مجسمه شهری برای شهر سیمانی
*سوسن قربانیجم
در گیرودار زندگی پردغدغه امروز، در ازدحام این همه بتن و آهن و سیمان، خیابان و اتومبیل و ازدحام که بیوقفه بر ما و زندگی و روحیاتمان تأثیر میگذارند، چارهای نیست جز تلطیف فضای زندگی جمعی و دستاویزقراردادن هنر برای کمی دلپذیرشدن محیط زندگی اجتماعی، بهخصوص در کلانشهرها. مجسمههای شهری نه تنها به غنای بصری شهر و فضای زیست اجتماعی ما کمک میکنند، بلکه به عنوان نمادها و نشانههایی از فرهنگ و هویت جمعی ما قابل استناد هستند و از این بابت است که باید رویکردی تازهتر و جدیتر به آنها داشت.
مجسمههای شهری که قبل از هر چیز به ایجاد تنوع در فضای بصری شهرها کمک میکنند، باید حائز ویژگیهایی باشند که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره کرد؛ مجسمههای شهری از آن دسته آثار هنری هستند که کارکرد در آنها یکی از مهمترین عوامل است. کارکرد فیزیکی و نیز کارکرد معنایی و مفهومی. مجسمههایی برای تمامی فصول و یکی از بهترین امکانات را برای تغییر فضا و سیمای شهرها به دست میدهند. شاید لازم باشد حالا که هنرمندان توانا کم نداریم و امکانات هم به وفور، به ضرورت وجودی آنها بیشتر بیندیشیم.
طبیعی است در ساخت مجسمههای شهری باید از مواد و مصالحی استفاده شود که بالاترین کیفیت را به دست دهند تا بعد از چند صباحی از بین نروند. موادی که در مقابل شرایط جوی و نیز کنجکاویهای برخی شهروندان دوام و ماندگاری قابل توجهی داشته باشند. یکی از اهداف المانها میتواند اطلاعرسانی و معرفی منطقهای خاص به لحاظ تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و ویژگیهای خاص مردم آن منطقه بوده و یا به اتفاق یا رویداد خاصی در منطقه ی مزبور اشاره کند که همه اینها در برقراری ارتباط بهتر مخاطبین و کسانیکه به محل رفتوآمد دارند با منطقه مورد نظر موثر است.
چه بسا خود همین نماد پس از مدتی به یک اثر تاریخی و ماندگار تبدیل شود و آوازه آن در شهرهای دیگر بپیچد. نمونههای بسیاری از این نوع المانها وجود دارد؛ به اینگونه سازهها بنای یادبود یا اصطلاحا مانیومنت manumental structures نیز گفته میشود.
اما ویژگی دیگر اینگونه نمادها ایجاد یک فضای زیبا و یک اتمسفر هنری در سطح شهرها است که قسمتهای مختلف شهرها را از حالت یکنواختی و تکراریشدن خارج میکند، به هر بخش از شهر یک هویت و ویژگی خاص میبخشد و در کالبد شهر روح زندگی میدمد. مهمتر از همه اینها به محیطهای شهری مقیاس زیستی و انسانی میبخشد. در فضایی که با هنر عجین شده، انسان راحتتر نفس میکشد؛ چراکه هنر در خون هر انسان است و ناخودآگاه جذب عظمت و زیبایی میشود. برای آنکه مجسمه شهری در جایگاه واقع خود قرار گیرد و نقش خود را به خوبی ایفا کند، باید پیش شرطهای الزم فراهم آید. ضرورت ایجاد مراکز تخصصی آموزش هنر محیطی و شهری و شرایط، ایجاد کارگروههای مربوطه و همچنین ایجاد زمینه مساعد اقتصادی برای گسترش فعالیتهای هنر محیطی از جمله ضروریترین نیازهای رشد این حرفه است. الگوبرداری صحیح و البته متناسب با داشتههای فرهنگی، هنری و تاریخی خودمان میتواند بسیار چارهساز باشد. توجه به نمونههای موفق مجسمهسازی شهری در دنیا و برگزاری سمپوزیومهای مجسمهسازی شهری و به یاری طلبیدن گروهی خبره از شهرسازان، طراحان و هنرمندان مجسمهساز برجسته و تراز اول، میتواند کمبودهای موجود در زمینه مجسمه سازی در فضایهای شهری را جبران کند.