اندر حکایات انتقالات آب

0

*مهرداد نهاوندچی                                                                                                                                                  

*کارشناس ارشد مدیریت محیط زیست

 

  • فلسفه انتقال آب

با توجه به توزیع‌نشدن یکنواخت و پراکنش نامناسب بارش، منابع آبی، منابع خاکی، تغییرات و تنوع اقلیمی، پراکنش جمعیت، کارخانجات صنعتی و اراضی کشاورزی، انتقال آب بین حوضه­ای می­تواند راهکاری در جهت برقراری تعادل بین عرضه و تقاضای آب در مناطق مختلف باشد. هدف طرح­های انتقال آب بین حوضه­ای، آن است که ضمن انتقال آب مازاد، حقابه‌های فعلی و آینده محیط زیست حوضه مبدأ در اولویت بوده و دچار کمبود جدی نشود و مصرف‌کنندگان این حوضه با بهره‌برداری از آن مخالفت نداشته باشند. طرح‌های انتقال آب از نظر اجتماعی و زیست محیطی به عنوان طرح­های پرهزینه، پیچیده و مشکل‌ساز مطرح هستند و از آن‌جایی که آثار مثبت و منفی این طرح‌ها در کلیه بخش­های جامعه آشکار خواهد شد، ضروری است تأثیرات این انتقال قبل از اجرا توسط دیدگاه­های گوناگون در محیط فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و بیولوژیکی و به منظور حفظ تعادل اجزا محیط و ارتباطات بین آن‌ها مورد ارزیابی قرار گیرد.

در سال­های اخیر، انتقال آب بین حوض های در میان فعالان محیط زیست به عنوان یکی از تلخ‌ترین رخدادهای محیط زیستی در کشور مطرح است. چراکه در ارزیابی و اجرای این پروژه­ها همواره ملاحظات محیط­زیستی در مقابل ملاحظات سیاسی و اقتصادی ذبح شده و عمدتا در اثر اجرای این پروژه­ها، پایداری هر دو سرزمین مبدأ و مقصد با تهدیدهایی جدی و غیرقابل جبران مواجه شده است.  اوج طراحی و اجرای پروژ‌ه‌های عظیم انتقال آب در کشورهای صنعتی و پیشرفته به سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ باز می­گردد. دهه­هایی همراه با رشد اقتصادی و شکوفایی، توانمندی­های مهندسی که کشورهای صنعتی را به بلندپروازی­های بی حد و حساب وسوسه می­کرد. هرچند که با گذشت زمان بسیاری از پروژه­های انتقال آب بین حوض‌های به دلایلی از جمله مخالفت­های شدید مردمی در حوضه­های مبدأ، هزینه­های بالای اقتصادی و ملاحظات محیط زیستی متوقف شدند.

  • قوانین و معیارهای سازمان جهانی یونسکو برای طرح­های انتقال آب بین حوضه­ای:

– ناحیه مقصد، باید پس از توجه به منابع جایگزین تأمین آب و تمامی اقدامات منطقی برای کاهش تقاضای آب در تأمین نیازهای فعلی و پیش­بینی شده، کمبود جدی داشته باشند تا طرح انتقال آب قابل توجیه باشد. (در واقع تأکید یونسکو بر انجام تمامی اقدامات منطقی کاهش تقاضای آب، نشان دهنده اولویت مدیریت تقاضا بر مدیریت عرضه است. یعنی اگر کمبود آبی را بتوان با مدیریت تقاضا و هزینه­های معقول رفع کرد به انتقال آب بین حوضه­ای نیازی نخواهد بود. چنان‌چه با اعمال این موارد همچنان بحث انتقال آب مطرح بود، در مرحله بعد، هنگام اجرای این طرح­ها در حوزه­های مبدأ و مقصد، باید مباحث اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و تغییرات بنیادین و اساسی آن مد نظر قرار گیرد).

– حوضه مبدأ نباید با کمبود جدی آب مواجه شود.

– کیفیت زیست محیطی در حوضه­­ای مبدأ و مقصد مورد تهدید و تخریب قرار نگیرند.

-اجرای طرح نباید باعث بروز اختالات اساسی اجتماعی و فرهنگی شود.

– منافع خالص ناشی از اجرای طرح به طور عادلانه بین حوضه­ها تقسیم شود.

  • برخی برخی از پیامدهای ناگوار طرح‌های انتقال آب:

 

  • کاهش شدید دبی رودخانه­ها و گاهی خشک شدن آن‌ها
  • نابودی حیات تالاب‌ها
  • به خطر افتادن محیط زیست و تنوع زیستی جانوری و گیاهی
  • بروز نارضایتی‌های اجتماعی
  • افت سطح آب سفره­های آب زیرزمینی
  • ناپایداری سرزمین خصوصاً در حوضه‌های مبدأ
  • رشد سریع و نامتوازن جمعیت در حوضه­های مقصد
  • صرف هزینه­های زیاد
  • جابجایی ساکنین آبگیرها و مسیرهای انتقال
  • کاهش کیفیت آب شرب شهرهای پایین دست
  • تشدید رسوب‌گذاری
  • افزایش حجم پسا بها و منابع آلاینده
  • افول گردشگری و توریسم

 

 

  • بررسی اثرات زیست محیطی و کیفی

از عوامل تعیین‌کننده و معیارهای بین المللی در بررسی پروژه­های انتقال آب بین حوضه­ای، ملاحظات محیط زیستی ­است. در این پروژه­ها خواه‌ناخواه منابع طبیعی آب دست خوش تغییرات کمی و کیفی شده و بر اکوسیستم منطقه تأثیرات مهمی بر جای می­گذارند. توزیع ناهمگون مکانی و زمانی آب، افزایش جمعیت در برخی مناطق و خسارت‌های ناشی از سیلاب‌ها و خشکسالی سبب شده است که انتقال آب بین حوضه­ای به عنوان یکی از روش­های کاهش بحران آب از طریق مدیریت عرضه مطرح شود؛ اما از طرفی ارزیابی جامع این انتقال از نظر محیط زیستی باید نشان دهد سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح به شکل اساسی کیفیت زیست بوم را در حوضه مبدأ یا مقصد تخریب نمی­کند. با این حال چنان‌چه هزینه­های جبران خسارت زیست‌محیطی فراهم شود ممکن است این پروژه توجیه­پذیر باشد. بنابراین قبل از هرگونه تصمیم­گیری قطعی برای اجرای یک پروژه انتقال آب از حوضه مبدأ به مقصد، باید با دیدی کلی و جامع و به دور از قضاوت­های منطقه­ای بررسی کرد که نتایج کوتاه‌مدت و بلندمدت محیط زیستی این انتقال در هر دو حوضه چیست و در همین راستا برای مشکلات قابل پیشگیری برنامه­ریزی و ارائه راه حل کرد؛ همچنین در صورتی که نتایج، منفی و ویران‌کننده بودند، با پیش گرفتن سایر راه حل­های مدیریتی، مشکل آب منطقه مقصد را برطرف کرد.

 

  • بررسی اثرات اجتماعی

مهم‌ترین اثر یک پروژه انتقال آب بین حوضه­ای اثرات اجتماعی آن است؛ به طوری که اقدام به طرح‌های انتقال آب بین حوضه­ای باید با محفوظ داشتن عدالت اجتماعی برای همه انجام گیرد. این عدالت اجتماعی هم برای آن‌هایی که حق­آب­های دارند و هم برای اشخاصی که بر اساس عرف و وابستگی­های ملی خود می­توانند از این آب به عنوان سرمایه­های ملی استفاده کنند، مطرح است. از جمله آسیب­های اجتماعی در حوضه آبده می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

-افزایش درگیری بین مصرف‌کنندگان آب

-افزایش فقر عمومی

-افزایش بیماری‌های مرتبط با مشکل کمبود آب در جریان

-افزایش نارضایتی‌های عمومی در مورد تصمیم دولت مبنی بر انتقال آب

-ایجاد یأس و ناامیدی در مردم حوضه مبدأ به دلیل از دست دادن برخی فرصت‌ها

-از بین رفتن زمین­های زراعی، چراگاه‌ها و خانه­های مسکونی

-اسکان مجدد افراد

-بیکار شدن افراد

-تغییر کاربری اراضی

-مهاجرت روستاییان به شهرها

 

منبع: نشریه موج، انتقال آب، بررسی طرح، تاریخچه قوانین، بایدها و نبایدها اثرات زیست محیطی، سال نخست، شماره دوم، آبان ۹۵

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.