خداحافظی منبت از مبل ملایر
کمرنگشدن منبت تبعات زیادی بر اقتصاد این شهر دارد.
سه سال از حضور «کوین موری» و «غاده هیجاوی» کارشناسان شورای جهانی صنایع دستی در ملایر و بررسیهای میدانی از هنر این شهر گذشته است. انتظار میرفت پس از این حضور وکسب این عنوان، شاهد جهشی در بازار مبل و منبت ملایر باشیم که به گفته صنعتگران این حرفه چنین اتفاقی رخ نداد.
*زهرا کرد
*خبرنگار
در سالهای نهچندان دور، ملایر عناوین متعدد جهانی و ملی نداشت و در ورودیهای شهر تندیس مبل و منبتی دیده نمیشد. وقتی از کوچه و خیابانهای این شهر گذر میکردی، در کنار صدای روزمره زندگی، صدای مُغار و چکش به گوش میرسید. صدایی برآمده از کارگاههایی کوچک که در هر کدام صدای استاد شجریان غبار چوب را از روان هنرمندان بیمدعای منبت میگرفت. این روزها نماد میز و مبل تنها زینتبخش ورودی شهر شده است و در شهر خبری از کارگاههای تعطیلشده منبتکاری نیست و صدای ناهنجار دستگاههای CNC جای آن را گرفته است.
اقتصاد شهرستان ملایر را باغهای انگور و صنعت مبلمان میچرخاند که خوشبختانه هر دو پایه، شهرت جهانی دارند، اما این عناوین از ماهیت اصلی خود خارج شدهاند. هنری که زمینه ارتزاق ۸ هزار نفر با ۵ هزار کارگاه فعال، با تنوع شغلی متعدد اعم از منبتکار، رویهکوب، رنگکار، نجار، معرقکار و نمونهزن را فراهم میکرد حالا صرفا به نامی پرطمطراق بدل شده است.

تاریخچه منبت در جهان
«علیکوثر جوادی» از معدود استادان طراح مبل و منبت است. این استادکار صاحب سبک از کودکی و با شاگردی در کارگاههای کوچک منبت کار خود را آغاز کرد. او ۳۰ سال است خاک چوب خورده و از محضر استادان بنامی چون «سید منصور ناظمی» در تهران طراحی و نمونهزنی آموخته است. هنرمندی که نمونه کارهای او در بازارهای بینالمللی خواهان بسیار دارد و هرساله به نمایشگاههای مطرح ترکیه دعوت میشود.
جوادی، درباره قدمت و ریشه این هنر میگوید: در جهان، سه کشور مطرح سازنده و طراح مبل و منبت وجود دارد؛ مصر، ایتالیا و ایران که هر سه کشور با فرهنگ چندهزارساله و تأثیر بیبدلیل فرهنگ خود به چنین سطحی از توانایی در عرصه هنر مبل و منبت رسیدهاند. نمونه بارز و حاضر چنین ادعایی، وجود حکاکیهای کاخ صدستون شیراز و تکیهدادن شاه بر تخت پادشاهی منقش است.
چالشهای حفظ و نشر منبت
این دانشآموخته صنایع چوب به چالشهای این هنر در میان جوانان اشاره کرده و معتقد است: متأسفانه در سطح کلان کشور که نقش تصمیمگیرنده دارند، هنر قدر دانسته نمیشود و این نگاه تا سطح خرد مدیریتهای شهرستانی نیز ادامه مییابد، به گونهای که شخصا به اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ملایر پیشنهاد دادم به صورت رایگان حاضرم نمونهزنی را به جوانان علاقمند آموزش دهم، اما این پیشنهاد پیگیری و حمایتی نشد. از طرفی، وقتی نگاه هنری به عرصهای پویا مانند مبل و منبت نباشد، پربیراه نیست که در شهر جهانی مبل برنامههای آموزشی، کارگاههای توانافزایی برای صنعتگران، فرهنگسراهای مبل و منبت، مسابقات و جشنوارههای هنری و نه صرفا فروشگاهی دایر نباشد و این هنر محدود به چند بازار نحیف داخلی شود.
مسیر بنبست مبل ملایر در جهان
این طراح ملایری به مقایسه کیفیت مبل در ایران و جهان میپردازد و میگوید: آنچه ما امروز در نمایشگاههای بینالمللی میبینیم، مبل صنعتی از جنس مواد پیشساخته است؛ اثری فاقد هنر دست و تفکر هنرمندانه، اما در ایران و خاصه ملایر، مبل از قدیم ساخته دست هنرمندان بوده است. با وجود چنین قابلیتی مبل ایران به بازارهای جهانی راه ندارد وهمین غیبت هنرایرانیان، زمینهساز حضور پررنگ کشورهایی است که نه پیشینهای از مبل و چوب دارند و نه آن را میشناسند. همانطور که بر همه محرز است، پیشنیاز گشایش اقتصادی و حضور در عرصه بینالمللی، گشایش فکری تصمیمگیران کلان کشور است.
تاریخچه مبل ملایر
«مصطفی میرزایی» هنرمندی است که از کودکی و با شاگردی در کارگاههای کوچک منبت با این هنر آشنا شده و اکنون نزدیک به سه دهه است که با مبل و منبت سروکار دارد. این هنرمند به پیشینه هنر منبت در ملایر اشاره میکند و میگوید: قدیمیترین اثر منبت ملایر را در ضریح منبتکاریشده مقبره «سام و هام» شهر سامن میتوان جست که قدمتی چندصدساله دارد و با ابزار اولیه قلم و تیشه اجرا شده است. قبلا از منبت در ساخت در، پنجره و قاب استفاده میشد که رفتهرفته به مبل و صندلی راه پیدا کرد. امروزه، میتوان ریشه منبت ملایر را به شهر جوکار و زندهیاد استاد «حسنی ترک جوکار» گره زد.
دست دوستی منبت با تکنولوژی
این منبتکار به تغییراتی که با حضور تکنولوژی برای این حرفه اتفاق افتاده است، اشاره کرد: در شهرستان ملایر، تا حدی از یکهتازی دستگاههای CNCکاسته شده و هر مبل دستگاهی، برای داشتن کیفیت بهتر، نیازمند دستان منبتکار است؛ اتفاقی که این روزها فقط در ملایر شاهد آن هستیم و یکی از روشهای حفظ این هنر، در شیوه مدرن ساخت مبل به حساب میآید؛ اما در شهرهای همجوار، سازندگان صرفا متکی به دستگاه و بدون کار دست، مبل را به بازار عرضه میکنند و همین رویه سبب آسیب به نام و آوازه مبل ملایر میشود.
چرا مبل و منبت ملایر ثبت جهانی شد؟
میرزایی که در جریان حضور نمایندگان شورای جهانی صنایع دستی به ملایر بوده، معیارهای ثبت جهانی مبل و منبت را چنین عنوان میکند: یکی از مهمترین عوامل ثبت جهانی ملایر که بسیار هم مورد توجه کارشناسان بینالمللی قرار گرفت، سنتیبودن روند کار در کارگاههای کوچکی بود که در پارکینگ، حیاط و یا انبار خانهها قرار داشت. از طرفی آمیختگی زندگی روزمره با کار منبت و دیدن زنانی که همپای مردانشان به کار منبت ریز مشغول بودند و همگی بهوسیله هنر، زندگی و کار را تجربه میکردند، قابل توجه آنها بود.
جای خالی شاگردان قدیمی
از این هنرمند که این روزها در کنار داشتن کارگاه تولید مبل، به کار آموزش انواع منبت اعم از رولیف، بارولیف و اورولیف نیز مشغول است، درباره اهمیت آموزش برای حفظ و انتقال این حرفه به آیندگان را میپرسم که میگوید: این روزها از نوجوانانی که با شاگردی در کارگاههای کوچک، به عرصه مبل و منبت وارد میشدند، خبری نیست. نوجوانانی که خاک چوب را میخوردند و قدر کار را به اندازه عمری که صرف آن میکردند، میدانستند و این، حلقه مفقوده در انتقال سینه به سینه مفاهیم نظری و عملی کار ما به حساب میآید. هر چند کارآموزانی هستند که با گذراندن دورههایی، میتوانند صفر تا صد کار را بیاموزند و به فراخور نیاز جامعه، منبت را در اشکال دیگر بهجز مبل به بازار عرضه کنند. نظیر بانوانی که برای نخستینبار در شهر ملایر زیر نظر بنده آموزش دیدند و با منبت ریز و کار روی ظروف، کسبوکار راه انداختند.
سه سال از حضور «کوین موری» و «غاده هیجاوی» کارشناسان شورای جهانی صنایع دستی در ملایر و بررسیهای میدانی از هنر این شهر گذشته است. انتظار میرفت پس از این حضور وکسب این عنوان، شاهد جهشی در بازار مبل و منبت ملایر باشیم که به گفته صنعتگران این حرفه چنین اتفاقی رخ نداد.
عواقب «شهر جهانی مبل و منبت»
«مصطفی گودرزی» صنعتگر با سابقه ملایری دلایل این ناکامی را چنین شرح میدهد: در دهه ۷۰ و ۸۰ و حتی اوایل دهه ۹۰، بازار فروش مبل روبهراه بود. کارگاه ۷۵۰ متری من با ۳۰ کارگر در رشتههای مختلف مشغول به فعالیت بود، در حالیکه هم اکنون سه سال است با یک کارگر یعنی با پنج درصد سرمایه کار میکنم. چندسالی است بازار به علل مختلف نظیر کاهش قدرت خرید مردم، وجود نیروهای غیرکارشناس در عرصه مبل و منبت، گسترش دستگاههایCNC بسیار نابه سامان شده است. از طرفی این روزها در ملایر حداقل قیمت ملک متری پانزده میلیون تومان است، اما ما شاهد حذف ارز دولتی از چوب و قیمت فزاینده چوب متری سی میلیون هستیم. این عوامل سبب شد که مصرف کننده داخلی سمت خرید مبل استیل نیاید و صادرات هم که نداریم.
مبل؛ صنایع دستی یا صنعتی؟
این نجار از نبود وحدت رویه و نظارت بر عرصه مبل و منبت شاکی بوده و چنین بیان میکند:
این روزها شاهد حضور افرادی در عرصه مبل هستیم که چوب و کار خوب را نمیشناسند. صرفا مبتنی بر سرمایه اشان چند دستگاهCNCخریداری کرده و با این کار نه تنها بخش عمده ای از مشاغل مرتبط نظیر منبت کار، اره کار و تا حدی نجار را بیکار کردهاند که حتی فرق کار خوب و بد را متوجه نیستند و با عرضه کار صرفا دستگاهی سبب تنزل کیفیت بازار و قیمت محصولات شده تا فروششان را حفظ کنند. در این شرایط اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی معتقد است که کارگاه دارای دستگاهCNC پروانه صنایع دستی او باطل میشود و شرکت شهرکهای صنعتی هم روشن بودن چراغ کارگاه و صدای دستگاه برایش کافی است. در چنین شرایطی انتظار کار با کیفیت در حد شهر جهانی مبل و منبت بیجاست، چراکه کار از دست کاردان درآمده و در چرخه باطلی افتاده که آینده خوبی را برای این هنر در ملایر رقم نمیزند.
سوءاستفاده از مبل ملایر
گودرزی در ادامه به پر شدن بازار ملایر با آثار ظعیف ِتولید دستگاه از شهرهای دیگر اشاره میکند و میگوید: از تبعات استفاده نادرست از نام ملایر همین بس که اغلب محصولات نمایشگاههای ملایر از آثار بیکیفیت شهرهای اطراف است که تاریخچهای از این هنر ندارند. از طرفی مشتری هم تفاوت کار اصیل ملایر که این روزها به تلفیقی از هنر دست و دستگاه تبدیل شده را با کار صرفا دستگاهی نمیداند و اینگونه است که هنرمند مبل، جایش را با فروشنده مبل عوض کرده و صرفا به فروش با هر قیمتی فکر میکند.
حذف منبت در سایه غفلت
«محسن فارسی» از منبت کاران قدیمی این شهر است که روزگاری استادکار بوده و کارگاهی داشته، اما این روزها کارگر یکی از کارگاههای بزرگ است. از او وضعیت این روزهای منبت ملایر را میپرسم و پاسخ میدهد: منبت این روزها ارزش پیشین خود را ندارد، برای اینکه بیمهمان را قطع نکنند، کارت صنایع دستیمان را فعال نگه داشتهایم، اما در عمل اکثر کارگاههای خرد تعطیل و منبتکاران بیکار شده و به مشاغل غیرمرتبط نظیر رانندگی و کارگری روی آوردهاند. گروهی نیز در کارگاههای بزرگ شهرک صنعتی در خدمت سرمایهداران کلان این حرفه بخش کوچکی از پردازش نهایی کار را انجام میدهند. در واقع عنوان شهر جهانی مبل و منبت بزرگترین آسیب را به منبتکاران قدیمی این عرصه وارد کرد، زیرا در تولید انبوه مبل توسط دستگاه، این هنر منبت و منبت کار بود که از چرخه حذف شد. به گونهای که به ازای هر دستگاه۱۲ کارگر بیکار شد که این رقم را در پنج هزار کارگاه خرد در نظر بگیرید تا به عدد واقعی بیکاری پنهان این حرفه پی ببرید. حذفی که تبعات آن در کوتاهمدت منبتکار را متأثر کرد و در بلندمدت این هنر را از ساحت صنایع دستی ایران حذف میکند.
فارسی تکنولوژی و هنر را مرتبط با هم میداند و معتقد است: با تکنولوژی و نیاز روز نمیشود جنگید و باید ظرفیتهای پرشمار تکنولوژی را در خدمت هنر و صنعت گرفت تا به نتیجه درخوری دست یافت.
ابتدای امر که استفاده از دستگاه باب شد، منبت کاران اکثرا بیکار شدند و سرمایهدار هم فکر میکرد مبل با دستگاه جای مبل کار دست را میگیرد که بعد متوجه شدند رنگپذیری و کیفیت نهایی کار قابل مقایسه با کار دست نیست، بنابراین پردازش نهایی کار را مجددا به منبتکاران سپردند. اما این روزها به علت قفلبودن وضعیت اقتصادی کشور بازار داخلی مبل استیل بسیار کساد بوده و عموم مردم توانایی خرید مبل ندارند و لاجرم برای چرخیدن چرخ صنعت مبل باید صادرات صورت گیرد که آن هم به علت شرایط تحریم و قفلبودن مناسبات کشور با جهان ممکن نیست، نهایتا منجر به کاهش تولید و یا محصول بیکیفیت هستیم که کار صرفا فروش برود.