسجرد همدان- حذف رودخانه از فضای شهری
تصویر۳: رودخانه الوسجرد همدان- حذف رودخانه از فضای شهری
تصویر ۴: رودخانه الوسجرد همدان- حذف رودخانه از فضای شهری
دوره چهارم: تحولات دوره معاصر درباره رودخانهها
به طور کلی تفکر احیای رودخانههای شهری در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی با توسعه مجدد نواحی آبکناری در قالب توسعههای بزرگمقیاس آغاز شد و نمونههایی مانند: آب کناره سان فرانسیسکو، آب کناره بوستون، داک لندزهای لندن و آبکناره بالتیمور در مریلند آمریکا به اجرا در آمدند. در دهه ۱۹۸۰ احیا رودخانهها با رویکرد بازآفرینی شهری متقدم، ادامه پیدا کردند و ویژگیهای غالب پروژههای این دوره که اکثرا بزرگ مقیاس بودند، عبارت بود از: گرایشات صرفا کالبدی و با اعمال نفوذ دولت مرکزی و بیتوجهی به ابعاد اجتماعی و محیط زیستی. در حوالی سالهای ۲۰۰۰ رویکرد بازآفرینی شهری پایدار با ویژگیهایی مثل: تأثیر پارادایم توسعه پایدار، راهبرد جامع و یکپارچه در محتوا و فرآیند، مشارکت حداکثری تمام ذینفعان و اقدامات کوتاه مدت، ارزان و کوچک مقیاس برای مشکلات فوری انجام شد و از نمونههایی که میتوان برای آن ذکر کرد عبارتند از: رود چئونگی چئون سئول و رودخانه فاس در مراکش.
تصویر۵: رود چئونگی چئون سئول
تصویر۶: رود فاس، مراکش
تصویر ۷: رود فاس، مراکش
جریان احیای رودخانهها در شهر همدان نیز از سال گذشته در محافل رسانههای و مدیریتی مطرح شده است. اما مشکل اصلی که در این میان وجود دارد تفاوت نگاه مدیران کلان، کارشناسان و مردم است. در همین راستا در تابستان سال ۱۳۹۹ قراردادی بین دانشگاه بوعلی سینا و وزارت راه شهرسازی بسته شد و مقرر شد اولویتهایی برای احیای موضعی رودخانههای شهر همدان مورد مطالعه قرار گیرد.
بر اساس معیارهایی مانند: فرصتهای مکانی بسط پوسته رودخانه، ورود آلایندهها، هویت مکانی و تاریخی، مقاومت محلی در مقابل اجرای پروژه، مدیریت یکپارچه سازمانهای ذینفوذ، زیستگاه رودکناری، اتصال کانونهای فعالیتی واجد ارزش نزدیک به رودخانه، هزینه مداخله، مشارکتپذیری و امکان سرمایهگذاری برای مشارکت، احتمال سیلگیری و همپیوندی بافت شهر با رودخانه، فرآیند انتخاب اولویتهای احیا مورد مطالعه قرار گرفت و ۳۲ اولویت برای احیا معرفی شد.
تصویر ۸: نقشه اولویتبندی حوزههای احیا
در جلسات کارشناسی متعددی که در سال ۱۴۰۰ برگزار شد، از این ۳۲ موضع اولیه، چندین اولویت در دستور کار قرار گرفت که مهمترین آنها، در مسیر رودخانه زربار(عباس آباد) حد فاصل کتیبههای گنجنامه تا موزه تاریخ طبیعی دانشگاه بوعلی است. این محور قابلیتهای طبیعی و تاریخی بسیار جذابی نظیر: کتیبههای گنجنامه، کارخانه یخ، تقسیم آب، آسیاب تاریخی، امامزاده فخرآباد، کارخانه چرمسازی و موزه تاریخ طبیعی اشاره کرد. احیا این محور اکولوژیک هم باعث ایجاد ارزش افزوده برای باغداران و هم ایجاد یک محور گردشگری بسیار جذاب برای شهروندان همدانی خواهد شد. امید است این اولویت اکولوژیک سال آینده در دستور کار اجرا قرار گیرد و اولین محور اکولوژیک پیاده محور برای شهروندان همدان شکل بگیرد.