*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
موسیقی ایرانی به علت تنوع و گستردگی فرهنگی متاثر از وجود اقوام گوناگون ساکن ایران، یکی از باشکوهترین فرهنگهای موسیقایی جهان است. در بخش موسیقی شهری، موسیقی دستگاهی (ردیف)، تجلی یک موسیقی کشوری به سان زبان فارسی، فرهنگ عمومی موسیقی همه مردم ایران را در بر گرفته است و از سویی موسیقی نواحی ایران، جلوه دیگری از فرهنگ ملی ایران است که در کنار موسیقی دستگاهی، در یک ارتباط دوسویه تاثیرپذیری و تاثیرگذاری، توانسته است بر اساس باورها و شرایط اقلیمی – فرهنگی هر یکی از اقوام ایرانی، جایگاه مستقل و ویژهای را برای خود به وجود آورد.
موسیقی نواحی، تجلی باورها و آئینهای فرهنگی اقوام مختلف ایران است که استادان موسیقی این مناطق، به وسیله موسیقی و سازهای این نواحی با آفرینش و خلق آواها و ترانهها، در قالب جشن و موسیقی رقص و حماسه و آئینهای مذهبی و سوگواری، به آن میپردازند. اهمیت حفظ این نوع موسیقی به همانگونه که هست همواره مورد توجه کارشناسان فرهنگی – موسیقی بوده است. به همین دلیل علم موسیقیشناسی اقوام (آتنوموزیکولوژی ) میکوشد که به بررسی و شناخت موسیقی اقوام مختلف، بدون هرگونه دستکاری و دخالت در شکل و ماهیت آن، اهتمام ورزد. اما متاسفانه امروزه شاهد آن هستیم که عدهای بدون توجه به ساختار و ویژگیهای خاص این نوع موسیقی، آسیبهای جبرانناپذیری بر آن وارد آوردهاند.
در بررسی ویژگیهای ملودیک و ترکیبات و کیفیتهای صوتی موسیقی نواحی به خوبی دیده میشود که حتی دستان و پردهبندی سازهای مشابه این نواحی با نمونههای دیگر، با هم متفاوت است. به عبارتی به عنوان مثال، ممکن است ویژگیهای ساز دوتار یک منطقه در شمال کشور با ساز دوتار خراسان، در اجرا و تکنیکهای نوازندگی و ترکیبات ایجاد شده، تفاوت داشته باشد و این در شرایطی است که این ساز و دیگر سازهای نواحی کشور، مورد بهرهبرداری ناشیانه در کنسرتهای شهری و پاپ، بدون هیچ شناختی از آن، به کار گرفته میشود. از سویی نوازندگان سازهایی چون تار و سه تار نمیتوانند به صرف شباهت ظاهری پردهبندی سازهایی چون دوتار و تنبور و ساز عاشیقها با ساز تخصصی خودشان، به نوازندگی فردی و یا حتی ترکیبی به صورت گروهنوازی، با این سازها، براساس پردهبندی رایج موسیقی شهری بپردازند که این موضوع نیز از آسیبهای جدی است که پیکره موسیقی نواحی را هدف قرار داده است.
متاسفانه مرجع رسیدگی و کنترلکننده برای مقابله با این رفتارهای ضد فرهنگی که بر موسیقی نواحی ایجاد شده، در جامعه ما وجود ندارد، اما ما میتوانیم هر یک به نوبه خود با روشنگری و اطلاعرسانی در خصوص این رفتارها و همچنین با معرفی و شناساندن فرهنگ موسیقایی نواحی کشور و شنیدن آثار پیشکسوتان این عرصه، به حفظ و اشاعه آن، گام برداریم تا زیباییها پر راز و رمز این موسیقی همچنان برای آیندگان باقی بماند. باید بپذیریم که یکی از عوامل مهم ماندگاری، تداوم و حیات موسیقی ایران، حفظ موسیقی نواحی است.