تداوم فعالیتهای فرهنگی؛ یک ضرورت اجتماعی
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
اگرچه توجه به نیازهای اقتصادی و سیاسی مردم و جوامع انسانی از اهمیت جدی برخودار است، اما توجه به فرهنگ همواره بهعنوان تأثیرگذارترین عنصر اساسی، مورد توجه جامعهشناسان بوده است. تمام فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی آدمیان در نهایت برای انسانسازی و بهتر زیستن انسانهاست و در این راستا فرهنگ که مجموعه و چکیده دستاوردهای بشری در طول تاریخ بوده، میتواند نقش مهمی در شناخت داشته باشد و آگاهی لازم را در مطالبات بهحق مردم برای یک زندگی بهتر، فراروی آنها قرار دهد؛ بهویژه در عرصه هنر و بهخصوص موسیقی که بخش مهم یک فرهنگ است و ارتباط تنگاتنگ با مردم دارد، این تأثیرگذاری دوچندان میشود.
در زمانی که ویروس کرونا در کشور ما گسترش پیدا کرد، عرصه هنر و بهویژه هنر موسیقی، با آسیبهای فراوانی روبرو شد؛ تولید آثار موسیقایی تعطیل شد، آموزشگاههای موسیقی تقریبا به حالت تعطیل درآمدند، مدرسان و معلمان موسیقی با مشکلات اقتصادی و درآمدی مواجه شدند و هنر موسیقی ارتباط خود را با مخاطبان این هنر از دست داد. در این میان هیچ حمایت جدی از این عرصه از سوی متولیان و مسئولان صورت نگرفت.
بعد از گشایشی که در کنترل ویروس کرونا بهوجود آمد، انتظار میرفت شرایط بهتری در جامعه برای فعالیتهای هنری و موسیقی بهوجود آید که با شروع اعتراضات اجتماعی در سه ماه گذشته، مجددا محدودیتهای بسیاری در این عرصه شکل گرفت. از سوئی تقریبا تمام گردهماییهای هنری و موسیقی تعطیل شد، انجمنهای ادبی به حالت نیمهتعطیل درآمده و از طرفی به علت این محدودیتها، بسیاری آثار مبتذل و عامهپسند در شبکههای اجتماعی توسط «بیهنران میدان پیداکرده»، در حال انتشار است که آثار مخرب این تولیدات تا سالهای آینده باقی خواهد ماند.
متأسفانه دو رویکرد متفاوت درباره موسیقی در حال شکلگیری است؛ تعدادی از هنرمندان بهدلیل شرایط بهوجودآمده اعتراضات اجتماعی، به صورت مطلق مخالف اجرای هرگونه کنسرت و یا اجرای موسیقی و یا برگزاری جشنهای ملی چون یلدا و نوروز هستند، این در حالی است که آثار مبتذل و کمارزش موسیقی هرروز بیشتر در شبکههای اجتماعی و ماهوارهها در حال تأثیرگذاری منفی در ذائقه شنیداری مردم، تولید و اشاعه میشود، و از سوئی هنرمندانی هستند که به مقوله فرهنگ و موسیقی، نگاه عمیق و بزرگتری دارند و تداوم کار فرهنگی را در همه شرایط ضروری میدانند. در این میان به خاطر پرخاشگری و تندروی عدهای که از فرهنگ شناخت کافی ندارند و در برابر این هنرمندان موضعگیری منفی میکنند که به همین علت این بخش از هنرمندان اغلب در سکوت و بلا تکلیفی به سر میبرند.
واقعیت این است که ما در دورانی تاریخی خاصی زندگی میکنیم که فقط با شناخت و آگاهی و با تکیه بر اخلاق و فرهنگ میتوانیم به دنبال مطالبات بنیادی خود باشیم. تداوم کار فرهنگی و مدنی، با گسترش فعالیتهای هنری و اجرای کنسرتها و برگزاری نشستهای انجمنهای ادبی، شرایط خاصی نمیخواهد و باید همواره در دستور کار فعالیتهای فرهنگی ما باشد و همچنین به یاد داشته باشیم که شادی و نشاط اجتماعی فقط در گرو برگزاری برنامههای هنری متنوع با گرایشهای مختلف میسر میشود. در این میان، متولیان فرهنگی نیز اگر حمایتها را به صورت گزینشی و در یک راستا خاص انجام دهند و برگزاری کنسرتها و فعالیتهای هنری را به صورت دستوری، در برنامه خود داشته باشند، به طور قطع نتیجه مثبتی بهدست نخواهند آورد و همچنان فاصله جامعه هنری و مردم از این نهادها هر روز بیشتر خواهد شد .