نابودی الوند؛ از ساخت جاده زیگزاگ تا برجهای بلند در بوستان ۴۸ هکتاری
در برهههای مختلف، مدیران ارشد شهری به دلایل مختلف از جمله نداشتن تخصص یا تعهد و نیز نداشتن اعتقاد به حفظ محیط زیست، به بهانه توسعه و یا کسب درآمد از منابع طبیعی و یا دلایل دیگر با صدور مجوزهای مختلف از جمله ایجاد معادن، اجرای پروژههای گردشگری، ساختوسازهای مختلف و مانند این، کمر همت بر نابودی محیط زیست همدان بستهاند.
*آرمان نوری
ایران کشوری پهناور با ثروت فراوان اعم از نیروی انسانی و منابع طبیعی است، اما سهم هموطنانمان از منابع طبیعی و محیط زیست این کشور چقدر است؟
به نظر میرسد سهم مردم از این مواهب الهی را مدیران ارشد تعیین میکنند، که اگر تخصص و تعهد آنها متناسب با پست انتصابی آنها باشد، این سهم میتواند حداکثری باشد.
متأسفانه در طی سالیان اخیر با روند تخریب و نابودی محیط زیست که سرعت فزاینده به خود گرفته است. به نظر میرسد که سهم مردم از این موهبات الهی حداقل است. هنوز شاهد ارائه برنامه جامع و کامل با قابلیت اجرای قابل قبول برای جلوگیری از گسترش این معضل و چگونگی برخورد با عاملان آسیب در محیط زیست نیستیم.
متخصصین حوزه محیط زیست بارها و بارها مسئولان را نسبت به آسیبهای محیط زیستی غیرقابل جبران به دلیل دستکاریهای بدون برنامه در طبیعت ایران آگاه کردند، اما همچنان عزم جدی برای بهبود وضعیت محیط زیستی دیده نمیشود و هر روز خبری از یک آسیب جدید به گوش میرسد.
شهر ما هم از این قاعده مستثنی نبود و در چند دهه گذشته شهر الوند باشکوه و شهر اطلسیها که زمانی به عنوان یکی از باغشهرهای زیبای کشور مطرح بود و بیشتر گردشگران آن به واسطه هوای خوب و زیبایی طبیعی آن به این شهر سفر میکردند، بیش از ۸۰ درصد از باغات محدوده و حریم خود را از دست داده است و دیگر از آب و هوای مطلوب آن خبری نیست. به گفته کارشناسان درجه حرارت هوای همدان حداقل ۴ تا ۵ درجه نسبت به سالهای گذشته افزایش پیدا کرده است.
تعرض به کوهستان و منابع طبیعی آن در درههای منتهی به شهر دیده میشود که گاهی تخریبی با وسعت فراوان ایجاد کرده است. نمونه بارز آن تخریبی است که در چند ماه اخیر در بخشی از منابع طبیعی کوهستان الوند در دره گنجنامه صورت گرفت و باعث شد تا در قالب تراسبندی و ساختوساز در محدوده منابع طبیعی بخش قابل توجهی از کوهستان تخریب و به جای آن ساختوساز صورت پذیرد و باوجود پیگیریهای فراوان از طریق فعالان محیط زیست، هنوز پاسخی در خصوص صدور مجوز و یا صادرنکردن آن برای چنین تعرضی اعلام همگانی نشده است.
این بار اول نیست که منابع طبیعی همدان در کوه و دشت دچار آسیب میشود. نمونه دیگر، گازکشی در جاده گنجنامه همدان که چند وقت اخیر به بهانه بهرهمندی مجموعههای گردشگری از انشعابات گاز صورت گرفت که در خصوص تبعات اجرای آن بحثهای زیادی شد که در آینده نهچندان دور، شاهد تبعات فراوان آن بر سطح شهر همدان خواهیم بود. این درحالی است که این انشعابات برای تمامی بخشهای مجموعه تلهکابین در حال کشیدهشدن بوده، بهطوریکه تا نزدیکیهای محدوده کتیبههای گنجنامه و برای استفاده دکههای آن قسمت نیز در حال اجرا است.
در خصوص تعیین محدوده مجموعه تلهکابین در حدود سه سال پیش، هنگام تسطیح و تعریض بیش از اندازه جاده تدارکاتی گنجنامه به میدان میشان که در زمان تعطیلیهای چند روزه به دلیل گسترش کرونا اتفاق افتاد، پیگیریهای زیادی انجام شد که متأسفانه هنوز در این راستا اطلاعاتی در دسترس عموم نبوده و مشخص نیست درحال حاضر، محدوده ایجاد دکهها که در حریم کتیبهها قرار دارد، در اختیار کدام مجموعه است که مجوز گازکشی گرفته است؟ بگذریم از تصویب پروژه جاده تویسرکان به همدان از محور گنجنامه و تبعات آن.
پروژههای صنعتی در این شهر از جمله نیروگاه همدان هم در سالیان گذشته و با نابودکردن منابع آبهای زیرزمینی منطقه منجر به فرونشستهای عظیم در دشت کبودراهنگ شد و متأسفانه هنوز هم احداث پروژههای آببر در سطح استان طرفدار داشته که میتواند این آسیبها را افزایش دهد.
در خصوص اجرای پروژه بوستان ۴۸ هکتاری همدان هم به نظر میرسد با عملیاتینشدن آن، نه تنها شاهد ازبینرفتن تعداد زیادی از درختان باغات منطقه بودیم که شنیده میشود مجوز احداث برجهای بلند در این منطقه در حال صادرشدن است و این یعنی نابودی کامل باغات باقیمانده.
تتمه باغات همدان نیز از جمله باغ معتمد که پیگیریهای زیادی برای حفظ آن شد، به بهانه احداث خانهباغی در حال نابودی است که با اجراییشدن این پروژه تفکیک سایر باغات نیز خواهد خورد.
در خصوص چرایی ایجاد مشکل بیآبی شهر همدان و نیز مشکلات آب سد تالوار که سخن بسیار است.
حال سوال اینجاست که دلیل این همه نابسامانی محیط زیست در شهری مانند همدان که در دامنه الوند باشکوه قرار دارد، چیست؟
میدانیم که امروزه بسیاری از کشورهای توسعهیافته، توسعه را بدون توجه به پایداری آن قبول نداشته و برای رسیدن به توسعه پایدار حفظ محیط زیست را در اولویت قرار میدهند.
متأسفانه در ایران توسعه پایدار به عنوان سیاست در نظر گرفته نشده و با وجود متخصصین کاربلد این حوزه، از نظرات آنها بهرهمند نمیشویم.
در برهههای مختلف، مدیران ارشد شهری به دلایل مختلف از جمله نداشتن تخصص یا تعهد و نیز نداشتن اعتقاد به حفظ محیط زیست، به بهانه توسعه و یا کسب درآمد از منابع طبیعی و یا دلایل دیگر با صدور مجوزهای مختلف از جمله ایجاد معادن، اجرای پروژههای گردشگری، ساختوسازهای مختلف و مانند این، کمر همت بر نابودی محیط زیست همدان بستهاند.
حتی امروز هم برای حفظ تتمه محیط زیست شهر فرصت اندک است و نیازمند نگاه علمی و تخصصی مدیران ارشد شهری به این حوزه هستیم.
نسل آینده هیچگونه کمکاری در این زمینه را بر ما نمیبخشد. مدیران ما نمیتوانند با درنظرنگرفتن حق زندگی آنها، آسیبهای محیط زیستی را بیش از پیش افزایش دهند.
در آینده، تاریخ ما و مدیران ما را بر آنچه تصمیم گرفتیم، قضاوت خواهند کرد. امیدوارم بیش از این با مدیریت غلط و غیرتخصصی و بدون تعهد مشکلات محیط زیست را افزایش نداده و مدیران در صدور مجوز اجرای هرگونه پروزه بهویژه پروژههای عمرانی ارزیابیهای همهجانبه تأثیرات اجرای آن از جمله تاثیرات محیط زیستی آن بر زندگی مردم را به صورت علمی بررسی و نتایج آن رابرای جلوگیری از قضاوت های نادرست در اختیار عموم مردم قرار دهند.