*زهرا کرد
*پرستار
استان همدان به واسطه محصولات طبیعی و صنایع دستی که دارد پایتختهای مختلفی را در نقشه تاریخی با قدمتش جای داده است؛ از پایتخت تاریخ و تمدن گرفته تا پایتخت مبل و منبت و شهر ملی انگور و گردو. این زیگونگی محصولات گیاهی، وامدار اقلیم کوهستانی و آب و هوای مطبوع این ناحیه از کشورمان است؛ اما متاسفانه سالیان دراز است که این موهبت طبیعی و فراوانی جنگلهای گردوی چند صد ساله ای که انتهای شاخههایشان به چشم نمیآید در کنار منفعتهای مالی و زیباییشناسی بصری، ضررهای بسیاری به جان و مال باغداران و کارگران این عرصه وارد کرده است؛ ضررهایی که با از دست دادن جان، دست و پا با هیچ سرمایهای جبران نمیشود. این در حالی است که با گذشت زمان و گسترش تکنولوژی انتظار کاهش آسیبهای جسمی در امور باقدمتی چون کشاورزی و باغداری میرود اما متاسفانه آمار و مشاهدات میدانی خلاف این امر را نشان داده و در یک روند صعودی هرساله بر تعداد آسیب دیدگان گردوتکانی افزوده می شود.
آندمی گردو در همدان
دکتر «رسول سلیمی» رئیس اورژانس بیمارستان بعثت همدان در این مورد توضیح میدهد: هر ساله از اواخر شهریور تا اواخر مهرماه شاهد نوع خاصی از آندمی در استان همدان خاصه شهرستان تویسرکان هستیم که آن را میتوان آندمی گردو تکانی نامید، به این صورت که کارگران به علت رعایت نکردن پروتکشن و وسایل ایمنی، همچنین ماهیت درخت گردو که شامل دریافت اکسیژن وپس دادن کربن دی اکسید است، دچار سقوط از درخت گردو میشوند؛ از طرفی به علت نبود جراح مغز و اعصاب در شهر مذکور این افراد برای درمان و جراحی به مرکز استان اعزام میشوند.

لزوم کمکهای اولیه در باغ گردو
این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان به لزوم آموزش کمکهای اولیه به باغداران و تلاشگران این عرصه اشاره میکند: قاعدتا در صورت رعایت نکات ایمنی این قبیل تروماها که اکثرا ماهیت ناتوانکننده موقتی و یا دائمی برای مصدوم دارد کمتر دیده میشود، اما لازم است همه متولیان و فعالان این حوزه اصول کمکهای اولیه و شیوه درست انتقال مصدوم سقوط از درخت را بیاموزند و آگاهی داشته باشند که در ابتدای حادثه تماس با اورژانس و سپس بیحرکتی ستون فقرات خاصه ناحیه گردن به میزان قابل توجهی شدت حادثه را کاهش میدهد، به گونهای که ما مکررا شاهد هستیم مصدوم ناشی از سقوط در اثر انتقال نادرست آسیب جزئی نخاع او به آسیب کلی و قطع نخاع منجر میشود.
دزدی با اطلاع قبلی!
رئیس اورژانس بیمارستان بعثت تکمیل میکند: مشکل دیگری که در این موارد دیده میشود، مصدومیت افرادی است که نه باغدار هستند و نه کارگر، بلکه از تاریکی شب و به دلیل دزدی بدون آگاهی و وسایل ایمنی از درخت گردو بالا رفته که خب عمدتا با سقوط و حوادث ناگواری مواجهه میشوند و این افراد لازم است بدانند که با چه بهایی دست به این شکل از دزدی میزنند!
سنتی یا صنعتی؟
«سلمان سوری» باغدار جوان تویسرکانی که کودکی اش را با پادرختی جمع کردن و درخت رفتن گذرانده از تجربه سقوطش که خوشبختانه به حادثه جزئی انجامید سخن میگوید و روشهای گردو تکانی را به دو دسته تقسیمبندی میکند: من دوبار از درخت گردو افتادهام که هر دو مرتبه بخت یارم بود و دچار حادثه جبرانناپذیری نشدم اما هرسال شاهد این اتفاق تلخ برای هم شهریان و اقوامم هستم. اتفاقی که منجر به قطع نخاع و یا مرگ فرد میشود و در هر دو صورت تمام مسئولیت با باغداری است که آن فرد را به کار گرفته است. دو روش برای گردوتکانی وجود دارد؛ روش سنتی که فرد با نیزه بعضا دو متری متناسب با قد و جثه خودش بالای درخت رفته و با تکیه بر درخت و حفظ آزاد بودن حرکت هر دو دستش به تکاندن گردو میپرداز و نوع دوم که شیوه صنعتی است و با استفاده از تراکتورهایی به صورت شیکر شاخهها و تنه درخت را تکان میدهند تا گردوها بریزد که هزینه زیادی صرف اجاره تراکتور و کارگر آن میشود و این روش نیز به علت آسیب به ریشه و حتی شکستن شاخههای درخت عمدتا مقرون به صرفه نیست و کشاورز ترجیحش روش سنتی برای برداشت محصولش است، چراکه با این روش درخت مذکور سال بعد به میزان قابل توجهی محصولش کم شده و یا اصلا بار نمیدهد.

چرا گردو تکانان رعایت نمیکنند؟
این باغدار جوان به ریشه رعایت نکردن نکات ایمنی حین گردو چیدن اشاره میکند: حین گردو چیدن کارگر علاوه بر حفظ تعادل وزن خودش باید چوب بلندی که نیزه نامیده میشود را نیز نگه دارد و حمل این وسیله نیازمند آزاد بودن هر دو دست است، چون درخت گردو پرشاخه است امکان استفاده از کمربند به دور درخت و فرد وجود ندارد و این وسیله صرفا به اسبابی وقتگیر و دست و پاگیر برای کارگر بدل میشود، از طرفی نفس کشیدن روی شاخههای گردو کار راحتی نیست، اگر کلاه کاسکت هم بر سر بگذارند کمبود اکسیژن و دامنه حرکتی سر و گردنشان محدود میشود و این است که لاجرم بدون وسایل ایمنی به درخت میروند و مترصد انواع حوادث میشوند.
«امید علی سوری» سالمند زنده دلی که بیش از پنجاه سال از عمرش را در جوانی روی شاخهها و هم اکنون زیر درختان گردو گذرانده است، ریشه تداوم چرخه مرگ و میر گردو تکاندن را بهرغم گسترش تکنولوژی و روشهای نوین چنین بیان میکند: در گذشته افراداز کودکی به بالای درخت میرفتند، هر سال با رشد درخت توانایی و شناخت آنها از درختشان بیشتر میشد، میدانستند کدام درخت سست شاخه است و یا کدام شاخه قوت دار، روی شاخه گربه رو نیمه نشسته و آهسته جلو میرفتند. از بالای درخت شروع به تکاندن میکردند تا به پایین برسند و اینگونه بود که سال به سال در اثر هم زیستی و موانست با باغشان شناخت کافی از چگونگی برداشت گردو خاصه هر درخت داشتند و این افراد بومی در گذر زمان به گردوتکانان متبحری تبدیل میشدند که ضمن حفظ درخت و ریشهاش از آسیب روشهای صنعتی با کمترین حادثهای محصولشان را برداشت میکردند و اشتغال دائم و درآمد مناسبی داشتند. اما امروزه به علت گسست نسلی و مهاجرت جوانان از شهر عملا نیروی بومی روی درختهای گردو دیده نمیشود، اکثر باغداران یک سال زحمت باغشان را میکشند و فصل برداشت به خاطر همین خطرات باغ را به غیربومیها اجاره میدهند؛ نتیجه گسترش مهاجرت به مرکز استان، خالی شدن شهر از نیروهای جوان، کمرنگ شدن کشاورزی و باغداری که تک محصول این منطقه است، گرایش به مشاغل کاذب و بیکاری پنهان و نهایتا وجود نیروهای نابلد غیربومی است که به خاطر درآمد قابل توجه روزی یک میلیون تومان بدون آموزش کافی به درخت میروند و این قبیل حوادث را رقم میزنند.
این باغدار بازنشسته ضمن اشاره به ماهیت رشد و ویژگیهای درخت گردو برای کاهش این حوادث به عوامل مهمی اشاره میکند: درخت گردو آفتابدوست است، رشد طویلش نیز گواه این موضوع است که شاخهها برای نور زیادتر رشد طولی بیشتری خواهند داشت. این موضوع در کنار شیوه سنتی کاشت درختان در فاصله کم از یکدیگر سبب ازدحام درختان و بلندی بیش از حد آنها شده و از رشد افقی شاخهها جلوگیری میکند، در حالیکه در روسیه در متراژ مشخص زمین تعداد محدود و استانداری درخت گردو میکارند و این شیوه سبب فضای بیشتر درخت برای رشد افقی شاخهها و جلوگیری از بلند شدن بیش از حد درختان میشود که این مهم سبب سهولت در برداشت محصول، جلوگیری از سرمازدگی و همچنین کاهش مخاطرات انسانی برداشت گردو میشود؛ این در حالی است که باغداران تویسرکان به علت ترس و یا نداشتن روحیه ریسکپذیری از انجام این امر سرباز زده و این تسلسل میرایی گردو در تویسرکان ریشه دوانیده است. در صورتیکه با اصلاح شیوه باغداری توسط باغداران و از طرفی با آموزش درست نیروهای بومی میتوان این سنت و خرده فرهنگ را سالیان سال حفظ کرد و ضمن آن همکاری جمعی بین اعضای خانواده، فامیل و حتی شهر را سبب شد و زمینه حفظ نیروهای جوان در تویسرکان را فراهم کرد.

سلمان سوری باغداری که خود دفتر بیمه در تویسرکان دارد به چالشهای بیمه گردو تکانی اشاره میکند:
ما در تویسرکان حدود ده الی پانزده هزار باغدار گردو داریم که در این میان نهایتا سیصد نفر بیمه گردوتکانی دارند! دلیل این بی اقبالی بیمه نزد کشاورزان هزینه بالای این بیمه برای هر فرد حدود یک میلیون تومان است که صرفه اقتصادی برای باغدار ندارد که کارگرانش را بیمه کند و همچنین تعداد اندک بیمههای پوششدهنده است، چراکه حوادث گردوتکانی به علت خسارت سنگینی که دارند برای بیمهها نیز پوششدهی صرفه اقتصادی ندارد و اگر هم پوشش دهد با حفظ و تایید نکاتی نظیر استفاده از کمربند و کلاه کاسکت است، مواردی که کمتر گردوتکانی توان رعایت و انجامش را دارد. این باغدار جوان به حمایت دولت و جهاد کشاورزی در جهت بیمه کشاورزان و گردوتکانان اشاره میکند و معتقد است: اگر بستر سهل و فراگیری برای بیمه کردن باغداران و کارگران بود قطعا در صورت سقوط این افراد، خانوادههایشان به خاک سیاه نمینشستند و این لکه سیاه از ماهیت سبز گردوی تویسرکان کمرنگ میشد
وقتی فرد به بیمارستان میرسد

دکتر «حمیدرضا دوست آبادی» دستیار جراحی مغز و اعصاب بیمارستان بعثت به شرح نوع آسیبی که حین سقوط از درخت بر فرد فائق میآید میپردازد: در ترومای سقوط با توجه به اینکه فرد به پشت و کمر میافتد عمدتا شاهد آسیب ستون فقرات خاصه مهرههای کمری هستیم که اگر این تروما به مهرههای گردنی هم برسد نظر به آسیبپذیری بیشتر این قسمت، آسیب مرکز تنفس، ایست تنفسی، فلجی چهاراندام و مرگ را خواهیم داشت.
این جراح مغز و اعصاب ضمن اشاره به روند درمان این افراد تشریح میکند: در ترومای سقوط ما شاهد دو نوع آسیب اولیه و ثانویه هستیم که در نوع نخست معمولا فرد دچار مرگ و یا فلج اندام شده و تا به مرکز برسد عملا کاری از دست ما ساخته نیست، اما آسیبهای ثانویه که در اثر شکستگی ستون فقرات ایجاد شدهاند مواردی هستند که اگر به موقع و البته با روش صحیح به مراکز درمانی منتقل شوند امکان متوقف ساختن آسیب و جلوگیری از ناتوانیهای بیشتر را سبب میشود، هر چند متاسفانه در اکثر قریب به اتفاق چنین حوادثی مصدوم حتی در صورت زنده ماندن با مسائل و مشکلات زیادی در اثر بیحرکتی و فلجی اندامها مواجهه شده و مجموعا کیفیت زندگی بیمار و خانواده تماما متاثر از این حادثه و عواقبش میشود، که این موضوع در کنار هزینه های زیاد نگهداری بیمار در منزل، مراقبت از زخم بستر، توانبخشی و فیزیوتراپی عزت نفس بیمار را خدشهدار میکند و یک حادثه را تبدیل به یک شرایط بحرانی در خانواده و جامعه میکند.