سید حسن مدنی؛ طبیب نقاش
*امیرشهاب رضویان
*سینماگر
اشاره: زندهیاد سید حسن مدنی نام شناختهشدهای در هنر و احتمالاً طب این سرزمین نیست، اما با مراجعه به زندگی و آثار وی میتوان، ذوق سرشار، طبع مهربان و عدالت خواه و تلاش برای بهبود زندگی مردم را به صراحت دریافت. مدنی در کار هنر، دستی شیرین در خوشنویسی (نستعلیق و نسخ) و نقاشی داشت و شعرهای خوبی هم سروده است. وی را آخرین شاعران سبک هندی می دانند.
با نگاهی به آثار نقاشی وی، که طرحواره هایی رنگ شده (با چند رنگ محدود) هستند و به اصطلاح امروز گونهای ایلوستراسیون است، میتوان مطالعه و دقت وی را در کتب و تصاویر چاپ سنگی دریافت.
شناسایی و معرفی این انسان فرهیخته را مرهون تلاش آقای امیرشهاب رضویان هستیم که خود هنرمندی نام آشنا در عرصه سینمای امروز ایران هستند. وی نوه مادری زندهیاد مدنی است. متأسفانه محدودیت فضا، امکان چاپ متعدد آثار به غایت دلنشین این هنرمند و بخش کوتاهی از زندگینامه او را میسر نکرد که البته اسناد آن برای پژوهشگران در دفتر نشریه موجود است.
امیرشهاب رضویان در مطلبی نوشته است:
سید حسن مدنی ملقب به حکیم صفاءالحق همدانی، پزشک، نقاش و شاعر سبک هندی، در حدود سال ۱۲۹۷ هجری قمری، در سنندج متولد شد. پدرش حاج سید محمود تهرانی ملقب به صدیق الاشراف، از تجار محترم سنندج بود که در پی کشتهشدن پدرش میر علینقی لسان الملک، از منشیان فتحعلیشاه محمدشاه قاجار، به سنندج مهاجرت کرد و در آنجا به کار تجارت مشغول شد. صدیقالاشراف پس از چندسال به دعوت شاهزاده اعتضادالسلطنه به عنوان رئیس اتاق تجارت به همدان مهاجرت میکند. سید حسن مدنی در این شهر بزرگ میشود و تحصیل میکند.
وی درباره خود مینویسد:
«نام این گمنام حسن متخلص به حکیم صفاءالحق ابأخلف جناب حاجی سید محمود مدنی، آنچه از اسلاف خود به تواتر شنیده به حضرت زین العابدین علی بن الحسین منتهی میشود و از طرف مادر به حضرت شیخالعارفین، شیخ علاءالدوله سمنانی قدس سره که از اجله عرفای شامخین، مستغنی از تعریف و توصیف. این حقیر پس از تحصیل علم صرف و نحو و فارسی و مشق خط مدت زمانی در حوزه درس زندهیاد مشکوهالملک و محمدعلی میرزا ابن خسرو میرزا ابن فتحعلی شاه قاجار، که از فضلای این دیار و دانشمند روزگار بود، اجمالی از طبیعیات و الهیات و فلکیات استفاده کردم و طب عتیق را در خدمت استاد اجل حاج میرزا حسین نواده زندهیاد حاجی کوثر علیشاه از جز علمی و عملی و تشخیص امزجه و تجربیات ادویه مفرده و مرکبه با کمال جد و جهد آموختم و تحصیل ساختن هیولای کاغذی و ابری ترکیب رنگهای نقاشی و اجمالی از چهرهسازی و ترسیم جدولکشی و تذهیب را خدمت زندهیاد صنیع الملک و میرزا حسین پسر زندهیاد سمیعای نقاش کردم و طب جدید را از قبیل فیزیولوژی و پاتولوژی و استعمال ادویه جدید را خدمت حضرت ارشاد مآبی میرزا محمد صحت بخش و زندهیاد دکتر نجف قلیخان عراقی که از بنی اعمام و نواده زندهیاد قائم مقام است نمودم و موسیقی را خدمت زندهیاد میرزا حسین قلی و سید احمد خان ساوجی دریافتم و جوهرکشی را که کیمیای قدیم و از علوم عمده حکما است از قبیل تنکیس و تقطیر و تصعید و جر و علقه و ترکیبات کیمیاوی از علمای این علم دریافته و تلقین و ذکر خفی و دستور تصفیه باطن را خدمت زندهیاد حاج عبدالوهاب شوشتری قدس سره فرا گرفته و مسافرت و سیاحت اکثر بلاد ایران و بنادر خلیج فارس و عربستان و هندوستان نموده»…
یکی از شخصیتهایی که بر وی تأثیر مهمی میگذارد، میرعلی اکبر لاجوردی است که از روشنفکران آن دوران همدان و شوهر خواهر بزرگتر سید حسن است. صفاءالحق بارها در نوشتههایش از میرعلی اکبر به نیکی و بزرگی یاد کرده است:
«ای خواننده گرامی، گزارش حال و مال کار میرعلی اکبر را بشنو که بعد از ورود به همدان برای رسیدگی به کار تجارتی خودش و زندهیاد والد پس از یک هفته توقف رهسپار اسلامبول گردید، بعد از سه ماه مراجعت کرد. مردمان با ذوق و هوش که چند نفر بودند وجود دانشمند را در این شهر غنیمت شمرده، اغلب شبها و روزها خاص ایام تعطیل، خدمت آن دانشمند پرورده جهاندیده میآمدند، از هر طبقه طالبان معرفت که هر یک از آنان هم یک دریا کمال و معرفت بودند، چند نفر بودند که برای تحصیل زبان فرانسه میآمدند از آن جمله میرزا حسین فرزند میرزا حسن معتمد الاطبا حافظالصحه همدان بود، دیگری میرزا فرجالله حاجی میرزا حبیب الله مجدالاطباء و نیز زندهیاد میرزا اسماعیل طبیب که طالب فرا گرفتن علم فیزیک بود. از شاگردانی که طالب زبان انگلیسی بودند حاجی میرزا محمود خان مشیر و مهدی خان امیر تومان بودند. با علمای شهر زندهیاد شیخ الاسلام و میرزا صادق افتخارالشریعه و از شاهزادگان دانشمند محمدعلی میرزا مشکوهالملک و مؤیدالسلطنه و فرزندانش بیشتر از دیگران معاشرت و محاسبت و موانست داشت.
شاگردانی که طالب هنر بودند زندهیاد میرزا کریم نایب الصدر و آقای سید حسن کات که اول هنر نقاشی و آب و رنگ و دومی فتوگرافی که خیلی دقایق لازم داشت را میآموختند».
از فعالیت سید حسن مدنی، که خوی درویشی و صوفیگری داشته، در جنبش مشروطیت خبر چندانی نداریم و فقط در نشریه انجمن اصفهان به تاریخ چهارشنبه ۲۷/ شهر ربیع الاول /۱۳۲۹، ۸ حمل مطابق ۲۹/ مارس /۱۹۱۱ است که خبری درباره فعالیت وی به نفع مشروطه در اصفهان چاپ شده:
آقای میرزا حسن صفا که از مردمان وطنخواه دانشمند با کله سیاسی میباشند و خالوی آقا سید عبدالرزاق شهید راه حریت و وطناند، تقریبا ۴ سال است در خدمت و دعوت مشروطه همهگونه همراهی نمودهاند و از بدو ورود به اصفهان همه روزه درب مدرسه چهارباغ سلطانی به نطقهای مهیجانه فقط محض حفظ استقلال و بیداری ملت اشتغال دارند اما افسوس که قدر ایشان مجهول است. از احرار و وطن خواهان استدعای مساعدت و همراهی داریم که الحق وجود این گونه ناطقین برای مملکت خیلی اهمیت دارد.
از سید حسن مدنی صفاءالحق چندین کتاب از جمله غزلیات، نمکدان، پهلوینامه، ذکریای رازی، کلیه و سفرنامه غرب و سفرنامه اسدآباد باقی ماندهاست. در سفرنامه اسدآباد چند صفحه از نقاشیهای او دیده میشود که از تلاش وی برای مصورسازی سفرنامهاش حکایت دارد. صفاءالحق روز ۲۶ بهمن ۱۳۴۰، در همدان فوت کرد و در جوار آرامگاه باباطاهر عریان آرام گرفت.