ارتباط منظر شهری با جدارهسازی
*مهدی غلامی
*کارشناس مرمت بناهای تاریخی
یکی از موضوعات گریبانگیر شهرهای امروز، ناهمخوانی نماهای جدید در بافتهای تاریخی است. نمای بیرونی بناهای شهری در زمان طولانی و بر اثر روند ساختوسازهای متوالی در شهر شکل میگیرند، در واقع، تاریخ معماری و شهرسازی شهرها هیچگاه به دوره خاصی تعلق نداشته و شهر محصول دورههای تاریخی متعدد است، معماری امروز ما نیز در آینده بخشی از تاریخ شهرها را تشکیل خواهد داد. امروره ساختوسازهای جدید و ناهماهنگ، باعث بروز بینظمی و اغتشاش در نمای خیابانهای تاریخی شده است. مداخله در بافتهای تاریخی و نحوه ساماندهی آنها از اهمیت بالایی برخوردار است، چراکه تاثیر مستقیمی بر کالبد و حیات آنها و در نهایت منظر شهر خواهد داشت.
منظر شهری، موضوعی است که بر ویژگیهای بصری و کیفیّات محیط متمرکز میشود. فرایند ارزیابی از منظر شهری، علاوه بر روابط ایستای میان ساختمانها و فضاها، به جنبههای پویای جابهجاییها و تردّد مردم نیز میپردازد. اینها عناصر مهمی مشخصکننده مقیاس هستند و به ارزیابی ماهیت، کیفیت و صفات منظر شهری کمک میکنند. فضاهای شهری تنها زمانی زنده خواهند شد که تمام عناصر منظر شهری، با هم ترکیب و ممزوج شوند. از سویی دیگر، حفاظت به مثابه مفهومی فراتر از مرمت و نگهداری، ماهیتی چند بعدی دارد. اگرچه به طور مشخص پیوندی ناگسستنی با گذشته دارد، اما فرایندی است که به عصر حاضر میپردازد و در عین حال نگاه به آینده دارد. در بسیاری از شرایط، مرمّت و بازسازی جدارههای شهری میتواند بخشی از فرایند پویای حفاظت باشد. اگر این رویکرد با حساسیت به کار بسته شود، از خصوصیات مناظر شهری ویژه محافظت میکند و در عین حال، اجازه بهبود در سایر جنبههای کیفی زندگی را میدهد.
منظر شهری، به شکل جداییناپذیری با جدارهسازی مرتبط است. نماهای ساختمانها مشارکتی جدی در ایجاد چشم اندازهای مناسب از مناظر شهری دارند. این نماهای شهری، عناصری حیاتی در ایجاد حس مکان و کیفیات کالبدی و فضایی به شمار میروند که موجب هویتبخشی به محدودههای شهری میشوند. تصمیمگیری در خصوص مسائلی چون حفظ، ساخت مجدد، ساخت نمای مشابه با الگوی تاریخی یا تعویض آن و ماهیت بازسازی فضایی کالبد پشت نما، اهمیّتی اساسی از لحاظ کیفیت منظر شهری دارد.
فرایند حفظ و بازآفرینی جدارههای تاریخی شهری یا با اندکی فاصله گرفتن از آرمانگرایی، ساخت المثنای تاریخی آن را میتوان به عنوان راهکاری برای مرتفع ساختن نیازهای حال حاضر در خصوص دو مقوله حفظ ظاهر مکان تاریخی برای فعالیتهای حیاتی و همچنین فراهم ساختن استانداردهای مورد نیاز برای فضای زیستی به روز و مدرن در نظر گرفت.
از سوی دیگر، در مواجهه با جدارههایی که علاوه بر ماهیت تاریخی، کارکرد تجاری آنها نیز باید در نظر گرفته شود، موضوع پیچیدهتر خواهد بود؛ چراکه علاوه بر مؤلفه معماری جداره های تاریخی تجاری، موضوع اقتصاد و خط مشی تجاری در جلب مشتری و به بیانی دیگر، مؤلفه اقتصاد نیز مطرح خواهد بود.
بنابراین، تغییرات مداوم جدارههای تجاری در بدنههای شهری تاریخی چندان دور از ذهن نیست. در طی این فرایند دگرگونی، همواره این امکان وجود داشت که تغییرات به استحاله، تغییر یا حتی نابودی عنصر معماری متمایزکننده بنا، که در عین حال برای آن هویّت تاریخی نیز به همراه داشته است، منجر شود. با این حال، افزایش اعتبار فضاهای شهری تاریخی در نزد مردم و شهروندان از یکسو و تغییر دیدگاه مدیریت شهری در حفظ و ارتقای این جدارهها شرایطی را فراهم آورده است که میتوان اشتیاق رو به تزاید جامعه را در حفظ ماهیت تاریخی بناهای تجاری مشاهده کرد. با این نگاه، حفاظت و بازآفرینی جدارههای تجاری تلاشی برد- برد محسوب میشود که علاوه بر افزایش میزان دعوتکنندگی فضا و متعاقبا تحرک اقتصاد در مقیاس خردهفروشی، شاهدی بر مدعای تلاش موفق در جهت احیای مراکز تاریخی شهری به شمار میرود.
به طور خلاصه میتوان گفت که قدمت و تاریخ، به طور خاص به مناطق شهری هویت مشخصی میبخشند و تظاهر بیرونی این مناطق شهری از طریق نماهای شهری، کیفیتی حیاتی است که محافظت از این عناصر، بخش لاینفکی از فرایند حفاظت است. نماها عناصر شاخصی از مناظر شهری هستند که روی ادارک جامعه از محیط، بسیار تأثیرگذارند. صحنهها، مناظر، نقاط شاخص و نمادهای چشم آشنا، با اشارات مستتر در خود با مخاطبان ارتباط برقرار کرده و دامنه گستردهای از احساسات را برای ایشان موجب میشود. البته باید در نظر داشت که کالبد قدیمیتر باعث میشود تا تصمیمگیری درباره حراست صرف نمای خارجی بنا مشکلتر شود، زیرا قدمت و نادر بودن احتمالی فضای داخلی و عناصر آن، به همان اندازه نمای خارجی مهم است. حفاظت شهری باعث میشود معانی خفته در منظر شهری به راحتی قابل تشخیص باشند، چراکه معنادار بودن منظر شهری ارتباط مستقیمی با درک آن از سوی مخاطب دارد. به این منظور، میتوان حفاظت کالبدی از جدارههای تاریخی و تجاری شهری را که به عنوان بخشی از فرایند حفاظت شهری در این جا به بحث گذاشته شد، رویکردی عملیاتی دانست که البته مستلزم رعایت اصول زیادی است که شرایط تاریخی و محدودیتهای مربوط به مداخله در آثار متعلق به حوزه میراث فرهنگی، به کار تحمیل میکند.
سازمان عمران و بازآفرینی فضاهای شهری شهرداری همدان با توجه به رسالت و تکالیف زیباسازی سیما و منظر شهری و ارتقای کیفیت محیط شهری و متناسب برنامهریزیهای صورت گرفته، طرح کاهش آلودگی بصری، حذف زوائد، پیرایش شهری و ساماندهی نما و جداره معابر را در دستور کار خود قرار داده و در این راستا به دنبال کاهش آلودگی و اغتشاش بصری از جداره معابر شهری است که از کارهای اخیر صورت گرفته در این زمینه میتوان از پیادهراه بوعلی نام برد که ادامه ساماندهی جداره این خیابان نیز در دستور کارهای آتی است.
اهداف تعریف شده در این پروژهها با توجه به راهبردهای سازمانی کاهش آلودگی بصری از منظر شهری، پیرایش و حذف زوائد بصری، ساماندهی پس از پیرایش در نما و جداره پاکسازی جدارهها و بالکنها از آلودگیها بندکشی نماهای آجری با مصالح همگون و نظم بخشی به خطوط تراز تابلوهای صنفی و… است.
بنابراین در فرآیند حذف زوائد و پیرایش، محور بعضا نماهای بسیار فرسوده در حال ریزش و سقوط مصالح به پیاده نیز وجود دارد و به موجب ماده ۵۵ بندهای ۱۴ و ۲۷ شهرداری مکلف است به منظور جلوگیری از خطرات احتمالی این قبیل ساختمانها را رفع خطر کند.
تجربه بازآفرینی خیابان بوعلی و جدارههای تجاری آن با چالشهایی بسیار زیادی همراه بود مواجهه با جدارههای اصیل و آسیب دیده، جدارههای بازسازی شده و تغییر یافته، تاثیر تغییر کاربری و لزوم تغییرات، همگی در زمره مسائلی هستند که پیش از آغاز به کار مطرح بودند و در نهایت طی تدوین چارچوب مداخله، تلاش شد که بر تمامی مشکلات مذکور غلبه شود. مستندنگاری کامل، انجام ارزیابی اولیه مطابق با الگویی که بدان اشاره شد، ایجاد چارچوبی منعطف برای طرّاحی که تمامی مسائل مذکور را پوشش دهد و نهایتا ارائه راهبردهای اجرایی منطبق با مبانی نظری و در قالب چارچوب مذکور، اصولی را تشکیل دادند که در تمامی طول پروژه به عنوان مرجع تصمیم گیری مد نظر قرار داشتند. احیای هویت کالبدی که به عنوان یکی از اهداف حفاظت شهری در این محور منظور نظر بود، مستلزم توجه به عوامل زیادی است که به درک همگانی از مکان، ایجاد کیفیت بصری و فضایی متمایز و نیز احیای هویت مکانی منجر می شود. با در نظر گرفتن عواملی که در هویت یک منطقه تأثیرگذار هستند، میتوان این گونه استدلال کرد که ابقا، بازسازی و مرمت جدارههای شهری تاریخی میتواند نقش مهمی را در فرایند حفاظت شهری و احیای هویت مکانی و فردی ایفا کند.