فرهاد اعتمادی:
رنجبران هنرمندی بود که معلمی را دوست داشت
«فرهاد اعتمادی» متولد سال ۱۳۵۲ همدان است. وی در سال ۱۳۷۰ به فراگیری هنر خوشنویسی پرداخت و از محضر «میر سیدعلی سرمدی» مدرس انجمن خوشنویسان همدان بهرهمند شد، در سال ۱۳۷۳ در تهران نزد زندهیاد استاد «عبدالله فرادی» و در سال ۱۳۷۶ نزد «عباس شیخ خانی» و «عباس اخوین» به تکمیل دانستههای خود پرداخت.
در سال ۱۳۷۴ به اخذ مدرک ممتاز نائل آمد، از آن پس در چند نمایشگاه انفرادی در همدان و ارومیه و بیش از چهل نمایشگاه جمعی شرکت داشته است. اعتمادی از سال ۷۵ با عنوان مدرس انجمن خوشنویسان به تعلیم هنرجویان خوشنویسی مشغول است.
اعتمادی از دوران دانشآموزی چند صباحی نیز در محضر استاد رنجبران تلمذ کرده است و از این استاد خاطراتی دارد که شنیدنی است.
وی میگوید: استاد حسین رنجبران مدرس خط و دبیر هنرستان ما بودند و در آنجا بود که افتخار آشنایی با این مرد بزرگ را پیدا کردم. زندهیاد رنجبران مرد درستکار و بیریایی بود، من هرگز اخم ایشان را ندیدم. همیشه لبخند روی لبانش جاری بود، بسیار به خط کرسی توجه میکرد و ظریفنویسی را دوست داشت، بیشتر خوشنویسان همدان بین سالهای ۶۵ تا ۸۹ خط دوم و قبولی ممتازیشان را به نوعی مدیون این استاد بزرگ بودند، رنجبران مدرس مبرز خط شکسته بود و هر کسی که استاد رنجبران مدرس او بود در دو یا سه ماه به خوبی خط شکسته را یاد میگرفت. امروز اگر کسی بخواهد خط شکسته را یاد بگیرد باید یک یا دو سال تلاش کند.
وی ادامه میدهد: خیلی راحت تدریس میکرد و همه اطلاعاتی را که داشت سخاوتمندانه در اختیار شاگردانش قرار میداد. هیچوقت دنبال شاگرد جمع کردن نبود و همیشه و در همه حال همه بچهها را تشویق میکرد. با این حال بیهوده کسی رو تشویق نمیکرد.
درس معلم گر بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
در صبح روز آسمانی شدنش اعلام این خبر به خانواده و همسرش برایم سخت بود و ایشان با رفتنش بخشی از قلب مرا هم با خود برد.
اعتمادی معتقد است: استاد حسین رنجبران هنرمندی بود که معلمی را دوست داشت و در سریعنویسی در بین مدرسان مشهور بود و یک جلیپای شکسته را در کمتر از دو دقیقه ترکیب میکرد و مینوشت، ایشان به غیر از نستعلیق، خط شکسته را بسیار ظریف و خوب مینوشت و علاقه بسیاری به خطوط گلستانه داشت، استاد رنجبران در نستعلیق از شاگردان غلامحسین امیرخانی بود و ارادت زیادی به ایشان داشت. ایشان میگفت تنها کسی که در همدان از استاد امیرخانی مشق میگرفت، من بودم و در شناخت خطوط مطالعات فراوانی داشت، خوانش خطوط قدیمی اعم از خوشنویسی و غیره نستعلیق و شکسته و توقیع و حتی خط سیاقی قدیم بسیار سخت است و تجربه میخواهد که ایشان بدون استثنا هر خطی را به راحتی میخواند. در زمینه خط شناخت بالایی داشت و خط شناس ماهری بود. بزرگترین کتابخانه کتابهای خطی را داشت که هیچکس از آن بیبهره نبود و هرکسی که نیاز داشت به راحتی کتاب در اختیارش قرار میداد.
این خوشنویس میگوید: در تراشیدن قلم بسیار مهارت داشت و استاد بود، من هنوز هم نمونه تراش قلمشان را دارم، در تیزکردن قلم تراش استاد بود و در ترکیب زدن چلیپا سرعت عمل زیادی داشت، به صحیحنویسی توجه و دقت زیادی میکرد و بسیاری از اوقات ۳۵ شاگرد را در یک ساعت هم تعلیم میداد و هم قلمهایشان را میتراشید. قران را دو بار با خط نستعلیق و یک بار هم شکسته نستعلیق نوشت.
وی تأکید میکند: خوشنویسان میدانند با خط نستعلیق کتابت قرآن کار خیلی دشواری است و من در هنگام کتابت این سه قرآن مرتب به خانهشان میرفتم و از پیشرفت کارشان لذت میبردم.