از سگستایی تا جان سگستانی!
افراط و تفریط در غذارسانی حیوانات بیسرپرست اشتباه است
اساس طبیعت تعادل است، اگر سگ به اندازه ظرفیت برد طیبعت باشد، تعارضی بین سگ با انسان و حیات وحش به وجود نمیآید.
*مهرداد نهاوندچی
*دانشجوی دکتری برنامهریزی محیط زیست
در کشور ما در طول تاریخ، فرهنگ احترام به مخلوقات از جمله حیوانات (اهلی و وحشی) وجود داشته است. در اینکه باید اخلاق همه مخلوقات رعایت شود و به همه حیوانات احترام گذاشته شود، شکی نیست. علاوهبراین حتی باید از حیوانآزاری جلوگیری شود. در این راستا آموزشهای شهروندی از جمله آموزش به کودکان و فرهنگسازی امری ضروری است. از سوئی باید به حیوانات آسیبدیده شهری امدادرسانی صورت بگیرد. سگها و گربهها، هزاران سال است که به زندگی شهری وابسته شدهاند. شاید برخی حیوانات بیسرپرست مانند سگها را بیفایده بدانند، اما باید ذکر کنیم که اگر سگ از طبیعت حذف شود، آشیانه اکولوژیکی آنها توسط گرگ، شغال، روباه و حیوانات درنده اشغال میشود. در این وضعیت، خطرات زیادی انسان را تهدید خواهد کرد. حذف گونه سگ به سود انسان و طبیعت نیست.
تفریط نسبت به حیوانات بیسرپرست
در دهههای گذشته مواردی زیادی از حیوانآزاری را شاهد بودهایم. هنوز هم افرادی هستند که به حیوانات بیسرپرست سنگ میزنند، گوش یا دم آنها را میبرند یا به هر طریقی این مخلوقات خداوند را مورد بیمهری قرار میدهند. در سالهای اخیر این روند بهبود داشته و نیاز به آموزش و فرهنگسازی وجود دارد. شاید کشوری مانند ترکیه الگوی خوبی در این زمینه باشد، حیوانات بیسرپرست در هر جایی از شهر دیده میشوند، عقیمسازی شده و دارای جمعیت کنترلشده هستند. مردم رفتار دوستانهای با آنها دارند. شهرداریها نیز به عنوان متولیان حتی در فصول سرد، وظیفه غذارسانی را انجام میدهند.
افراط نسبت به حیوانات بیسرپرست
در همدان به مانند سایر شهرهای کشور، در دو دهه اخیر غذارسانی به حیوانات بیسرپرست به شکل فزایندهای افزایش پیدا کرده است. به طوری که گاهی این کار تبدیل به یک نوع مد و پز برای برخی افراد شده است. فرد یک بار به کنار جاده میرود، به طرزی غلط غذارسانی کرده، چند عکس سلفی هم میگیرد و میرود. اما این نوع افراطیگری و غذارسانی و به شیوههای غلط و تعصب نابجا، معضلاتی در جوامع شهری به وجود آورده است. اگر به منطقه گردشگری گنجنامه برویم، مشاهده میکنیم که یک جمعیت حدود ۲۰ تایی از سگها، طی چند سال به جمعیت بیش از ۲۰ برابری تبدیل شده است. این افزایش تصاعدی حاصل چیست؟ آیا آن منطقه گنجایش این تعداد حیوان را دارد؟ افراطیگری چرخه زیستی را به هم زده و در این وضعیت، طبیعت فقط گونههای قوی را انتخاب نمیکند، بلکه گونههای ضعیف و بیمار هم بقا پیدا میکنند. به دلیل افزایش تصاعدی سگها در شهر، شهرداری به عنوان متولی این حیوانات سعی در مدیریت جمعیت حیوانات کرده است. یکی از دلایل اینکه در صورت گزش سگ، فرد میتواند از شهرداری شکایت کند و به این دلیل شهرداری حتی در سالهایی گذشته از روشهایی همچون سگکشی هم استفاده کرده است. بماند که هر بار شهرداری منکر این امر شده و آن را به پیمانکار و دستگاههای دیگر ربط داده است. در سالهای اخیر این روند، بهبود چشمگیری پیدا کرده است. زندهگیری و عقیمسازی و نگهداری در سایتهای مخصوص حیوانات بیسرپرست با سرعت بیشتری در دستور کار قرار گرفته است.
چرا غذارسانی افراطی امری ناپسند است؟
اما دلیل مخالفت با غذارسانی به شکل افراطی و به شیوههای غلط، چیست؟ دلیل این است که سگها پس از دریافت غذایی اینچنینی، این کد را دریافت میکنند که شرایط برای زندگی و تولید مثل مهیاست. از سوئی خلق و خوی این حیوانات از وابستگی مطلق تا درندهخویی در نوسان خواهد بود. در این چنین مواردی احتمال زاد و ولد خارج از فصل بالا میرود، جمعیت سگها بیشتر از ظرفیت برد فیزیکی و اکولوژیکی میشود، مواردی از حمله و گزش هم به شکل طبیعی و آماری به وجود می¬آید. شهروندان ناراضی و شاکی شده، در این وضعیت شهرداری مجبور به کنترل جمعیت سگها، حتی از طریق کشتن سگها میشود؛ اینجاست که آن فرد به اصطلاح دلسوز تبدیل به شریک قاتل میشود. اساس طبیعت تعادل است، اگر سگ به اندازه ظرفیت برد طیبعت باشد، تعارضی بین سگ با انسان و حیات وحش به وجود نمیآید.
توصیه ما این است که نهادهای ذیربط مانند شهرداری و سازمان دامپزشکی شرایط ساماندهی را برای نگهداری، مدیریت و عقیمسازی تسریع ببخشند. مسئولان و شهروندان اندازه و تعادل را رعایت کرده و به تفریط و افراط در این قضیه دامن نزنند. شهروندان هم میتوانند با هماهنگی انجمنهای حمایت از حیوانات غذارسانی را به شکلی صحیح و اصولی به انجام برسانند. اینجا ذکر این نکته را ضروری میدانم که فقط در سه شرایط میتوانیم به حیوانات بیسرپرست (به خصوص سگ) غذارسانی کنیم:
۱- حیوان عقیمشده باشد یا نشانهای از آن داشته باشد. معمولا نشانهای روی گوش حیوان گذاشته میشود.
۲- حیوان آسیبدیده باشد و توان تأمین غذای خود را نداشته باشد.
۳- هوا بسیار سرد باشد. به طوری که اطمینان حاصل کنیم، پیدا کردن غذا برای حیوان کار دشواری است.
قانون چه میگوید؟
بر طبق دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای بی سرپرست مصوبه سال ۱۳۸۷، یکی از مشکلات مهم بهداشتی و اجتماعی در بسیاری از شهرها و روستاهای کـشور وجـود سـگهای بیسرپرست است. اگرچه سگ از دوستان قدیم بشر محسوب شده و بیش از هزاران سال از اهلی شـدن این حیوان و نقش مفید آن در زندگی بشر میگذرد، اما با شناخت برخی از بیماریهای قابـل انتقـال بین حیوان و انسان و به مخاطره افتادن سلامت انسانها، امروز در هیچ نقطهای حـضور آزاد سـگهای بدون صاحب در خیابانها امر پذیرفته شدهای نیست و لازم است اقدامات اساسی در خـصوص کنتـرل اصولی این حیوانات به عمل آید که در این راستا و براساس مفاد بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شـهرداری کـه جلوگیری از شیوع امراض سـاریه انـسانی و حیـوانی و جمـعآوری حیوانـات بلاصـاحب و دفـع حیوانات مریض، مزاحم و ولگرد را وظایف شـهرداری دانـسته اسـت.
راهکار چیست؟
اخیرا مقالاتی در زمینه مشکلات حیوانات بیسرپرست (سگها) برای حیات وحش و تأثیرات منفی سگها برای گونههای وحشی منتشر شده است. از سوئی به نظر میرسد، جمیعت سگها در شهر همدان از کنترل خارج شده است. برخی کشورهای پیشرفته مشکلی به نام حیوانات بیسرپرست ندارند. اما راهکار چیست؟ راهکار یک عزم همگانی در سطح ملی و انجام یک کار علمی دقیق برای شناسایی و سرشماری تعداد سگها بیسرپرست، مشخص کردن محدوده قلمروی زیست این موجودات است. پس از این امر، باید ظرفیت برد این حیوان محاسبه شود، سپس نسبت به عقیمسازی بخشی از جمعیت اقدام کرد. با استفاده از آموزش، فرهنگسازی و مدیریت دقیق توسط شهرداری، میتوان در یک برنامه چند ساله (میان مدت) و پس از چند نسل، میتوان امیدوار بود، جمعیت سگها در کل کشور و شهر همدان کنترل شود. ضمن آنکه به روزرسانی و اجرای دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای بیسرپرست مصوبه سال ۱۳۸۷ کمک شایانی به این مهم خواهد کرد. افراط و تفریط در اهمیت موضوع سگهای بیسرپرست منجر به سگستایی و جان سگستانی میشود که هر دو مذموم هستند.