حذف گونههای بیسرپرست به سود طبیعت نیست
صفیخانی: اگر برای گونههایی که در حاشیه شهرها و روستا وجود دارند مدیریت درست باشد، نیاز است در زمان و فصل خاص به آنها کمک کرد اما این باید در شرایطی صورت گیرد که مدیریت اصولی را از ابتدا شروع کرده باشیم و مراحلی که در دستورالعمل آمده را رعایت کرده باشیم تا در فضای مدیریتشده حیوانات بیسرپرست را تغذیه کنیم، اما در حال حاضر از یک طرف هیچ مدیریتی بر گونههای بیسرپرست اعمال نکردهایم و از لحاظ جمعیتی یا به سمت کشتار بیرحمانه این حیوانات میرویم که در واقع همان نسلکشی این حیوانات است یا به سمت ترحم بیضابطه میرویم که باز هم به گونه آسیب وارد میشود.
*مهرداد نهاوندچی- نازنین ناصری
این روزها غذارسانی به حیوانات بیسرپرست به صورت یک معضل در بسیاری از شهرها تبدیل شده است. بسیاری از افراد بدون آگاهی اقدام به غذارسانی به این حیوانات میکنند و مشکلات زیادی به وجود میآورند. از طرفی شهرداری در برابر اعتراض شهروندان به حضور سگهای بیسرپرست در سطح شهر، اقدام به کشتار آنها، آنهم با یک روش غیرانسانی میکند. در این باره با «مهدی صفیخانی» معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی ادارهکل حفاظت محیط زیست استان همدان گفتوگویی داشتیم و سوالاتی را در این باب پرسیدیم.
- متولی حیوانات بیسرپرست چه سازمانی است؟
در رابطه با حیوانات بیسرپرست قانونگذار تکلیف را مشخص کرده است. در حوزه شهری، متولی شهرداریها هستند و کار را باید به بر طبق دستورالعمل پیش ببرند که در دستورالعمل آن نیز ریزهکاریها تعیین شده است. اما هزینههای سنگین و هنگفتی که در اجرای این دستورالعملها وجود دارد، کار را برای شهرداری سخت کرده است. هزینههای جاری نسبت به هزینههای ثابت کار در درازمدت بیشتر گریبانگیر دستگاههای متولی است. کار باید تخصصی و با برنامهریزی و مدیریت درست در کل شهرها انجام شود، نه اینکه فقط در یک شهر به اجرا درآید و در بقیه شهرها انجام نشود. چراکه اگر در همه مناطق انجام نگیرد، به دلیل جابجایی حیوانات طرح ناقص مانده و در کوتاهمدت شاید ثمربخش باشد اما در بلندمدت نتیجه مثبتی نخواهد داشت.
- افراطیگری در غذارسانی به حیوانات بیسرپرست چه تأثیری بر نظام زیستی و حیات وحش میگذارد؟
در غذارسانی به حیوانات بیسرپرست اولا باید تعریف و تقسیمبندی درستی از این جانوران در سه بخش وحشی، اهلی و شهری داشته باشیم. اما رویکرد سازمان محیط زیست گونههای مناطق تحت مدیریت این سازمان و گونههایی که در طبیعت وحشی زندگی میکنند، است. سیاست کاری سازمان به این صورت است تا جایی که امکان دارد در مناطق و زیستگاه و در مدیریت حیاتوحش، دستکاری غیرطبیعی انجام نگیرد. تجربه ثابت کرده این اتفاق مثبت نیست و در درازمدت گونه هدفی که میتوانستیم به آن کمک کنیم، در عمل کمک زیادی دریافت نکرده است. در استان همدان گونههای وحشی معمولا علفخوار هستند و سعی میشود غذادهی به صورت دستی صورت نگیرد. اگر حیوانی که در طبیعت وحشی زندگی میکند را به انسان وابسته کنیم، در یک یا دو نسل نه، اما در درازمدت نسل این گونه را به سمت انقراض پیش میبریم. هر چند نگاه ما این بوده که به گونه مورد نظر کمک کنیم. در مورد گونههای شهری مانند سگ و گربه نیز باید این رویکرد را داشته باشیم. هرچند گاهی غذادهی دستی به این حیوانات توسط مردم بدون ضابطه و برنامه مشاهده شده است که در بعضی از ایام سال شاید نیاز باشد.
- در مناطق حفاظتشده نحوه غذادهی چگونه است؟
در مناطق تحت مدیریت سازمان نیز در سالهایی که خشکسالی در منطقه و استان داشتیم، بهرغم اینکه سیاست کاری ما این است که حتیالمقدور در طبیعت حیات وحش دخالت نکنیم و از غذادهی دستی و مصنوعی پرهیز کنیم، اما از آنجایی که در روزهایی از سال شرایط به گونهای سخت باشد که هدف اصلی حفاظت از گونه در منطقه را تحت الشعاع خود قرار دهد، مقداری علوفه برای آنها تهیه میکنیم تا در مواقع ضروری استفاده شود. در مورد گونههای شهری نیز نباید افراط و تفریط داشته باشیم و جایز نیست آنها را به حال خود رها کنیم. در صورتی که ما مدیریت خوبی داشته باشیم و دستورالعمل مدیریت گونههای بیسرپرست را درست اجرا کرده باشیم، میتوانیم در مدیریت این گونهها موفق باشیم.
- نگاه شما به حذف گونههای بیسرپرست چگونه است؟
حذف گونههای بیسرپرست به سود طبیعت نیست. وقتی در مورد هجوم و آزاررساندن گونههای وحشی مانند گرگ، شغال و روباه به اماکن شهری و روستایی صحبت میکنیم یکی از دلایل آن حذف رقبا است. وقتی سگها را به صورت بیضابطه در روستاها و حاشیه شهرها از بین میبریم طبیعتا شرایط را برای جذب حیوانی مانند گرگ مهیا کردهایم. اگر برای گونههایی که در حاشیه شهرها و روستا وجود دارند مدیریت درست باشد، نیاز است در زمان و فصل خاص به آنها کمک کرد اما این باید در شرایطی صورت گیرد که مدیریت اصولی را از ابتدا شروع کرده باشیم و مراحلی که در دستورالعمل آمده را رعایت کرده باشیم تا در فضای مدیریتشده حیوانات بیسرپرست را تغذیه کنیم، اما در حال حاضر از یک طرف هیچ مدیریتی بر گونههای بیسرپرست اعمال نکردهایم و از لحاظ جمعیتی یا به سمت کشتار بیرحمانه این حیوانات میرویم که در واقع همان نسلکشی این حیوانات است یا به سمت ترحم بیضابطه میرویم که باز هم به گونه آسیب وارد میشود. زیرا وقتی غذادهی دستی توسط مردم یا تشکلهای مختلف بدون ارتباط با یکدیگر انجام میگیرد حیوان به لحاظ فیزیکی، جسمی و به لحاظ باروری شرایط مساعدی پیدا میکند که منجر به بارداری با تعداد تولههای بیشتر میشود. از طرف دیگر تولهها هم تغذیه میشوند. شاید تولهها در مسیر رشد طبیعی بر اثر مسائل بیماری و تغذیهای حذف شوند. اینکه در طبیعت یک حیوان تعداد تولههای بیشتری دارد به خاطر امکان حذف بیشتر در مسیر رشد و بلوغ آن است. با غذادهی دستی امکان حذف طبیعی را از این حیوان میگیریم، جمعیت کوچکی که ظرف مدت کوتاهی به صورت تصاعدی بالا میرود و وقتی که جمعیت به صورت تصاعدی بالا رفت یک معضل شهری و اجتماعی به وجود میآید و تفکری در بین مردم شکل میگیرد که تنها راهی که برای مدیریت وجود دارد کشتن سریع این حیوان است. به همین دلیل افرادی که در غذارسانی به گونههای بیسرپرست افراط و تفریط در پیش میگیرند ناخودآگاه بدون اینکه آگاهی داشته باشند به کشتار و حذف این گونه دامن میزنند. پس باید با تفکر، مدیریت و همچنین نگاه واقعگرایانه عمل کنیم و احساسات را کنار بگذاریم تا این گونهها دچار آسیب نشوند.
- عقیمسازی چه کمکی در مدیریت حیوانات بیسرپرست میکند؟
دستورالعمل مدیریت گونههای بیسرپرست عمده کار را برای مدیریت، عقیمسازی عنوان کرده است اما درباره عقیمسازی نظرات مختلفی وجود دارد. یکی از دلایلی که طرفداران محیط زیست و حیات وحش برای عقیمسازی دارند، این است که نباید کشتار بیرحمانه داشته باشیم و نباید حق حیات را از این گونهها بگیریم. هر چند حیوانات عقل و درکی که ما در ذهن داریم را نداشته باشند اما تولید مثل هم بخشی از حق حیات این حیوانات است، اما اگر بخواهیم در قدم اول جمعیت را مدیریت کنیم، اولین راهکار عقیمسازی است که بر سایر روشها مانند کشتن ارجح است چرا که در برخی جاها ضروری است که عقیمسازی حیوان انجام شود. اما وقتی حیوانی مانند سگهای بیسرپرست توسط سازمان متولی گرفته میشود چه اتفاق در آشیان اکولوژیکی آن اتفاق میافتد؟ بعد از آن مدت که حیوان تیمار، عقیمسازی و شناسنامهدار شد نگهداری میشود تا سرحال شود و دوباره به محلی که گرفته شده است برگردانده میشود. آیا این حیوان دوباره آشیان اکولوژیکی خود را پیدا میکند؟ اگر ما این اتفاق گرفتن و دوباره بازگرداندن را درست انجام نداده باشیم ممکن است بعد از چند سال دوباره با حذف این حیوان روبرو شویم. بنابراین باید خیلی دقیق برنامهریزی کنیم و آن تعداد گونه و جمعیتی که در منطقه میخواهیم حفط کنیم را برآورد کنیم و بر این اساس بگوییم عقیمسازی نیاز است یا خیر.
- گرگاس چیست، چه خطراتی دارد و آیا در همدان مشاهده شده است؟
به لحاظ ژنتیکی نزدیکی بین گرگ و سگ را گرگاس میگویند. سگها هم گونههایی از گرگ بودهاند که در درازمدت (هزاران سال) اهلی شدهاند. در حالت طبیعی امکان تولید مثل برای این دو حیوان وجود دارد. اگر هر دو حیوان از لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک شوند و شرایط فیزیکی و جسمی مهیا باشد، جفتگیری که اتفاق بیفتد دورگهای حاصل میشود که خیلی از خصلتهای گرگ و سگ را با هم دارد و قابل پیشبینی نیست که در یک لحظه خصلتهای کدام حیوان را بروز میدهد. گاهی اوقات این جفتگیری به صورت غیر و به دست افراد اتفاق میافتد، چراکه یکسری خیالات واهی وجود دارد که نژاد برتری از سگ را داشته باشیم که از گلهها یا هر جایی که نیاز است کمک بیشتری را بکند. منتهی گاهی گونه گرگاس نمیتواند در اسارت زندگی کند و ممکن است که خود به صورت طبیعی از آن اسارت خارج شده و به طبیعت برگردد و یا کسی که این تخلف را انجام داده، آن را در طبیعت رها کند که ممکن است گاهی اوقات به دلیل داشتن ویژگیها و خصلتهای سگ به افراد و زیستگاهها نزدیک شود و ممکن است به واسطه خوی وحشیگری، واکنش نشان دهد که بارها در استان همدان و بخشی از قزوین و کردستان مشاهده شده است و حملههایی اتفاق افتاده و آسیبهایی به جامعه وارد کرده است که جبرانناپذیر بوده است.
- آیا ادارهکل حفاظت محیط زیست سرشماری سگهای بیسرپرست را نیز انجام میدهد؟
سرشماری سگهای بیسرپرست تا الان انجام نشده است. چراکه سرشماری حیوانات بیسرپرست کار سخت و سنگینی است اما سرشماری این حیوانات ضرورت دارد. یکی از دلایلی که سرشماری این حیوانات انجام نشده این است که در حیاتوحش همه گونهها را سرشماری نمیکنیم. معمولا در سرشماری گونههای خاص را با دلایل خاصی سرشماری میکنند؛ اگر گونه بیانگر شرایط مناسب یا نامناسب زیست در منطقه باشد برای سرشماری انتخاب میشود و خیلی بر روی سرشماری گونههای دیگر تأکید نداریم اما اگر در در منطقه تحت مدیریت هر گونهای که سرشماری میکنیم، گونهای را مشاهده کنیم آن را نیز سرشماری میکنیم، اما سرشماری اصلی با هدف یک گونه خاص دنبال میشود و برنامهریزیها مانند ساعت و نوع حضور و مسیر حرکت سرشمارها برای آن گونه بوده است. از آنجایی که سرشماری سگهای بیسرپرست با هدف خاصی صورت نگرفته و کار سختی است؛ چرا که سگها حیواناتی هستند که در سراسر استان پراکنده هستند، میشود تخمین زد اما با این امکانات و نیروهای موجود کار پیچیدهای است. ضمن اینکه قانونگذار در این رابطه وظیفهای برای سازمان تعیین نکرده است.
- روش صحیح غذارسانی به سگهای بیسرپرست به چه صورت باید انجام شود؟
پیش شرط غذارسانی به این گونهها اجرای دستورالعمل مدیریت گونههای بیسرپرست است و اگر اجرا شده باشد، همان دستگاهی که مدیریت میکند غذارسانی را نیز باید مدیریت کند و این نباشد که غذارسانی توسط مردم عادی را کنترل و مدیریت نکند. فصل غذادهی مهم است. اگر فصل به لحاظ جوی مساعد نیست و حیوان دچار یکسری مشکلات میشود آن فصلها را در نظر بگیریم، منطقه غذادهی را نیز در نظر داشته باشیم و در مناطق گردشگری و مناطقی که تردد وجود دارد نباید این کار را انجام دهیم، چراکه هم از نظر بهداشتی و هم خود حیوان در دراز مدت تحت الشعاع قرار میگیرد و اگر افراد این کار را ببینند ترغیب شوند در خیلی از مناطق غذادهی در شهر را تکرار کنند و ممکن است اگر فضای مناسبی انتخاب نشود باعث انتقال بیماری بین انسان و حیوان شود.