به آزار جانم چه کوشی
همداننامه مقوله کودکآزاری را مورد بررسی قرار میدهد
همداننامه: اینکه بیشترین آزارگران کودکان، نزدیکان آنها هستند، حقیقت تلخی است که جان را میفشارد، اما باید این حقیقت تلخ را جلوی چشم گذاشت و از کودکان مراقبت کرد تا با طعم تلخ آزار پا به دوران بزرگسالی نگذارند و خود تکرار آزارگران نشوند. به مناسبت هفته بهزیستی در پرونده ویژه این شماره، مقوله «کودکآزاری» را از نظر میگذرانیم.
*اورژانسی برای اجتماع
*کارشناسان در گفتوگو با همداننامه از خدمات اورژانس اجتماعی میگویند
*زهرا کرد
*خبرنگار
بروز آسیبهای اجتماعی، برگ دیگری از عواقب بحران اقتصادی این روزهای ایران است. آسیبهایی که افراد جامعه به تنهایی با آنها مواجهه شده و در این مسیر همراهی نخواهند داشت. آیا اورژانس اجتماعی همراه این روزهای خانوادههای مستأصل و خشونتزده ایرانی هست؟
پسر ۱۸ سالهای که به خاطر دختر مورد علاقهاش خود را دار زده و به علت آسیب مجاری تنفسی بیمار ما بود؛ تنگی تراشه و وضعیت بغرنجی که بیم مرگ پسر جوان را میداد. دختر هر روز پشت در بخش با گریه و زاری احوال میپرسید و درخواست ملاقات داشت، اما در پس همه این عجز و لابهها ترس بود. خانواده پسر گفته بودند اگر بلایی سر فرزندمان بیاید، تو را خواهیم کشت. اگرچه دختر بینش درستی از وضعیتش نداشت، اما شماره ۱۲۳ را برای حمایت و یا راهنمایی در این شرایط مصیبتبار به او معرفی کردم. اورژانس اجتماعی با شماره رند ۱۲۳ زیرمجموعه سازمان بهزیستی است تا بخشی از خلأهای قانونی حوزه خانواده و آزار را تحت پوشش کارشناسان و مددکاران اجتماعی خود قرار دهد. مرکزی که با داشتن خطوط خدماتدهی ۲۴ ساعته، موارد خشونت خانگی اعم از کودک و همسرآزاری را بررسی کرده و مداخلات لازم را در سطوح مختلف و به صورت کاملا حرفهای اعمال میکند.
در این گفتوگو با دو تن از کارشناسان مرکز مداخله در بحران شهرستان همدان به بررسی ابعاد مختلف اورژانس اجتماعی پرداختهایم.
- چه کسانی جامعه هدف اورژانس اجتماعی هستند؟
فاطمه بهنامجو: اورژانس اجتماعی با خط ۱۲۳و هدف کاهش آسیبهای اجتماعی، خط مقدم مداخلات حمایتی در زمینه خشونتهای خانگی اعم از کودکآزاری، همسرآزاری و حتی موارد خودکشی است. این مرکز مداخله در بحران با داشتن سطوح خدمات سرپایی و نگهداری در ابتدای امر و پس از برقراری تماس با سامانه ۱۲۳، مورد را شناسایی و با حضور تیم سیار در محل به بررسی موضوع میپردازد. پس از بررسی و مداخلات اولیه که متناسب با اضطرار و شرایط حاکم بر مسئله است، فرد مورد نظر به مرکز مداخله در بحران ارجاع داده شده و پس از بررسی سیستمهای حمایتی و خانواده در جهت نگهداری وی در مراکز خاص بهزیستی، تصمیمگیری میشود.
- اینکه در سطح جامعه شاهد تبلیغات فراگیر اورژانس اجتماعی نیستیم، دلیل خاصی دارد؟
علی سوری: تبلیغ فراگیر اورژانس اجتماعی به علت نوع ماهیت گزارشات و خدمات مرکز، یک شمشیر دولبه است؛ چراکه ممکن است یک دختر نوجوان صرف وجود یک تنش در منزل با عنوان خشونت، داعیه خروج از منزل و حضور در خانه امن مرکز را داشته باشد و یا مواردی که با بررسی کارشناسان متوجه میشویم در اصل آزاری صورت نگرفته و یک خصومت شخصی سبب گزارش به مرکز شده است. در چنین شرایطی بهتر است که تبلیغات ما بیشتر خاصه جامعه هدف و طبقاتی از جامعه باشد که احتمال نیاز به مداخله در آنها بیشتر است. نظیر حضور تیم سیار ما در مناطق کمبرخوردار برای اطلاعرسانی به دانشآموزان و نوجوانان، و یا آگاهسازی مراکز و اداراتی که به صورت غیرمستقیم با مسائل اجتماعی و موارد خشونت در ارتباط هستند؛ نظیر آموزشوپرورش، دادگاه، نیروی انتظامی و بیمارستانها. در این شرایط معرفی مرکز به کسانی که نیازمند خدمات اورژانس اجتماعی هستند با مدیریت زمان و به طرق دقیقتری صورت میگیرد و از پرت وقت و نیروی مرکز نیز جلوگیری میکند.
- نظر به وجود قوانین ناکارآمد و بعضا غیرپاسخگو با شرایط روز جامعه و از طرفی قوانین خاص خانواده که برای پدر حق ولایت بر فرزند و همسر را قائل میشود، شیوه ورود و اعمال حضور کادر اورژانس اجتماعی در مواردی که همگی در بستر خانه و کانون خانواده رخ میدهد، چگونه است؟
فاطمه بهنامجو: نیروهای مرکز مداخله در بحران با داشتن مهارتهای ارتباطی، تکنیکهای لازم در مواقع خاص و حضور در محل سعی در مدیریت شرایط داشته و پس از جلب اعتماد خانواده و همدلی با آنها، موارد مورد گزارش را بررسی و مداخلات لازم را اعمال میکنند. اما در مواردیکه فوریت قضیه بر کارشناس ما محرز باشد و آنیبودن خطر مرگ یا آسیب جدی برای کودک مطرح باشد، با پیگیری و همکاری نیروی انتظامی و دادستانی حکم قضایی گرفته و به خانه ورود میکنیم. از طرفی به علت اینکه کودکآزاری یک جرم عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد، در این زمینه اعمال قانون و پیگیریهای قضایی سریعتر صورت خواهد گرفت و در این زمینه مشکل چندانی نداریم.
- اما در زمینه خشونتهای خانگی علیه زنان به علت خلأهای قانونی و جرمانگارینشدن از این مقوله در خانواده، قضیه به راحتی مقوله کودکان نخواهد بود و عملا مصادیق خشونت از منظر قانون با الگوهای مد نظر اورژانس اجتماعی متفاوت است. در این موارد اورژانس اجتماعی چگونه عمل میکند؟
فاطمه بهنامجو: هر رفتار و عملی که به سلامت جسمی یا روانی کودک یا زن آسیبزده و با شدت و تکرار همراه باشد، جز مصادیق کودکآزاری و خشونت خانگی قلمداد میشود و نیازمند مداخله اورژانس اجتماعی است، اما اینکه بین تعریف اورژانس اجتماعی و قانون از خشونت تفاوت وجود دارد، بحث دیگری است و نیازمند بازبینیهای جدی در این زمینه با ارگانهای متولی هستیم.
- سرنوشت افرادی که مورد خشونت قرار گرفته و توسط اورژانس اجتماعی شناسایی و پذیرش شدهاند، پس از ورود به مراکز مداخله در بحران چگونه است؟
فاطمه بهنامجو: در مواردی که زن یا دختر مورد خشونت، در خانه خویش و یا اطرافیانش تأمین امنیت نشود، به خانه امن، خانه تلاش و خانه سلامت مرکز بهزیستی ارجاع داده شده که در هر یک موارد شرایط افراد و بازه زمانی نگهداری آنها متفاوت است. در فاصله زمانی حضور آنها در این مراکز فرآیند توانبخشی روانی و مداخله در بحران توسط تیم تخصصی مرکز در حال انجام است و با توجه به نیاز هر فرد، ارجاعاتی جهت اشتغالزایی، مهارتافزایی و توانمندسازی آنها با نهادهایی چون سازمان فنیوحرفهای، بهزیستی و کمیته امداد صورت میگیرد تا در نهایت و زمانی که از مرکز خارج شد، تا حدی استقلال نسبی داشته باشد.
- خودکشی به عنوان یکی از فوریتهای روانپزشکی است که بخشی از جامعه هدف، گیرندگان خدمات اورژانس اجتماعی را نیز شامل میشود. در مواردیکه گزارش خودکشی به اورژانس اجتماعی داده میشود، شرح خدمات مرکز چگونه است؟
علی سوری: چالش جدی ما در چنین مواردی جزیرهای برخورد کردن نهادهای متولی است. به گونهای که در موارد خودکشی که نیازمند حضور نهادهای انتظامی، اورژانس و امدادی است، ما نیز حضور داشته و به سبب نگاه جامعنگربودن خدمات مرکز شرایط کلی حاکم بر واقعه را در نظر میگیریم و سعی در کنترل فرد، خانواده و اطرافیان هستیم تا به نتیجه ناخوشایندی نرسیم، اما در بسیاری موارد شاهد هستیم که نهادهای دیگر با حفظ اصول کاری خود، آموزشهای کافی برای پیش برد کارتیمی و حفظ حیطه تخصصی در مواقع بحران را ندیدهاند و این مهم در مدیریت شرایط حیاتی چون موارد خودکشی بسیار تأثیرگذار است و نیازمند بازبینیهای جدی است.
- در موارد خودکشی که به بیمارستانها برای انجام خدمات درمانی مراجع میشوند، آیا ارجاعی به اورژانس اجتماعی صورت میگیرد؟
با توجه به ابعاد مختلف پدیدههای اجتماعی، مدیریت و وحدت رویه در بین نهادهای اجرایی مرتبط بسیار لازم است؛ از طرفی به علت حیاتیبودن موارد خودکشی و شرایط اضطرار این افراد اغلب تمرکز مراکز درمانی بر حیطه تخصصی خود که همان احیا و درمان فوری است، میباشد و ادامه روند که نیازمند روند توانمندسازی و بررسیهای زمینهای این مقوله است در این مراکز مسکوت مانده و الزامی نیز برای ارجاع به اورژانس اجتماعی از طرف مراکز علوم پزشکی نیست و این خلأیی است که نیازمند بازبینی و اعمال نظر است.