ایستگاه سوم سلسله نشستهای خوانش:
رونمایی از کتاب «چگونه از یک فاجعه اقلیمی دوری کنیم»
دفتری: گیتس در این کتاب با نگرش مهندسی معضل فاجعه اقلیمی را بررسی کرده. انگار که بخواهد یک نرم افزار بسازد با این معضلات ارتباط برقرار کرده و انگار که یک نرم افزار بسازد سراغ این موضوع رفته. چقدر هم دقیق و زیبا این کار را انجام داده است. به نظر من یکی از مهمترین کتابهای قرن بیستویکم است.
*محمد رابطی
*خبرنگار
بیشک مهمترین چالشی که نه در آینده که همین امروز هم بشریت با آن روبهروست یک فاجعه اقلیمی است. چیزی که نه فقط حیات ما، که زیست همه موجودات سیاره زمین را به خطر میاندازد و به نابودی میکشاند. «بیل گیتس» که سالهای بازنشستگی از مایکروسافت را به فعالیتهای ضد فقر در کشورهای توسعهنیافته و فقیر جهان با تمرکز بر فعالیتهای محیط زیستی میگذراند؛ تجربیات، ایدهها، راهحلها و دادههایی که طی سالیان از این فعالیتها و مطالعات به دست آورده، در آخرین کتاب خود به نام «چگونه از یک فاجعه اقلیمی دوری کنیم» جمعآوری کرده است. این کتاب خواندنی برای همدانیها خواندنیتر است، چراکه مترجمی همدانی دارد. این آخرین کتاب گیتس طی مراسمی در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۰ در قالب «سلسله نشستهای خوانش»، به همت هفتهنامه همداننامه، انجمن شاهنامهخوانی چکاد و با همکاری شهر کتاب همدان، رونمایی شد. در این مراسم که «سمانه اسکندری» عهدهدار اجرای آن بود؛ ابتدا «افشین رضاپور» مترجمی که برای اهالی کتاب نامآشناست، درباره ترجمه اثر و سپس «سام دفتری» مترجم کتاب درباره اثر بیل گیتس و «رحمت خیری» مترجم پیشکسوت همدانی درباره اهمیت ترجمه مطالبی را بیان کردند.
ترجمهای دقیق و روان
در ابتدا افشین رضاپور مترجم همدانی که برای اهل ادبیات، ویژه ادبیات داستانی، نامِ آشنایی است، ضمن بیان نکاتی کلی مورد تئوری ترجمه گفت: ترجمه یک کار تجربی است. همیشه معیارهایی برای یک ترجمه خوب بیان کردهاند؛ یکی از آنها که در محافل دانشگاهی هم تدریس میشود و به نظر من کمی هم آبکی است، این است که مترجم باید به زبان مبدأ و مقصد آگاهی داشته باشد. البته این حرف غلطی نیست، اما مترجم باید به فرهنگ مبدأ و مقصد هم تسلط داشته باشد. وقتی به ترجمه آقای دفتری نگاه میکنم با توجه به اینکه پیش از این فلسفه کار کرده و موسیقی غرب را میشناسد، باید بگویم این کار ترجمه خوبی است. و باید تأکید کنم شاید یکی از بهترین کسانی بوده که میتوانسته این متن را ترجمه کند.
رضاپور در ادامه درباره کار ترجمه کتاب گیتس افزود: وقتی به صورت تصادفی شروع به مقابله این کار کردم، باید بگویم که ترجمه دقیق و نعل به نعلی است و حتی در تنگناهایی که میشد آزادانهتر کار کرد، آقای دفتری مخالف این آزادی بود چرا که معتقد بود این کتاب سبکی دارد که این سبک باید در ترجمه هم رعایت بشود.
رضاپور که خود در کار ترجمه ید طولایی دارد و نیز از وسواس فنی بالایی هم برخوردار است، درباره دقت و روانی ترجمه کتاب «چگونه از یک فاجعه اقلیمی دوری کنیم» با تأکید بر اینکه برای هر مترجمی امکان خطا وجود دارد، توضیح داد: از نظر فنی باید بگویم کار آقای دفتری کار دقیق و روانی است، ویرایش خوبی دارد و از این نظر هیچ بحثی وجود ندارد. مترجم در نهایت دو استراتژی دارد یا خواننده را به سمت نویسنده ببرد یا این که نویسنده را به سمت خواننده ببرد. بردن نویسنده به سمت خواننده کار سادهای نیست و کار هرکسی هم نیست. این کار مترجمی میخواهد که به اندازه خود نویسنده قدر باشد. مثلا تراژدیها که عبدالله کوثری آن را ترجمه کرده است. وقتی این کار ترجمه شد نقدهایی به آن شد، عدهای میگفتند ما زبان این کار را نمیفهمیم، چراکه زبان آن زبان سادهای نبود. یا تصور کنید وقتی قرار است که شکسپیر را ترجمه کنیم، زبان شکسپیر را به یک زبان سادهتر تبدیل کنیم. به هر حال بردن نویسنده به سمت خواننده کار سادهای نیست. این مترجم در بیان نوع کار ترجمه دفتری گفت: آنچه دفتری در ترجمه این کتاب پیش گرفته یک کار میانه است. گاهی نعل به نعل و حتی کاما به کاما است و گاهی هم سعی کرده، نویسنده را به سمت خواننده بیاورد.
وی درباره اهمیت ترجمه دقیق و صحیح افزود: ترجمه نه در خلأ صورت میگیرد و نه بیتأثیر است. ترجمه قرار است که به کنش منجر شود. مثلا در مورد آثاری که در مورد افسردگی ترجمه شده است بخشی از این کارها قابل فهم نیست. وقتی با یکی از مترجمان این کتابها صحبت میکردم، یکی از آنها میگفت فقط نصف اثر را متوجه شده است. حال تصور کنید با متنی مواجهاید که مترجم آن فقط نیمی از اثر را فهمیده است.
رضاپور در پایان، صحبتهای خود را این چنین جمع بندی کرد که برخلاف محتوای علمی کتاب، نثر آن کاملا غیر علمی، همه فهم و صاحب سبک است که مترجم کوشیده به ازای سبک اثر سبکی در زبان فارسی برای آن بیافریند.
چرا بیل گیتس؟
در قسمت دوم مراسم، سام دفتری مترجم اثر ابتدا از چرایی انتخاب این موضوع توسط بیل گیتس و بعد ضرورت پرداختن به موضوع فجایع اقلیمی و زیست محیطی صحبت به میان آورد و ضمن پرداختن به اهمیت کار گیتس در این کتاب توضیح داد: خیلیها میپرسیدند که چرا سراغ این کار رفتی و اصلا چرا بیل گیتس؟ وقتی صحبتهای بیل گیتس را در مورد موضوع شنیدم، متوجه شدم بحث به مراتب جدیتر از این حرفهاست. علاوه بر اینکه بخشی از کتاب علمی است؛ بخشی مربوط به لزوم تغییر شیوه زندگی ماست. این تغییر شیوه زندگی بسیار سخت و طولانی است. البته چیزی است که کمکم باید خودمان را برایش آماده کنیم. سوال این است که چرا بیل گیتس سراغ این موضوع رفته؟ بیل گیتس ده الی پانزده سال بر روی این موضوع تحقیق کرده و به واسطه فعالیتهایش در آفریقا و کشورهای توسعهنیافته، داشته اطلاعات بسیار گرانبهایی دارد. و اصلا چند فصل از همین کتاب هم در مورد این است که به کشورهای توسعهنیافته و فقیر چطور موثر کمک کنیم.
دفتری با اشاره به اهمیت پیام گیتس در این کتاب مبنی بر ضرورت تغییر سبک زندگی بشریت، توضیح داد: گیتس در این کتاب با نگرش مهندسی معضل فاجعه اقلیمی را بررسی کرده. انگار که بخواهد یک نرم افزار بسازد با این معضلات ارتباط برقرار کرده و انگار که یک نرم افزار بسازد سراغ این موضوع رفته. چقدر هم دقیق و زیبا این کار را انجام داده است. به نظر من یکی از مهمترین کتابهای قرن بیستویکم است. اول از این نظر که این کتاب به سراغ یکی از مهمترین معضلات پیشروی بشر رفته و از طرفی برای این معضل راه حل ارائه داده است. فصلهای ابتدایی کتاب بیل گیتس به باز کردن ریشه این مشکل پرداخته است و از فصل پنجم سراغ این رفته که «چطور هر چیزی را بسازیم؟». از کتاب تا پوشاک و زنجیره تأمین هر تولیدی یکسری کربن تولید کرده است و بیل گیتس توضیح میدهد چطور چیزها را بسازیم؟ چطور جابهجا شویم و چطور خنک شویم، چطور گرم شویم؟ همه اینها مسائلی است که به تولید کربن و گازهای گلخانهای منجر میشود و همینطور فرایند تولید گوشت به خصوص در کشورهایی مانند آمریکا که گازهای گلخانهای بسیاری تولید میکند.
دفتری ضمن بر شمردن برخی اطلاعات کتاب گیتس در مورد تغییرات اقلیمی معتقد است فعالیتهای هشداردهنده گیتس بر نهادهای بین المللی تصمیمساز تأثیرگذار است و میتوان از تأکید گیتس در لزوم تلاش برای به صفر رساندن ۵۱ میلیارد تُن گازهای گلخانهای که سالانه تولید میشود، گفت.
ترجمه عرقریزان روح
پس از صحبتهای دفتری، «رحمت خیری» مترجم قدیمی همدانی با تأکید بر اشراف و تسلط سام دفتری بر کار ترجمه در ضرورت و اهمیت ترجمه گفت: ترجمه به نوعی عرق ریزان روح است و هیچ دستکمی از تألیف ندارد و گاهی چه بسا پیچیدگیهای بیشتری هم دارد.
وی با اشاره به اینکه ترجمه ماهیت انتخابی دارد به این معنا که مترجم سراغ ترجمه هر اثری برای ترجمه نمیرود. اگر نتوانیم ترجمه کنیم نمی توانیم با جهان ارتباط برقرار کنیم.
بعد از صحبتهای خیری مراسم با امضای کتاب توسط مترجم آن به پایان رسید.